سلفیت و وهابیت
محمد بن عبدالوهاب خارجی تکفیری، قائل است که مشرکین زمان پیامبران، توحید ربوبی داشتند و خدا را به عنوان رب قبول داشتند و مشکل آنها در توحید الوهی (عبادی) بود، و شرک مشرکین زمان ما، بدتر از شرک مشرکین زمان پیامبر است؛ در حالیکه آیات متعدد، دلالت دارد که مشرکین، در ربوبیت نیز مشرک بودهاند.
بسیاری از علمای شیعه و اهل سنت، نیت الوهیت و ربوبیت را شرط در تعریف عبادت میدانند؛ یعنی اعمالی همچون ذبح، نذر، سجده، رکوع و ... را زمانی عبادت خداوند محسوب میکنند که آن شخص به نیت الوهیت و ربوبیت، این اعمال را انجام بدهد و بدون این قصد شرک عبادت محسوب نمیشود.
یکی از اصول اعتقادی که اهل سنت برای خود معرفی کردهاند، تقلید از یکی از ائمه چهارگانه (ابوحنیفه، مالک، احمد بن حنبل، شافعی) است، چنانچه کسی پایبند به این تقلید باشد، از اهل سنت بهشمار میرود؛ ولی اگر تقلید نداشته باشد، از دایره اهل سنت خارج و به عنوان غیر مقلد و متسلف شناخته میشود و نمیتوان عنوان اهل سنت را به وی داد.
وهابیت تکفیری، استغاثه و توسل به رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) را شرک و بدعت میدانند؛ در حالیکه بسیاری از علمای اهل سنت، همچون سفارینی حنبلی، قائل به استغاثه و توسل به پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) بود و از نگاه وهابیت، باید سفارینی حنبلی دچار شرک ربوبی و الوهی باشد، چنانچه بن عثیمین میگوید.
بر اساس تجربیات، فرقههایی که رنگ مذهبی دارند، خطرناکترند؛ چون انگیزه مذهب خیلی نیرومند است؛ امروز بر اساس همین تحلیل است که غرب، داعش را راهاندازی میکند تا در مقابل اسلام بایستد. چون میداند هیچ فرقه غیرمذهبی نمیتواند در مقابل اسلام ایستادگی کند، لذا داعش را با رنگ و لعاب مذهبی ایجاد میکند.
طبق آیات و روایات، پیامبر گرامی اسلام چه در زمان حیات و چه در زمان ممات، عالم به غیب است و این علم غیب به صورت غیر استقلالی است؛ در حالیکه وهابیت تکفیری همچون البانی، قائل هستند پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نسبت به این دنیا هیچ علمی ندارد و عالم به غیب نیست؛ لذا گفتن «الله ورسوله اعلم» جایز نیست.
صالح بن فوزان یکی از مفتیان وهابی است که با نگارش کتابی تحت عنوان «شرح مسائل الجاهلیه» بسیاری از امور را از مصادیق جاهلیت معرفی کرده است. حال آنکه بسیاری از امور مورد تأکید وی، نه تنها از مصادیق جاهلی نیستند، بلکه از امور رایج و مشروع میان مسلمانان بودهاند.
یکی از تناقضات موجود در گروه تروریستی داعش این است که در مقام نظریه پردازی، بسیاری از وهابیون نامدار نظیر بن باز و بن عثیمین را از مصادیق طاغوت معرفی کردهاند، ولیکن در مقام عمل، از کمکهای مالی دولت وهابی عربستان، استفاده و بهره فراوان برده و بخشی از سناریوی خویش را در جهت کمک به سیاستهای آن دولت طراحی کردهاند!
وهابیت همچون البانی، بناء مسجد بر قبور اولیای الهی را بدعت و وسیله به سوی شرک میدانند و قائل هستند آیه 21 سوره کهف، دلالت بر جواز مسجد بر روی قبور اولیای الهی نمیکند و این ساخت مسجد مربوط به شرایع قبلی بوده است و در شریعت اسلام از بناء مسجد بر قبور نهی شده است.
وهابیت دشمن اسلام ناب و معارف بیبدیل آن است، این گروه نه تنها با شیعه مخالفت شدید دارد، اهل سنت را نیز تکفیر میکند، برای نمونه ایشان مقدلدین اهل سنت را به یهود تشبیه کردهاند و ایشان را تنها به جرم اینکه در احکام خود از یکی از ائمه مذاهب تلقید دارند، متهم به یهودیت میکنند.
سلام و درود بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نوعی تعظیم شعائر و احترام به ایشان است؛ در صلواتی که از پیامبر وارد شده است و به صحابه تعلیم دادند، درود فرستادن بر آل پیامبر هم وجود داشته، اما وهابیها و برخی از اهل سنت، با وجود روایات صحیح بر این ذکر، واژه صحبه را نیز وارد میکنند که وهابیها دلیل این کار خود را، تنها مخالفت با شیعه بیان کردهاند.
بن عثیمین معتقد است که واژه «استوی» در آیه 5 سوره طه، به معنی استقرار خداوند بر روی عرش است؛ وی میافزاید که اگر این واژه را به معنی «استیلاء» بگیریم، دچار تحریف آیه شدهایم؛ حال آنکه به تصریح لغت شناسان و بسیاری از عالمان مذاهب اسلامی، این واژه به معنی «استیلاء» است، و خداوند از صفات جسمانی منزه است.
وهابیت با استناد به آیاتی نظیر «بل یداه مبسوطتان» مدعی شدهاند که خداوند متعال، دارای دو دست است؛ حال آنکه این آیه توسط بسیاری از مفسرین شیعه و سنی، تاویل برده شده است. همچنین ادله عقلی مورد تاکید عالمان اسلامی دلالت میکنند که پروردگار متعال از صفات جسمانی، منزه هستند؛ بنابراین بهترین معنا برای واژه «ید» قدرت است.
قرائت قرآن در کنار قبورِ اموات، امری رایج بین مسلمانان است که جهت بهرهمندی میت از این تلاوت صورت میپذیرد، با توجه به اینکه این فعل، منافی با سنت رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) نبوده، بلکه مشتمل بر ثواب برای میت نیز هست، از اینرو انجام آن جایز است و کسی حق بدعت دانستن آن را ندارد.