بررسی دیدگاه بن عثیمین در مورد معنای واژه «ید» در آیه 64 سوره مائده
خلاصه
در قرآن کریم، صفات فراوانی برای پروردگار متعال ذکر شده است؛ برخی از این صفات، اگر در قرآن هم ذکر نشده بودند، عقل، ما را به سوی آن صفات رهنمون میکرد. نظیر صفت علم و حکمت که در قرآن کریم چنین آمده است: «وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ»[نور/18] بدینسان که حتی اگر این آیه وارد نشده بود، باز هم از راه قوه عاقله، این دو صفت برای خداوند اثبات میشدند. در مقابل، صفات دیگری هم هستند که اگر در آیات قرآن و روایات بدان صفات اشاره نمیشد، عقل نیز توانِ درک و اثبات آن صفات را نداشت؛ مثل صفت «یدالله» که خاستگاه این صفت، فقط آیات کریمه قرآن است؛ به این صفات که تنها از طریق آیات و روایات، قابل اثبات هستند، «صفات خبریه» میگویند.
وهابیون در برخورد با این صفات نیز به ابن تیمیه اقتدا کرده و مطالبی مخالف نظر بسیاری از لغت شناسان و مفسران فریقین مطرح کردهاند؛ بهعنوان نمونه، بن عثیمین واژه «ید» در آیه «بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ»[مائده/64] به معنی دستِ حقیقی گرفته و معتقد است که خداوند متعال، حقیقتا دارای دو دست بوده و عقیدهای غیر از این عقیده، ممنوع و حرام است؛ حال آنکه شیعه و سنی معتقدند که خداوند متعال، از جسمانیت و صفات جسمانیت منزه است و لذا از آنجایی که لغت شناسان، یکی از معانی واژه «ید» را قدرت تلقی کردهاند؛ لذا میتوان این واژه را تأویل برد و مثلاً به معنی «قدرت» گرفت؛ فارغ از اینکه بسیاری از مفسرین نیز عبارت «بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ» را تاویل بردهاند.
شبهه
در مجموع فتاوی و رسائل بن عثیمین چنین آمده است: «قوله تعالى: {بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ} فإن ظاهر الآيه أن لله يدين حقيقيتين، فيجب إثبات ذلك له. فإذا قال قائل: المراد بهما القوه
قلنا له: هذا صرف للكلام عن ظاهره، فلا يجوز القول به؛ لأنه قول على الله بلا علم.[1] معنای ظاهری آیه مذکور این است که خداوند متعال، 2 دستِ حقیقی دارد. پس واجب است که به معنای ظاهری آیه، ملتزم باشیم. البته اگر کسی بگوید «یداه»، به معنی قدرت است باید به او بگوییم که چنین معنایی، انصراف معنای کلام از ظاهر آن است و لذا جایز نیست. چرا که قول بدون علم در مورد تلقی میشود.» ناگفته نماند چنین ادعایی را در بسیاری از کتب مفتیان وهابیت نیز میتوان مشاهده کرد و لذا تنها بن عثیمین نیست که به چنین اعتقادی ملتزم بوده باشد.
در پاسخ به چنین ادعایی باید گفت:
اولاً: یکی از اعتقادات مسلم نزد همه عالمان اسلامی این است که خداوند متعال جسم نیست و از صفات جسمانی نیز منزه است.[2] از همین رو به هیچ وجه نمیتوان، صفات جسمانی همچون دست و صورت را به پروردگار نسبت داد. حال ممکن است عدهای بپرسند اگر واژه «ید» در آیه «بَلْ يَدَاهُ مَبْسُوطَتَانِ»[مائده/64] به معنی دست نیست، پس به چه معناست؟ در پاسخ به این سؤال میگوییم: یکی از معانی که لغت شناسان برای واژه «ید» در نظر گرفتهاند، معنای «قدرت» است.[3] لذا با توجه به قرائن موجود (عدم اتصاف خداوند متعال به صفات جسمانی)، نتیجه میگیریم باید واژه «ید» در آیه مذکور به معنی قدرت الهی باشد.
ثانیاً: بر خلاف ادعای وهابیت، بسیاری از مفسرین نامدار اسلامی، واژه «یداه» در آیه محل بحث را ، تأویل بردهاند. چنانکه علامه طباطبایی (رحمهاللهعلیه) تصریح میکند: «(يَداهُ مَبْسُوطَتانِ) كناية عن ثبوت القدرة، و هو شائع في الاستعمال. [4] عبارت «یداه مبسوطتان» کنایه از ثبوت قدرت الهی است، و استعمال لفظ «ید» برای اشاره به مسئله قدرت، امری شایع بهحساب میآید.»
سمرقندی از مفسرین حنفی مذهب قرن چهارم هجری نیز مینویسد: «بَلْ يَداهُ مَبْسُوطَتانِ يعني: رزقه واسع باسط على خلقه.[5] عبارت «بل یداه مبسوطتان» به معنی اين است كه رزق و روزی خداوند متعال، بر خلقش گسترده و وسیع است.»
سهل بن عبدالله تستری، مفسر سنی مذهب دیگری است که واژه «یداه» در آیه محل بحث را بدین صورت تاویل میبَرَد: «قوله: "بَلْ يَداهُ مَبْسُوطَتانِ يُنْفِقُ كَيْفَ يَشاءُ" وقال: يعني حكمه وأمره ونهيه نافذ في ملكه.[6] يعنی حكم، امر و نهی خداوند متعال در ملکش، نافذ است.»
همچنین چهار تاويلی كه ماوردی شافعی مذهب برای عبارت «بَلْ يَداهُ مَبْسُوطَتانِ» ارائه کرده است عبارتند از: "ید" به معنی نعمت باشد، "ید" به معنی قدرت باشد، منظور از "ید"، مالکیت خداوند بر دنیا و آخرت باشد، تثنیه واژه "ید" در آیه مذکور، به خاطر مبالغه در نعمت باشد.[7]
بنابراین مشخص میشود بر خلاف رویه وهابیت، بسیاری از مفسرین فریقین، جمله «بَلْ يَداهُ مَبْسُوطَتانِ» را به معنای اینکه خداوند متعال، دارای دو دست باشد، نمیدانند.
ثالثاً: بسیاری از لغت شناسان نظیر مرتضی زبیدی در تاج العروس، واژگانی همچون «یدالله» را به معنی قدرت خدا تلقی کردهاند.[8]
با این همه معلوم میشود که تأویل بردن عبارت «بَلْ يَداهُ مَبْسُوطَتانِ» نه تنها ممنوع نیست، بلکه رویه بسیاری از مفسرین و لغت شناسان شیعه و سنی بوده است. مؤید صحت چنین تأویلی این است که خداوند متعال از صفات جسمانی منزه است. بر همین اساس نتیجه گرفته میشود که ادعای وهابیت مبنی بر اینکه خدای متعال دو دست دارد، ادعایی ناصواب محسوب میشود.
پینوشت:
[1]. بن عثیمین، مجموع فتاوی و رسائل، ج5، ص12، دار الوطن - دار الثريا، چاپ آخر، 1413هق.
[2]. چنانکه زمخشری از مفسرین مطرح اهل سنت تصریح میکند: «و هو متعال عن صفات الأجسام [خدای متعال از صفات جسمانی منزه است.» الكشاف عن حقائق غوامض التنزيل، ج1، ص594، لبنان، دار الكتاب العربي، چاپ سوم، 1407هق.
[3]. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج15، ص422، بیروت، دارصادر، چاپ سوم، 1414هق.
[4]. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج6، ص33، بیروت، مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، چاپ دوم، 1390هق.
[5]. سمرقندی، نصربن محمد، بحرالعلوم، ج1، ص404، لبنان، دارالفکر، چاپ اول، هق. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[6]. تستری، تفسیر التستری، ج1، ص58، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، 1423هق. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[7]. ماوردی، تفسير الماوردي، ج2، ص51، بیروت، دارالکتب العلمیه، بیتا. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[8]. مرتضی زبیدی، تاج العروس، ج20، ص353، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، 1414هق.
نویسنده: محمد باغچیقی(باغچقی)
افزودن نظر جدید