فراواقعیت در «سوررئالیسم»
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از موضوعاتی که در معنویتهای نوپدید وجود دارد بحث «واقعیتپنداری خیال» است، بهعنوان نمونه در قانون جذب کسی که دارای فقر و بدهی بوده، یا شغل مناسبی ندارد، برای رسیدن به ثروت و شغل ایدهآل باید خیال کند که دارای ثروت زیادی است، تصور کند که خانه بزرگ و اتومبیلی گرانقیمت دارد، حساب بانکی او پر از پول است. او باید این تخیلات را واقعی بپندارد؛ یعنی آنقدر خیالبافی کند که این اوهام را واقعیتی ورای واقعیت موجود در زندگی بپندارد، اصطلاحاً «فراواقعیت» داشته باشد. این آموزه «واقعیتپنداری خیال» با مباحث مکتب «سوررئالیسم؛ Surrealism» همخوانی هویتی و تأثیر و تأثر دارند. سوررئالیسم، یکی از مکاتب مهم هنری و ادبی به شمار میآید.[1]
در مقابل، مکتب «دادائیسم»[2] مکتبی پوچگرا و هیچانگار بود. آنچه این مکتب را مهم و قابل توجه میکند، امتداد اجتماعی این مکتب است. دادائیسم در کتابخانه و محافل علمی و آکادمیک نماند. دادائیسم جنبشی فرهنگی بود که به زمینههای هنرهای تجسّمی، موسیقی، ادبیّات (بیشتر شعر)، تئاتر و طراحی گرافیک مربوط میشد و از این طریق یک جریان فرهنگی ایجاد کرده بود. اشکال اصلی این مکتب پوچگرایی آن بود و افرادی در مقابل این مکتب آمدند و سوررئالیسم را در نیمه اول قرن بیستم شکل داده و در میان اهالی هنر و ادبیات جایی برای خود پیدا کردند.
این جریان از بسترهایی است که آموزه انحرافی «واقعیتپنداری خیال» در معنویتهای نوپدید میتواند از آن استفاده کرده و رشد و ترویج یابد. تأکید بر ناخودآگاه، تلاش برای کشف و آزادسازی نیروهای نهفته درون و تمرکز بر به هم ریختن مرز واقعیت و خیال، از مهمترین اصول این مکتب (سوررئالیسم) محسوب میشود. نتایج نشان میدهد که وجود مؤلّفههایی؛ همچون خیالورزی، باعث درهم ریختن مرز خیال و واقعیت و ساخت واقعیت برتر شده است.»[3]
مکتب سوررئالیسم با معنویتهای نوپدید تشابهات فراوانی دارد که با شناخت این مکتب میتوان به اثرگذاری متقابل و راهکارهای مقابله با آسیبها دست یافت. سوررئالیسم در زمانی ایجاد شد که مکتب دادائیسم رواج یافته بود و محور آن پوچگرایی بود. دقیقاً معنویتهای نوپدید و بهویژه معناگرا در زمانهای[3] ایجاد شدند که علمگرایی در جهان غلبه داشته، مدعی حذف ادیان و امور ماورایی بودند. آنان مدعی بودند هر آنچه را که در دین وجود دارد، علم به آنان خواهد داد. البته با سرشکستگی و مشاهده ناتوانی علم در این ادعا، با ولع بسیار به سوی معناگرایی و ماوراگرایی هجوم آوردند و به قول معروف «از آن سوی بام افتادند».
بخشی از سوررئالیسم درصدد جوابگویی به دادائیسم بود، ولی خود دچار انحراف شد. اولین تشابه سوررئالیسم و معنویتهای جدید، فضای شکلگیری آنان است که هر دو در جوابگویی به یک تفریط (حذف معنویت و معنای حقیقی زندگی) شکل گرفتند، دومین تشابه این است که هر دو به افراط کشیده شدند.(خیال را واقعیت پنداشتن). سومین اشتراکشان این است که در هر دو نواقص و کمبودهای زندگی حقیقی در پناه بردن به رؤیا و ایجاد دنیای خیالی تجویز میکنند.
چهارمین اشتراک سوررئالیسم و معنویتهای نوپدیدی همانند تفکر نو این است که مباحث ذهن و خیال را با امتداد اجتماعی مطرح و در میان عموم مردم ترویج کردند و اینجاست که آسیب شروع میشود. مردم عادی که در حال زندگی روزمره خود بودند، به خاطر فرار از مشکلات محیط زندگی و رسیدن به مدینه فاضلهای که با کمترین هزینه؛ یعنی با قوه خیالشان ساخته میشد و دسترسی راحتی نیز داشت، جذب این جریانها شدند و یا حداقل همدلی و تحسین نمودند.
معنویتهای نوظهور؛ بهویژه آموزههای شیفتینگ[4] و قانون جذب در بستر جریان فرهنگی سوررئالیسم تقویت شده و با استفاده از پیشزمینه ذهنی افراد این جریان، رشد بیشتری داشته و حتی امکان یک همزایی و ابداع و نشر نظریات آسیبزای جدید وجود دارد.
پینوشت:
[1]. بررسی ویژگیهای سوررئالیسم در روایت با تمرکز بر ویژگیهای خیال سوررئالیستی در رمان «خیالباز» اثر احمد حسنزاده؛ نویسنده: ایوب مرادی و فاروق نعمتی، مجله پژوهشی مکاتب ادبی (دانشگاه مازندران)، تاریخ پذیرش: 14/4/1402، دسامبر 2023صفحات 7-34
[2]. داداگری یا مکتب دادا (به فرانسوی: Dadaïsme)
[3]. بررسی ویژگیهای سوررئالیسم در روایت با تمرکز بر ویژگیهای خیال سوررئالیستی در رمان «خیالباز» اثر احمد حسنزاده؛ نویسنده: ایوب مرادی و فاروق نعمتی، مجله پژوهشی مکاتب ادبی (دانشگاه مازندران)، تاریخ پذیرش: 14/4/1402، دسامبر 2023صفحات 7-34
[4]. سال 1960 میلادی به بعد
[5]. زندگی در رؤیا(جهان موازی)
محمد جواد نصیری
افزودن نظر جدید