شیوههای مبارزه امام هادی (ع) با خلفای عباسی
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ با توجه به فرا رسیدن سالروز شهادت دهمین اختر تابناک امامت و ولایت، حضرت امام هادی (علیهالسلام) لازم است بخشی از اقدامات امام در راستای مبارزات سیاسی در مقابل خلفای عباسی را بیان کنیم:
امام هادى (عليهالسلام) با آنكه در شهر سامراء تحت كنترل و مراقبت شدید قرار داشت، با وجود همه رنج ها و محدوديتها، هرگز به كمترين سازشى با ستمگران تن نداد.
امام هادی (عليهالسلام) با به كارگيری يك سلسله برنامههای ارشادی، فرهنگی و تربيتی، مبارزه غير مستقيمی را با حاكميت آغاز كرد و بیآنكه حساسيت دستگاه حکومت را متوجه خود سازد، به انجام فعاليتهايی بر ضد آنها پرداخت و در مواقع لازم نيز تا جايی كه حيات شيعه را به خطر نمیانداخت، دامنه آن را گستردهتر میساخت.
یکی از شیوههای مبارزاتی امام علیه حکومت ظالم عباسیان این بود که امام با استفاده از فرصتهای مناسب، با نامشروع معرفی كردن خلفای عباسی، مسلمانان را از هرگونه همكاری با آنان (مگر در موارد ضرورت) برحذر میداشت و با اين كار، چهره اين حکومت فاسد را برای مردم بيشتر آشكار میكرد.
محمد بن علی بن عيسی كه از كاركنان دولت عباسی است، در نامهای به امام هادی (عليهالسلام) نظر ايشان را درباره كار كردن برای بنیعباس و پول گرفتن از آنان در مقابل كار، جويا میشود؛ امام در پاسخ او مینويسد: «آن مقدار از همكاری كه به جبر و زور صورت گرفته، اشكال ندارد و خداوند عذرپذير است، ولی به جز آن، ناروا و ناپسند است. ناگزير اندكش بهتر از افزودنش است.»
او دوباره برای روشنتر شدن مطلب به امام مینويسد كه انگيزه او از همكاری با آنان، فقط يافتن راهی برای ضربه زدن به آنها و تشفی خاطر است. امام پاسخ میدهد: «در چنين صورتی، همكاری با آنها نه تنها حرام نيست، بلكه پاداش و ثواب نيز دارد.»(1)
در اين روايت، امام آشكارا، روش مبارزه را برای اين فرد تبيين كرده و به خوبی برای او و ديگر شيعيان روشن میسازد كه دستگاه خلافت عباسی از كوچكترين مشروعيتی برخوردار نيست و میتوان از بودجه خودش برای ضربه زدن و مبارزه با آنها بهره برد.
یکی دیگر از شیوههای مبارزاتی امام هادی (علیهالسلام) مبارزه با فقیهان و علمای درباری بود؛ زیرا يكی از ابزارهای مردم فريبی خلفای عباسی، بهره گيری آنان از فقيهان درباری برای جلب اعتماد مردم و ترسيم چهرهای اسلامگرا از خود بود.
امام هادی (عليهالسلام) با رويارويی با آنان، به نوعی ديگر مشروعيت این دستگاه ظالم را زير سؤال میبرد و آنان را رسوا میكرد. دانش و مقام علمی امام به اندازهای بود كه اين دانشمندان مزدور را به خاموشی وا میداشت و حتی تحسين آنان و خلفا را برمیانگيخت و آنان را وادار به تسليم میكرد.
بديهى است كه شخصيت الهى و موقعيت اجتماعى امام و نيز مبارزه منفى و عدم همكارى حضرت با خلفا، براى طاغوتهاى زمان، هراس آور و غيرقابل تحمل بود و پيوسته از اين موضوع رنج مىبردند و سرانجام برای خاموش کردن این نور الهی، درصدد قتل امام بر آمدند و بدين ترتيب امام هادى (عليهالسلام) نيز مانند سایر ائمه (علیهمالسلام) با مرگ طبيعى از دنيا نرفت، بلكه در زمان خلافت معتز عباسی، مسموم گرديد و در رجب سال 254 هجرى به شهادت رسيد و در شهر سامراء، در خانه خويش به خاك سپرده شد.
پینوشت:
1. شیخ حر عاملی، وسائل الشيعه، ج18، ص408. «یضرب حتى يموت، فأنكر يحيى بن أكثم وأنكر فقهاء العسكر ذلك وقالوا ... .»
افزودن نظر جدید