نقد دیدگاه نورعلی تابنده در مورد کینه پیامبر (ص)

  • 1402/05/16 - 11:45
نورعلی تابنده با نقل مطالبی از جنگ احد و تصمیم بر مثله کردن مشرکین به خاطر شهادت حمزه، تصویری کینه توز از پیامبرخدا(ص) ترسیم نموده بود، در صورتی که این نقل تاریخی با شخصیت رحمانی پیامبرخدا(ص) سازگار نبوده و این داستان، جعلی است.
جنگ احد

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ رفتار پیامبرخدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌ در عرصه‌های مختلف، بهترین الگو برای تمام انسان‌هاست؛ «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا»؛[1] «یقیناً برای شما در [روش و رفتار] پیامبر خدا الگوی نیکویی است برای کسی که همواره به خدا و روز قیامت امید دارد و خدا را بسیار یاد می‌کند». نحوه برخورد پیامبرخدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌ پس از پیروزی، یکی از این عرصه‌هایی است که می‌تواند الگوی برای تمام انسان‌ها باشد.

پیامبرخدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌ بعد از پیروزی در جنگ‌ها، درصدد انتقام برنمی‌آمد، بلکه با رحمت الهی و با اخلاق پسندیده و رفتار سازنده‌اش آن‌ها را می‌بخشید و این‌گونه سبب جذب بسیاری به اسلام می‌شد. قرآن کریم در این‌باره می‌فرماید: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ»؛[2] «پس به [بركت‌] رحمت الهى، با آنان نرمخو [و پُرمِهر] شدى، و اگر تندخو و سخت‌دل بودى، قطعاً از پيرامون تو پراكنده مى‌شدند. پس، از آنان درگذر و برايشان آمرزش بخواه».

بر اساس همین رأفت و مدارا بود که آن حضرت پس از فتح مکه، وقتی قاتل عمویش حمزه را دید، رویش را از او برگرداند و او را به خاطر ایمان آوردن، بخشیده و طبق نقل ابن هشام به او فرمود: «وَيْحَكَ غَيِّبْ عَنِّي وَجْهَكَ فَلَا أرينك؛[3] برو، واى بر تو، پنهان‌دار صورت خويش را از من، نمى‌خواهم تو را ببينم».

نورعلی تابنده قطب سابق فرقه صوفیه سلطانعلی‌شاهی، در مورد عکس العمل پیامبرخدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌ نسبت به وحشی  قاتل حضرت حمزة رحمه‌الله می‌گوید: «... وَحشِی چون تیرانداز ماهری بود از پشت سر رفت، یک نیزه زد و حضرت (حمزه) را از بین برد. پیغمبر خیلی ناراحت شدند و از شهادت حمزه خیلی غصّه خوردند. بعد فرمودند که اگر این وحشی به دست من بیفتد تکّه‌تکّه‌اش می‌کنم. تا این به‌خاطرشان رسید، از جانب خدا وحی آمد: تو حق نداری مُثله کنی، هرکسی هر گناهی کرده، به‌اندازه خود گناهش مجازات می‌بیند.»[4]

مطلبی که از جانب نورعلی تابنده نقل شده، در بعضی از منابع تاریخی نقل شده است؛ چنانچه طبری در تاریخش ذیل اتفاقات جنگ احد از پیامبرخدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله نقل می‌کند: «لإن أنا أظهرنی الله على قريش فی موطن من المواطن لامثلن بثلاثين رجلا منهم»؛[5] «اگر خدا من را بر قریش پیروز گرداند، در مکانی از زمین حتما سی نفر از آنها را مُثله خواهم کرد». ولی این‌گونه مطالب با شأن و جایگاه رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌ سازگار نیست و علامه سید جعفرالعاملی با نپذیرفتن این مسئله، نقدهایی را در کتاب الصحيح من سيرة‌النبی صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌ بیان داشته‌اند:

1). رفتاری که در این نقل تاریخی بیان شده است، با روحیه و اخلاق انسانی که از پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌ ثابت است، منطبق نیست؛ زیرا در قرآن کریم، پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌ صاحب خلق عظیم توصیف می‌شود و همچنین این‌گونه رفتار با اخلاق انسان حکیمی که برای تدبیر امور تمام انسان‌ها فرستاده شده است، منطبق نیست.

2). طبق بعضی از نقل های تاریخی، در جنگ اُحُد، تعدادی از اجساد دشمن (2 یا 28 و در بعضی از نقل‌ها بیش از 28 جسد) در اختیار پیامبرخدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌ و مسلمان‌ها بوده و پیامبرخدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌ و دیگر مسلمان‌ها  هیچ‌گونه اقدامی برای مُثلِه نمودن (قطعه قطعه کردن) آن اجساد نکرده‌اند و این، نشان دهنده آن است، تصمیمی که از ایشان در مورد مثله نمودن اجساد نقل شده، نادرست است.

3) در جواب به داستان ادعایی بیان شده پیرامون تصمیم پیامبرخدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌ بر مثله کردن کفار و نزول این آیه شریفه: «وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُمْ بِهِ وَلَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِلصَّابِرِينَ»؛[6] «و هر گاه خواستید مجازات کنید، تنها بمقداری که به شما تعدّی شده کیفر دهید! و اگر شکیبایی کنید، این کار برای شکیبایان بهتر است»؛ باید گفت که نزول این آیه، هیچ‌گونه ارتباطی با غزوه اُحد ندارد؛ زیرا این آیه، جزء آیات مکی است و قبل از هجرت پیامبرخدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله به مدینه نازل شده، ولی غزوة اُحد در سال سوم هجرت واقع شده است؛ پس این مسئله، قرینه‌ای است بر اینکه این نقل تاریخی، نادرست است.[7]

در نتیجه باید توجه نمود، این نقل که در بعضی از کتاب‌های تاریخی آمده است، با شأن و جایگاه پیامبرخدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌ سازگار نبوده و با توجه به نقدهای بیان شده، عده‌ای برای اینکه اعمال حُکّام ظالم را توجیه نمایند، این امور را برای پیامبرخدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌ جعل نموده‌اند؛ نورعلی تابنده که مدعی قطبیت و آگاهی بر راههای سلوک الهی است، اما قدرت تشخیص این مطلب را ندارد که این نقل تاریخی به دلائل مختلف پیش گفته، قابل استناد نیست؛ پس چگونه او می‌خواهد سالکان را دست‌گیری کرده و ارشاد نماید.

پی‌نوشت:
[1]. احزاب/21.
[2]. آل عمران/159.
[3]. ابن كثير، السيرة النبوية ل، تحقيق مصطفى عبد الواحد،دار المعرفة للطباعة والنشر والتوزيع، 1396ق،ج3  ص37.
[4]. تابنده، نورعلی، گفتارهای عرفانی حضرت آقای مجذوبعلیشاه، ج هفتم ، قسمت ۱۱۲، ص ۲.
[5]. الطبری، محمد بن جرير،  تاريخ الامم والملوک، بيروت، منشورات مؤسسة الاعلمي للمطبوعات، الجزء الثانی، ص 7120.
[6]. نحل/126.
[7]. مرتضی العاملی، جعفر ، الصحيح من سيرة النبي الأعظم، موسسه علمی فرهنگی دار الحديث، سازمان چاپ و نشر، ج7  ص265.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.