ورود به عالم مثال در برخی معنویتهای نوظهور
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از مسائل معنویتهای نوظهور بحث زیست خیالی، شیفتینگ، قانون جذب و مباحث مرتبط با ورود به عالم ماوراءالطبیعه است. حال سؤالی که مطرح میشود این است که آیا عالم ماورایی که انسان بتواند در همین دنیا به آن وارد شود، وجود دارد یا نه؟ برای جواب این سؤال نیاز به بیان مقدماتی است:
انسان دارای ادراکات مختلفی از جمله قوای حسّی (بینایی، شنوایی، بویایی، لامسه و چشایی)، درک احساسی-عاطفی، عقلی و شهودی است. یکی از ادراکات انسان، ادراک خیالی است که برای تبیین این ادراک باید مقدماتی ذکر کنیم: وقتی یک اتومبیل را در خیابان با چشم میبینیم، این ادراک حسی (با قوه بینایی) است؛ اما وقتی در خانه چشممان را بستهایم و تصویر اتومبیلی را که قبلاً دیدهایم بهخاطر میآوریم، این وضعیت، ادراک خیالی [1] است؛ یعنی فقط صورت یک شیء در ذهن ما است؛ بدون اینکه با آن ارتباط حسی زنده داشته باشیم که به این ادراک، ادراک مثالی (خیالی) میگویند. این ادراک مثالی دو نوع میباشد: 1. متصل؛ 2. منفصل.
مثال متصل؛ یعنی صورتهای جزئی که از اشیاء در ذهن داریم. متصل به معنای متصل به انسان است؛ یعنی در حیطه وجود ما قرار دارد. مثال منفصل، عالمی است مستقل از انسان. برخی از حکماء مثل سهروردی و ملاصدرا قائلند که غیر از عالم مادی و عالم مجردات، یک عالم بینابین وجود دارد که با اینکه غیرمادی است، اما برخی از خواص مادی را دارد؛ مثل صورتهایی که در رؤیا میبینیم. آنها ابعاد مادی و رنگ را دارند؛ اما مثلاً وزن ندارند. این عالم را عالم مثال یا خیال یا برزخ میگویند. این عالم مثال منفصل است؛ یعنی مستقل از انسان است. برخی معتقدند روح انسان پس از جدا شدن از بدن در عالم مثال قرار دارد. مثال متصل نوعی ادراک در انسان است. مثال منفصل عالمی است بین عالم ماده و عالم مجردات تام. گاهی بین مراتب ادراک انسان و مراتب عالم امکان تناظر برقرار میکنند. انسان دارای ادراکِ حسی، خیالی و عقلی است؛ عالم هم دارای مراتب مادی، مثالی و عقلی است. انسان عالم کوچک و عالم انسان بزرگ است.[2]
بحث مهم در اینجا این است که ارتباط این خیال متصل با خیال منفصل چیست؟
کاربرد خیال در مباحث هستیشناسی و معرفتشناسی عرفان، همواره موردتوجه اهل نظر در علوم فلسفی و شهودی بوده است که در این میان، خیال در تحقق و تبیین بخش عظیمی از مکاشفات پیش روی عارف، نقش اساسی ایفا میکند. سهروردی و ملاصدرا در تبیین این مسأله، خیال را به دو قسم متصل و منفصل تقسیم میکنند. خیال متصل یکی از قوای باطنی انسان و نگهدارنده صور خیالی است و خیال منفصل عالمی مستقل است که حدفاصل میان عالم عقل و عالم حس است. از نظر ملاصدرا نفس عارف با سلوک باطنی میتواند توسط خیال متصل با خیال منفصل ارتباط و اتحاد برقرار کرده، صور مثالی را که به خیال متصل تنزل کرده است، مکاشفه کند. ثمره این مکاشفه، اتحاد نفس با مشهود خود و علم حضوری به آن است.[3]
با توضیحات بالا مکانیزم ادراک خیالی و ارتباط عالم خیال متصل با عالم خیال منفصل مشخص شد. در برخی معنویتهای نوظهور سعی میشود دقیقاً از همین مکانیزمی که ملاصدرا گفته است بهره برده شود و فرد با انجام یک رشته اعمال و مهارتها توسط خیال متصل با خیال منفصل ارتباط بگیرد. قوه اصلی در عالم خیال، همانطور که از اسمش مشخص است، قوه خیال است. این قوه در برخی وضعیتها بیشترین فعالیت را دارد که یکی از این وضعیتها خواب است. ازاینرو، خواب دریچهای برای ورود به عالم خیال منفصل است. نکته اصلی این است که معنویتهای نوظهور با روشی غلط این مسیر را طی میکنند و باعث آسیب دیدن افراد در این جریانات میشوند. روش غلط؛ یعنی سبک زندگی و سلوک آسیبزا که این سلوک وروش غلط در برخی موارد مخالف عقل و گاهی مخالف شرع اسلام است.
«حارث بن مالک انصاری» جوانی از یاران پیامبر اسلام بود که با التزام به احکام اسلامی، عالم مثال را مشاهده میکرد.[4] کسی که از راه صحیح و شرعی این فرایند اتصال به عالم مثال را طی نکند، آسیب خواهد دید. اصل مسیر و روش سلوک غیرصحیح، موجب آسیب دیدن است و امکان تصرف اجنه در عالم خیال وی وجود دارد که موجب عدم درک صحیح واقعیت و یا آسیب جسمی و روحی خواهد شد.
پینوشت:
[1]. عالم خیال همان عالم مثال است.
[2]. سایت دکتر محمد فنایی اشکوری، عنوان مطلب مثال متصل و منفصل.
[3]. نقش خیال در مکاشفات صوری از دیدگاه سهروردی و ملاصدرا، محمد ابراهیم نتاج، دو فصلنامه جاویدان خرد، موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه، دوره 11، شماره 26 - شماره پیاپی 2، اسفند 1393، صفحه 183-204
[4]. سایت امامت پدیا، دانشنامه امامت و ولایت؛ الکافی، ج۲، ص۵۴.
محمد جواد نصیری
افزودن نظر جدید