خیال متصل و منفصل در شیفتینگ

  • 1403/06/29 - 09:32

«شیفتینگ» در برخی معنویت‌های نوظهور به این معنی است که برخی از افراد توانایی ورود به یک جهان موازی دیگر و زندگی ایده‌آل در آن را دارند، اما در واقع این شیفتینگ به معنای تغییر زندگی از جهانی به جهان دیگر به‌صورت واقعی نیست، بلکه شیفتینگ فقط و فقط نوعی فعالیت و عملیات ذهنی است.

خیال متصل و منفصل

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از مباحث مهم در معنویت‌های نوظهور بحث شیفتینگ است و این اصطلاح به این معنی است که افراد با انجام یک سری کارهای خاص و اجرای تکنیک‌های مشخص می‌توانند از محیط زندگی عادی خود وارد یک محیط زندگی دیگر شوند. برخی از افراد مدعی هستند که با تلقین و تخیل کردن و... توانایی دارند که وارد یک جهان موازی دیگر شده و در آن زندگی کنند. برای فهم جهان موازی باید ببینیم منظور آنان از جهان موازی چیست؟

آیا محیط دیگر (جهان موازی) یک محیط زندگی ایده‌آل است یا محیطی مشخص است که انسان در آن بالاجبار باید چیزهایی ببیند، بچشد و...؟

این افراد مدعی هستند که وقتی به جهانی دیگر شیفت می‌کنند، هیچ رنج و ناراحتی در آنجا وجود ندارد و هر آنچه باب میل است در آن جهان وجود دارد. این افراد می‌گویند: شما با تخیلات خودتان صُور ذهنی دلخواهی ساخته و در آن زندگی می‌کنید. باید از این افراد پرسید آیا دنیای این‌چنینی وجود دارد؟

در فلسفه اسلامی نظریه‌ای وجود دارد که  غیر از عالم مادی که زندگی می‌کنیم و عالم مجردات که‌ کاملاً غیرمادی (قیامت) است، دنیای سومی نیز وجود دارد که همانند دنیای مادی که ما در حال حاضر روی کره زمین زندگی می کنیم و همانند دنیای مجردات، غیرمادی صرف نیست، بلکه این عالم سوم، حد وسط دو عالم دیگر است؛ طول، عرض، ارتفاع، حجم و صورت‌ دارد، ولی جسمانی نیست، که اصطلاحاً به این عالم، عالم مثال یا خیال منفصل می‌گویند.

 آنچه باید بررسی کرد این است که ارتباط این عالم خیال منفصل(عالم مثال) با خیال متصل(مصداقاً خواب) چیست؟ ملاصدرا از فیلسوفان نامدار اسلامی در این باره نظر خاصی دارد: «دیدگاه صدرالمتالهین در مورد ادراک خیالی دیدگاهی متمایز از سایر اندیشمندان است. وی برخلاف ابن سینا ادراک خیالی را حاصل تجرید و تقشیر نمی‌داند و تحت تاثیر سهروردی و ابن عربی، قائل به نشئات سه گانه وجود (عالم عقول مجرده، عالم مثال یا خیال منفصل و عالم مادی) بوده، خیال منفصل را حد وسط و برزخ میان دو عالم مذکور می‌داند و ادراک خیالی (خیال متصل) را متناظر با آن به شمار می‌آورد. ملاصدرا برخلاف سهروردی که نفس را مظهر صور مثالیه در خیال منفصل می‌داند و قائل به خیال متصل نیست، معتقد است که نفس آدمی با خلاقیت خداگونه‌اش، صور خیالی را همانند صور حسی انشاء و ابداع می‌کند و مشاهده عالم مثال و مثل معلقه، تنها نفس آدمی را مهیای خلق صور خیالی می‌گرداند. وی علاوه بر اعتقاد به برزخ نزولی، قائل به برزخ صعودی نفس از طریق حرکت جوهری است و از طریق آن حشر نفوس و تجسم اعمال و ... را تبیین فلسفی می‌کند».[1]

با توجه به نظر ملاصدرا، جهانی موازیِ این عالم، به‌نام عالم مثال وجود دارد و این عالم مثال یک حقیقت واقعی دارد که با تصورات ذهنی ما آن عالم تغییر نمی‌کند، بلکه نفس آدمی با الهام و مشاهده آن عالم، صورت‌های جدیدی در ذهن خلق می‌کند. البته این جهان موازی، جهان خیالات صرف نیست و لذا کسانی که ادعای زندگی در جهان موازی ایده‌آل و مطابق تصورات خیالی خود دارند، وارد این عالم مثال نمی‌شوند.

با این تبیین، تعریف شیفتینگ به معنای تغییر زندگی از جهانی به جهان دیگر، به‌صورت واقعی،  تلقی اشتباهی است. شیفتینگ فقط و فقط نوعی فعالیت و عملیات ذهنی است. البته از این نکته نیز نباید غافل شد که این خواب و شیفتینگ و... در قوه خیال متصل (ذهن) محقق می‌شود و این خیال متصل، دریچه‌ای برای اتصال با عالم خیال منفصل(غیب و عالم مثال) است و برخی افراد از همین مسیر مشاهداتی در عالم خیال منفصل داشته‌اند. کسی که انسان ناپاک و اهل فسق و فجور باشد، عالم خیال منفصل وحشتناکی دارد؛ چون آن عالم متناسب با اعمال این فرد ساخته می‌شود(برزخ صعودی) و وقتی این فرد مدعی است که به جهان دیگر رفته و همه چیز در آنجا باب میل او بوده و هیچ رنج و مشکل و... نداشته است، این نشان می‌دهد که وی از عالم مثال گزارش نمی‌دهد، بلکه غرق توهمات و خیالات ذهنی خودش است.

پی‌نوشت:
[1]. جایگاه خیال متصل و منفصل در فلسفه صدرالمتالهین، حوران اکبرزاده و محسن کدیور، نشریه مقالات و بررسی‌ها، دوره 41، سال 1387، شماره دفتر90(ویژه فلسفه و کلام اسلامی)، صفحات 11 تا 24

محمد جواد نصیری

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.