نشر توحید، روش مقابله با معنویت‌های نوظهور

  • 1403/07/16 - 08:52
افراد عضو جریانات انحرافی، برای شناخت انحرافات و تناقضات آموزه‌های فرقه، می‌توانند با ملاک فطرت الهی و مباحث فطری، انحرافی بودن جریان را متوجه و از آن خارج شوند.
 «توحید»ملاک تشخیص و مقابله با معنویت‌های نوپدید

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از مسائلی که به‌صورت فطری در وجود هر انسانی قرار دارد، بحث توحید است. منظور از «فطری بودن توحید» این است که انسان ذاتاً نسبت‌ به تعالیم انبیاء، گرایش دارد،[1] این فهم و درک از وجود خداوند که یک موجودی قدرتمند بوده و انسان ذاتاً گرایش به پرستش او دارد، امری قلبی است. مشرکان نیز که بت‌های متعددی می‌پرستیدند، یک موجود را خالق می‌شناختند و کفّار و مشرکین نیز وجود «الله‌ جلّ‌جلاله» را نفی نمی‌کردند، ولی معتقد بودند که خداوند بت‌ها و اله‌های دیگری نیز آفریده است و اصطلاحاً شرک در ربوبیت داشتند. لذا خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید اگر از همین کفار و مشرکین بپرسی چه کسی آسمان‌ها و زمین را خلق کرده است، خواهند گفت: «الله»: «و َلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ»، [2] «و اگر از آنها بپرسى چه كسى آسمان‌ها و زمين را آفريده است، مسلماً خواهند گفت‏: الله! بگو ستايش از آن خداست ولى بيشترشان نمى‌‏دانند.»

بخشی از معنویت‌های نوپدید همانند کفار در آیه فوق، خداوند را قبول دارند، ولی در ربوبیت خداوند دچار خطا هستند و شریک‌هایی در عبودیت با خداوند قرار می‌دهند، همانند عرفان حلقه که بنیان‌گذارش محمدعلی طاهری معتقد است، خداوند خالق شبکه شعور کیهانی بوده و همانند مشرکان، شبکه شعور کیهانی را هم‌عرض خداوند قرار می‌دهد. طبق مبانی عرفان حلقه، فقط شعور کیهانی نیازهای انسان را برآورده کرده و خداوند متعال در این میان هیچ نقشی ندارد.[3]

 وقتی توحید در وجوه خالقیت، ربوبیت و... در جریان نباشد، تشخیص می‌دهیم که انحراف وجود دارد. گاهی برخی فرقه‌ها و جریانات، اصل توحید در خالقیت را هم نفی می‌کنند و برخی اصلاً برای خداوند، مقام خالقیت لحاظ نمی‌کنند، همانند قانون جذب که همه چیز را متکی به کائنات می‌داند. با این معیار (البته در کنار سایر معیارها) می‌توان باطل بودن آموزه‌های جریانات انحرافی را دریافت. برخی از افرادی که سال‌ها در جریانات انحرافی عضویت داشتند، تناقض برخی آموزه‌های آن جریان‌ها با مباحث فطری، ایشان را دچار دوگانگی و آشوب ذهنی می‌کرده و در نهایت با توجه به فطرت الهی، توانستند انحرافی بودن جریان را دریافته؛ از آن خارج شوند.

مرحوم علامه طباطبایی در رابطه با مبحث توحید در المیزان می‌فرماید: «اسلام هرجا که توحید به خطر بیفتد برای نجات توحید می‌کوشد، چون توحید عزیزترین حقیقت انسانی است. اگر در جایی توحید به خطر بیفتد، چون توحید جزو فطرت انسان است و هیچ وقت فکر بشر، او را بر ضد توحید رهبری نمی‌کند، بلکه عامل دیگری دخالت دارد، لذا اسلام برای نجات توحید دستور اقدام می‌دهد، ولی این معنایش این نیست که می‌خواهد توحید را به زور وارد قلب مردم کند. بلکه عواملی را که سبب شده توحید از بین برود، از بین می‌برد. مانند تقالید، تلقینات، عادات و سنت‌های غلط و ضدعقل و بتخانه و بتکده‌ها و... و چیزهایی که وجود آن‌ها سبب می‌شود توحید تضعیف شود را از بین می‌برد.»[4]

این فرمایش مفسر بزرگ قرآن کریم بیان می‌کند که سنت‌های غلط، تلقین و... در حال نفی توحید هستند و باید با این عوامل مقابله کرد؛ می‌شود گفت که برای نابودی و تضعیف جریانات انحرافی، باید توحید را تقویت و تبلیغ کرد. توحید و گرایش به خداوند امری فطری است و اگر افراد در این موضوع تأمل کنند، تاریکی‌ها کنار رفته و نور هدایت آشکار می‌شود. آنگاه افراد متوجه کج‌روی‌های فرقه یا جریان انحرافی شده؛ از آن نجات می‌یابند.

پی‌نوشت:
[1]. دانشنامه حوزوی ویکی فقه، باب توحید فطری
[2]. قرآن کریم، سوره لقمان، آیه 25
[3]. سایت ادیان نت، تیتر مطلب: حاجت خواستن از خدا یا شعور کیهانی؟
[4]. سایت کیهان، تیتر مطلب: نقش ثروت خدیجه(س) و شمشیر علی(ع) در پیشرفت اسلام(پرسش و پاسخ)، کد خبر: ، ۱۹۵۸۲۶، تاریخ انتشار: ۲۴ مرداد ۱۳۹۹

محمد جواد نصیری

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.