اصول دوازده گانه بهائیت
مبلّغهای تشکیلات بهائیت، محرومیت زنها از مدیریت بیت العدل را امتحانی برای بهائیان و حجابی برای غیربهائیان معرفی میکنند و از بهائیان میخواهند تا بر خلاف آموزه تطبیق دین با علم و عقل، کورکورانه آن را بپذیرند. از طرفی، چگونه مدیریت بیت العدل به روحیات زنی و جایگاه مادری زنان بهائی لطمه میزند اما زندان رفتن بخاطر امور تشکیلاتی، آسیبی به جایگاه و روحیه آنان وارد نمیکند؟
در داستانی که مبلّغ بهائی نقل میکند، عبدالبهاء به خودستایی و نژادپرستی خاخام یهودی اعتراض میکند. اما در واقع عبدالبهاء خاخام یهودی را به باوری سرزنش کرد که مشابه آن در بهائیت وجود دارد؛ با این تفاوت که خاخام یهودی به صراحت عقیده قلبی خود را بیان کرد و بهائیت با زیرکی آن را پنهان میکند.
عبدالبهاء هنگامی که با سخنان نژادپرستانه یک خاخام یهودی مواجه میشود، زبان به انتقاد از او میگشاید. این درحالیست که با بررسی تفکرات نژادپرستانه موجود در بهائیت درمییابیم که ناراحتی عبدالبهاء از خاخام یهودی، بخاطر مخالفت او با اصل نژادپرستی نبود، بلکه از این جهت بود که یهود حتی خود را برتر از بهائیان میداند.
در بیانیهای تبلیغاتی که تشکیلات بهائیت برای کمیسیون سازمان ملل، در مورد لزوم برابری جنسیتی ارسال کرد، به سیاهنمایی از وضعیت زنان در جمهوری اسلامی پرداخت. اما تشکیلات بهائیت لازم است تا پیش از تبلیغات به اسم زن، ساختارهای فکری و تشکیلاتی ضدزن خود را اصلاح کند و بعد از آن، برای کودتای فرهنگی و جایگزینی تفکرات خود با ادیان و فرهنگها برنامهریزی کند.
پشت پرده شعارهای جذاب و عوامفریب بهائیان در دوستی و خیرخواهی برای تمام مردم جهان، بغض و کینهای نهفته است که حاضرند تمام بشر نابود شود، اما کوچکترین گزندی به آنان نرسد. چنانکه شوقی افندی گفت که اگر با استفاده از بمب اتم تمام غیربهائیان نابود شوند، هیچ مانعی وجود ندارد، چرا که تمام غیربهائیان بد هستند.
یکی از ترفندهای بهائیت برای جذب اینست که شما را به آموزههای قرآنی در حقیقتجویی و دوری از تقلید کور مراجعه میدهند. این درحالیست که بهائیان از یک طرف حقیقتجویی را آموزهی ابداعی خود برمیشمارند و از سویی دیگر با ایجاد سیاستی بسته، راه هرگونه حقیقتجویی را بر پیروان خود بستهاند.
بهائیتی که خود را آیین محبت معرفی میکند و از نیکی با دشمن سخن میگوید، هیچ گونه انتقادی را نسبت به خود برنمیتابد. در این مقاله، داستانی از نوع برخورد سومین رهبر بهائیت با یکی از منتقدین این فرقه را میشنویم و برخورد او را با شعارهای نوع دوستی بهائیت مقایسه میکنیم.
بیت العدل در پیام نوروزی خود مدعیست که بلاخره خواستههای مردم جهان به تعالیم بهائیت نزدیک شده است! اما آیا تعالیمی که از آنها نام برده میشود، اختراع بهائیت هستند یا حاصل کپی برداری از دیگر ادیان و افکار؟! آیا خود بهائیت به این تعالیم پایبندی عملی داشته یا تنها در حد شعار با خود یدک میکشد؟!
سازمان بهائیت این روزها به جشن و پایکوبی و مصادره نوروز باستانی ایران به نفع خود مشغول است و در عوض سعی دارد داغ اغتشاشات در ایران را بخاطر فتنههایی که خود به پا کرده، زنده نگه دارد. اما مگر بهائیت برای حقوق زنان چه کرده؟! یا حقی برای آزادی خواهی در تفکراتش باقی گذاشته است؟!
مری مکسول همسر ولی امر بهائیت در مقدمه مقالهای این پرسش را مطرح کرد که چرا با آنکه دوای دردهای عالم در دست ماست، استقبالی از آن نمیشود؟! اما در پاسخ به او باید گفت: این چطور دارویی است که حتی نتوانست دردهای آورندگانش را درمان کند؟! پس بهتر است چرایی بیمیلی به بهائیت را بیعملی و سیره و سیرت دورو و نازیبای بهائیت جستجو کنید.
عبدالبهاء در حدود سال 1920 مدعی شد که طاعون درمانی ندارد. این در حالیست که در سال 1897 یعنی بیش از بیست سال قبل از آن، اولین واکسن طاعون کشف شد. اما چگونه از عبدالبهائی که ادعای علم الهی دارد و شعار آوردن آموزهی مطابقت دین با علم و عقل سر میدهد، چنین اشتباه بزرگی می کند؟!
وقتی عبدالبهاء دستوراتی به بهائیان صادر کرده که یا خود به آنها التزامی نداشته، یا اینکه با سایر تعالیم بهائی در تضاد هستند، مشخص است که پیروانش هم خود را پایبند به دستورات این مسلک ساختگی نمیدانند. دستوراتی نظیر اطاعت از حکومت، دخالت نکردن در سیاست و ...، از تناقضات بی عملی بود که عبدالبهاء هم به آنها پایبندی نداشت.
شواهد مختلف نشان می دهد که فرقه بهائی از ارائه راهکار برای اجرایی شدن تعالیم تقلیدی خود از دیگر ادیان و مکاتب، ناکام بوده است. در واقع تعالیمی که بهائیت به اسم آورده های نوین خود به بشریت معرفی می کند، بیشتر جنبه تبلیغاتی تا کاربردی و عملیاتی داشته است.
شوقی افندی سومین پیشوای بهائیان، پس از جنگ جهانی دوم، برای ایرانی ها از درگاه الهی، نفرین و عذاب اکبر طلب کرده است! مردم مظلوم ایرانی که تحت اشغال حامیان بهائیت از شمال و جنوب بودند، تنها گناهشان این بود که به بهائیت ایمان نیاوردند! او در عین حال، برای دولتهای جنگ افروز و اشغالگر، دعای خیر هدایت و نجات از سقوط مطالبه کرده است.