واکنش عبدالبهاء به برتری یهود
عبدالبهاء هنگامی که با سخنان نژادپرستانه یک خاخام یهودی مواجه میشود، زبان به انتقاد از او میگشاید. این درحالیست که با بررسی تفکرات نژادپرستانه موجود در بهائیت درمییابیم که ناراحتی عبدالبهاء از خاخام یهودی، بخاطر مخالفت او با اصل نژادپرستی نبود، بلکه از این جهت بود که یهود حتی خود را برتر از بهائیان میداند.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از شعارهایی که همواره در تبلیغات بهائیان شنیده میشود اینست که فرقه آنان به تساوی تمام انسانها باور دارد و به دنبال از بین بردن تبعیضهای نژادی، جنسی و ملّیتی در دنیا است. فرقه بهائیت پس از معرفی خود به عنوان یک مذهب، برابری تمام انسانها نزد خداوند را باور خود و مخالفت با خودبرتربینی را آموزه دینی بهائی معرفی میکند.[1]
پیشوایان بهائیت در ظاهر تلاش داشتند تا دفاع از شعار برابری خود را با سرزنش نژادپرستها نشان دهند. به طور مثال، وقتی عبدالبهاء نژادپرستی یک خاخام یهودی را دید، به او اعتراض کرد و او را به سکوت واداشت. چنانکه در کتاب خاطرات لبیب که تشکیلات بهائی به چاپ رسانده، میخوانیم:
«در این تشرف فرمودند هنگامی که در رمله (شهری در فلسطین اشغالی) بودم، در محلی منزل داشتم که عقب آن یک هتل بود. پشت پنجره بودم که یک خاخام یهودی به جمع حاضرین میگوید، ملّت یهود ملّت و قوم خداست و شعب خدا و قبیله خدا هستند و ملل سائره، مردم خذله رزله (به دور از رحمت خدا و پَست) هستند. یک مرتبه متوجه شد که من پشت پنجره نشستهام، فوراً سکوت کرد و دیگر چیزی نگفت. فردا پیش من آمد به او گفتم که چرا کلمات دیگری نگفتی و خذله و رزله گفتی، جواب داد که این گروه از مردمان، دور از حقند (حق هستند)، اینست که به عبارت دیگر نگفتم».[2]
اما عبدالبهاء درحالی سعی داشته تا خود را مخالف با نژادپرستی معرفی کند و به همین خاطر به یهودی نژادپرست روی خوش نشان نداد که:
اول: پیشوای بهائیت عبدالبهاء که در ظاهر از نژادپرستی خاخام یهودی ناراحت شد، در واقع همانی است که پیشتر یهودیان را به میمون تشبیه کرده بود؛ چنانکه او در پاسخ به نامه قاضی مسلمان شهر طبریه (مرکز تمدن یهود) نظرش را درباره مردم طبریه اینگونه شرح داد: «سنگهایش سیاه، ساکنینش یهود، صورتهایشان مانند میمونان است».[3]
دوم: نژادپرستی رهبران بهائیت در توهین به نژاد یهود، سیاهان آفریقا، ترکها، شیعیان و... خلاصه نمیشود، در واقع پیشوایان بهائیت هر غیربهائی، با هر قوم، نژاد و مذهبی را به باد توهین و انتقاد گرفتهاند؛ چنانکه پیامبرنمای بهائیت گفته است: «نفوسی که از امر بدیع معرضند، از رداء اسمیه و صفتیه محروم و کل از بهائم بین یدی الله محشور و مذکور».[4]
آری؛ با این حال میتوان گفت که ناراحتی عبدالبهاء از سخنان نژادپرستانه خاخام یهودی، نه از باب زشتی نژادپرستی، بلکه از این جهت بود که خود و پیروانش را برتر از یهود میدانست.
پینوشت:
[1]. ر.ک: عباس افندی، خطابات، آلمان غربی، لجنه ملّی نشر آثار امری، 127 بدیع، ج 2، صص 285-284.
[2]. خاطرات شصت روزه لبیب، 1919 م، ص 282.
[3]. ر.ک: خلیل شهیدی، خاطرات خلیل، نسخه خطی، ص 123.
[4]. حسینعلی نوری، بدیع، نسخه خطی، ص 213.
افزودن نظر جدید