تبریک سال نو بهائیت با شعار زن زندگی آزادی
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ رسانههای وابسته به تشکیلات بهائیت این روزها در پستهای انتشاری خود به مناسبت عید نوروز، تلاش دارند تا اغتشاشات سال 1401 ش را به بهانه آزادی زنان در ایران زنده نگه دارند. در پستهایی که از رسانههای تشکیلات بهائیت منتشر میشود تصاویر برخی کشته شدگان اغتشاشات اخیر یا شعار معروف زن زندگی آزادی به چشم میخورد.
اما مگر فرقه بهائیت دستاوردی برای حقوق زنان داشته که اینک خود را مدافع ردیف اول حقوق زنان معرفی میکند تا به این بهانه بر علیه جمهوری اسلامی جریان سازی کند؟!
وقتی به تاریخ و احکام بهائیت مینگریم، درمییابیم که تشکیلات بهائیت جز شعار، دستاوردی برای زنان نداشته، بلکه بالعکس تا جایی که توانسته و در محدوده اختیاراتش بوده، به نقض حقوق زنان دامن زده است. فرقه بهائیتی که با شعار زن و آزادی سعی در بزرگ کردن خود دارد، زنان را از حقوق اولیهای که عرف و دین تعیین کرده بود (نظیر حق ارث) محروم کرد.[1]
همین بهائیتی که شعار رشد و ارتقای جامعه زنان را سر میدهد، زنها را لایق حضور در بالاترین ساختار رهبری خود نمیداند![2] همین بهائیتی که آزادی را بهانه براندازی در ایران میکند، در اعتقادش باور دارد که آزادی از علائم حیوانی است و آزادی خواهان را مذمت کرده است![3]
در واقع تشکیلات بهائیت به بهانه شعار حقوق زنان (حقوقی که خود هیچ پایبندی به آن ندارد)، بر علیه حکومت در ایران جریان سازی میکند! همان حکومتی که تشکیلات بهائیت مدعیست بنا به تأکید پیشوایانش باید بدان وفادار باشد: «حکم هر دولت و حکومتی، حتی اگر مستبد باشد، واجب الإطاعه است؛ نباید با آزادیخواهان دمساز شد.»[4]
آری؛ سازمان بهائیت این روزها به جشن و پایکوبی و مصادره نوروز باستانی ایران به نفع خود و معرفی آن به عنوان جشنی بهائی در دیگر کشورها مشغول است. اما در عوض سعی دارد داغ اغتشاشات در ایران را بخاطر فتنههایی که خود در برپایی آنها نقش داشته تازه نگه دارد.
پینوشت:
[1]. «وَ جَعَلنا الدارَ المَسکُونة و الألبسه المَخصُوصة لِلذُرِّیة مِن الذُکران دُونَ الإناث؛ و قرار دادیم خانهی مسکونی و لباسهای مخصوص (میّت) را برای فرزندان پسری» : حسینعلی نوری، اقدس، نسخه الکترونیکی، ص 23، بند 25.
[2]. «و امّا بیت العدل بِنصوصِ قاطعه فی شَریعةِ الله اختصَّ بالرجال ؛ و اما بیت العدل براساس نصوص قاطع موجود در دین خدا، مختص مردان است.» عباس افندی، منتخباتی از مکاتیب، نسخه الکترونیکی، ج 1، شماره 38، ص 77.
[3]. «فاعلموا انّ مطالع الحرّيّة و مظاهرها هی الحيوان و لِلإنسان ينبغی ان يکون تحت سنن تحفظه عن جهل نفسه و ضرّ الماکرين، انّ الحرّيّة تخرج الانسان عن شئون الأدب و الوقار و تجعله من الارذلين؛ بدانید که مظاهر آزادی مطالع آزادی و مظاهر آن حیوان است و سزاوار است انسان پیرو سنتهایی باشد که از گمراهی نجاتش دهد و به فریبکاران زیان رساند. قطعاً آزادی انسان را از جایگاه ادب و متانت خارج میکند و او را از فرومایگان قرار میدهد.» حسینعلی نوری، اقدس، نسخهی الکترونیکی، صص 117-116.
[4]. ر.ک: عباس افندی، مکاتیب، بیجا: مؤسسه ملّی مطبوعات امری، 134 بدیع، ج 8، صص 246-247.
افزودن نظر جدید