انحراف در اصل مسیحیت

  • 1401/11/26 - 11:13
حضرت عیسی (ع) یکی از بزرگ‌ترین انبیای الهی بوده‌اند که در حقیقت برای ارشاد یهودیان به اخلاق، در برابر شریعت گرایی افراطی آنان بوده است. سال‌های بعد الهیات و فلسفه‌های جدیدی در مورد ایشان بافته شد که نامش مسیحیت بود.
عیسی مسیح

.

مگه حضرت عیسی فرستاده و پیامبر خدا نبود؟ چرا باید این دین و پیروان این دین رو نفی کنیم؟ اگر دین اشتباه یا ناقصی بود چرا خداوند پیامبری برای این دین فرستاد؟

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ مسیحیت یکی از سه دین بزرگ ابراهیمی است که امروز شمار زیادی از انسان‌ها خود را پیرو آن می‌دانند. در واقع اگر بخواهیم از منظر اسلامی بنگریم، در نقشه خدا دینی به نام مسیحیت وجود نداشته و خداوند دینی به حضرت موسی (علیه اسلام) که پیامبر قوم بنی‌اسرائیل بوده، داد تا با حضرت ختمی‌مرتبت محمد مصطفی (صلوات‌الله‌علیه و اله) آن را کامل کند.

در پی سرپیچی یهودیان از اوامر الهی، خداوند برای آنها پیامبرانی ارسال می‌کرد تا بنی‌اسرائیل را هدایت کند. شمار این انبیا فراوان است و ما برای نمونه به چند نبی که از اهمیت بیشتری برخوردار بوده‌اند اشاره می‌کنیم: سموئیل، عزرا، نحمیا، ایوب، داوود، سلیمان، اشعیا، ارمیا، یوئیل، دانیال، یونس، حبقوق، زکریا.

اما در مورد حضرت عیسی (علیه‌السلام) و مسیحیت، باید گفت که حضرت عیسی (علیه اسلام) نیز یک پیامبری در راستای پیامبرانی بود که در سطور بالا به آنها اشاره کردیم که برای هدایت قوم بنی اسرائیل فرستاده شده بودند.

ایشان نه برای تأسیس دین جدید بلکه برای ارشاد یهودیان آمده بود. برای یهودیان که بیش از حد به ظواهر دین و شریعت می‌پرداختند و از اخلاقیات غافل بودند، لازم بود پیامبری بیاید تا آنها را به مسیر اعتدال دعوت کند. این پیامبر، حضرت عیسی (علیه اسلام) بود. ایشان خطاب به بزرگان یهودیت که از اخلاقیات فاصله گرفته بودند می‌فرماید: «وای بر شما ای علمای دین و فَریسیان ریاکار! شما درِ پادشاهی آسمان را به روی مردم می‌بندید؛ نه خود داخل می‌شوید و نه می‌گذارید کسانی که در راهند، داخل شوند.

وای بر شما ای علمای دین و فَریسیان ریاکار، شما از سویی خانۀ بیوه‌ زنان را غارت می‌کنید و از دیگر سو، برای تظاهر، دعای خود را طول می‌دهید. از همین رو، مکافاتتان بسی سخت‌تر خواهد بود. وای بر شما ای علمای دین و فَریسیان ریاکار! شما دریا و خشکی را درمی‌نوردید تا یک نفر را به دین خود بیاورید و وقتی چنین کردید، او را دوچندان بدتر از خود، فرزند جهنم می‌سازید. وای بر شما ای راهنمایان کور که می‌گویید: ”اگر کسی به معبد سوگند خورَد باکی نیست، امّا اگر به طلای معبد سوگند خورَد، باید به سوگند خود وفا کند.“ ای نابخردانِ کور! کدام برتر است؟ طلا یا معبدی که طلا را تقدیس می‌کند؟ و نیز می‌گویید: ”اگر کسی به مذبح سوگند خورَد، باکی نیست، امّا اگر به هدیه‌ای که بر آن گذاشته می‌شود سوگند خورَد، باید به سوگند خود وفا کند.“ ای کوران! کدام برتر است؟ هدیه یا مذبحی که هدیه را تقدیس می‌کند؟ پس کسی که به مذبح سوگند می‌خورد، همانا به مذبح و هر آنچه بر آن است سوگند خورده است.  وای بر شما ای علمای دین و فَریسیان ریاکار! شما از نعناع و شِوید و زیره ده‌ یک می‌دهید، امّا احکام مهم‌تر شریعت را که همانا عدالت و رحمت و امانت است، نادیده می‌گیرید. اینها را می‌بایست به‌جای می‌آوردید و آنها را نیز فراموش نمی‌کردید. ای راهنمایان کور! شما پشه را صافی می‌کنید، امّا شتر را فرو می‌بلعید! وای بر شما ای علمای دین و فَریسیان ریاکار! شما بیرون پیاله و بشقاب را پاک می‌کنید، امّا درون آن مملو از طمع و ناپرهیزی است. ای فَریسی کور، نخست درون پیاله و بشقاب را پاک‌ کن که بیرونش نیز پاک خواهد شد. وای بر شما ای علمای دین و فَریسیان ریاکار! شما همچون گورهایی هستید سفیدکاری شده که از بیرون زیبا به نظر می‌رسند، امّا درون آنها پُر است از استخوان‌های مردگان و انواع نجاسات! به همین سان، شما نیز خود را به مردم پارسا می‌نمایید، امّا در باطن مملو از ریاکاری و شرارتید. وای بر شما ای علمای دین و فَریسیان ریاکار! شما برای پیامبران مقبره می‌سازید و آرامگاه پارسایان را می‌آرایید و می‌گویید: ”اگر در روزگار پدران خود بودیم، هرگز در کشتن پیامبران با ایشان شریک نمی‌شدیم.“ بدین‌سان، خود می‌پذیرید که فرزندانِ قاتلانِ پیامبرانید. حال که چنین است، پس آنچه را پدرانتان آغاز کردند، شما به کمال رسانید! ای ماران! ای افعی زادگان! چگونه از مجازات جهنم خواهید گریخت؟ (انجیل متی، باب 23)

اما این موعظه‌ها به مذاق یهودیان خوش نیامد و تصمیم به قتل ایشان گرفتند: «پس سران کاهنان و مشایخ قوم در کاخ کاهن اعظم که قیافا نام داشت، گرد آمدند و شور کردند که چگونه با حیله، عیسی را دستگیر کنند و به قتل رسانند.» (متی 26 : 3)

طبق اعتقادات اسلامی، خداوند حضرت عیسی (علیه‌السلام) را از این توطئه حفظ کرد و به آسمان برد: «وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلکن شُبِّهَ لَهُمْ. وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا(نساء/157) و به سبب گفتارِ [سراسر دروغ] شان که ما عیسی بن مریم فرستاده خدا را کشتیم. درصورتی‌که او را نکشتند و به دار نیاویختند، بلکه بر آنان مُشتبه شد [به این خاطر شخصی را به گمان اینکه عیسی است به دار آویختند و کشتند]؛ و کسانی که درباره او اختلاف کردند، نسبت به وضع و حال او در شک هستند، و جز پیروی از گمان و وهم، هیچ آگاهی و علمی به آن ندارند، و یقیناً او را نکشتند.»

اما مسیحیان معتقدند که ایشان به صلیب کشیده شدند. در پی این ماجرا، گروهی از مسیحیان اعتقادات خاصی برای حضرت عیسی (علیه‌السلام) قائل شدند و برخی به‌اشتباه، الوهیت این پیامبر الهی را تبلیغ می‌کردند. اسم این آموزه‌های جدید شد مسیحیت!

در حقیقت پیامبری که برای ارشاد یهودیان آمده بوده و ادعای آوردن دین جدید نداشت، تبدیل به شخصی شد که در موردش الهیات و فلسفه جدید بافته شد و افراد زیادی طی هزاران سال با پیروی‌ از این الهیات و فلسفه بافته شده، به انحراف رفتند. اگر هم امروزه نقدی بر مسیحیت زده می‌شود، در واقع نقد آموزه‌های بدعت گونه است نه نقد حضرت عیسی (علیه‌السلام).

تولیدی

دیدگاه‌ها

سلام ممنون از مطلبتون. بنظر مسیحیت در واقع شعبه ای از یهود می باشد. یعنی یک فرقه از یهودیان که تفاوتهایی با سیر فرق دارند . موید این حرف قبول داشتن عهد عتیق است تا حدودی‌

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.