منشأ نامگذاری وهابیت (قسمت پنجم)
وهابیان مدتی است که اصطلاح وهابیت را برای خود نمیپسندند و کتابهای زیادی نوشتهاند که عقیده خود را عقیده سلف معرفی کنند و با این استدلال، خود را سلفیه مینامند؛ اطلاق سلفیه بر آنان اشتباه است و به آنان ارزش و اعتبار میبخشد و آنان را در جرگه مذاهب اسلامی متقدم وارد میکند؛ باید با اطلاق وهابیت بر آنان، جدایی آنان را از مذاهب متقدم اهلسنت بر همه مسلمانان آشکار کرد.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان ومذاهب_ گروه ارتجاعی و تکفیری وهابیت در قرن دوازدهم، در منطقه نجد عربستان شکل گرفت. نام وهابیت از همان ابتدا از طرف دیگران بر روی این گروه گذاشته شد و بزرگان این گروه نیز، خود همین نام را برای خود پذیرفتند؛ بعد از یک و نیم قرن از ابتدای شکلگیری تفکر تکفیری وهابیت، تصمیم به تغییر نامگذاری این گروه گرفته شد و عبدالعزیز آلسعود، در سال 1929 میلادی، استفاده از نام وهابیت را رسماً ممنوع کرد و دستور داد از اصطلاح سلفیگری استفاده کنند. این تاکتیک که از طرف مفتیان وهابی، برای پوشش بر روی جنایاتشان، به شدت دنبال شد و برای علمای مذاهب اسلامی مشخص شد و آنان فهمیدند وهابیان با استفاده از نام سلفیه، خود را بین مذاهب اسلامی و سلفیان اهلسنت قرار دادند تا هیچ مقاومتی در برابر تبلیغ تفکر تکفیری آنان صورت نپذیرد.[1]
درست است که وهابیان در گذشته، عنوان «وهابیت» را برای معرفی خود به کار بردهاند و حتی به آن افتخار هم میکردند که بنیانگذار آنان، محمد بن عبدالوهاب مجدّد دین بود؛ اما در حال حاضر به تنفر و تأثیر منفی که از این عنوان حاصل میشود، توجه داشته و تمامی موارد به کارگیری عنوان وهابیت در گذشته را نیز توجیه و تأویل میکنند. در حال حاضر، وهابیان از عنوان وهابیت برای معرفی خود استفاده نمیکنند و حتی یکی از نویسندگان وهابی مینویسد: «هر روز ما این لقب (وهابیت) را میشنویم و در هنگام شنیدن آن به خدا پناه میبریم؛ زیرا عنوان وهابیت همانند عنوان «شیطان» بر منحرفان از جنّیان است، اگر نگوییم از آن هم شنیعتر است. عنوان شیطان بر منحرفانِ از اجنّه است و عنوان وهابیت بر منحرفان از انسانها به کار گرفته میشود».[2] اکنون حتی یک وهابی نیز شاید نتوان پیدا کرد که از اطلاق نام وهابی بر او راضی باشد.
آنان تأکید دارند که در هر صورت خود را سلفی معرفی کنند و کتابهای زیادی تألیف کردهاند که از آنان با عنوان سلفیه یاد شود:
کتاب «دعوة الإمام محمد بن عبدالوهاب، سلفیة لا وهابیة»، تألیف أحمد بن عبدالعزیز بن عبدالله الحصین
کتاب «الشیخ محمد بن عبد الوهاب عقیدته السلفیة ودعوته الإصلاحیة وثناء العلماء علیه»، تألیف أحمد بن حجر بن محمد آل أبوطامی آل بن على
کتاب «العقیدة السلفیة فى كلام رب البریة وكشف أباطیل المبتدعة الردیة»، تألیف عبدالله بن یوسف الجدیع
کتاب «المصادر العلمیة فی الدفاع عن العقیدة السلفیة»، تألیف محمد عبدالرحمن المغراوی
کتاب «جهود علماء الدعوة السلفیة فی نجد فی الرد على المخالفین»، تألیف عبدالهادی عبداللطیف
کتاب «العقیدة السلفیة فی مسیرتها التاریخیة وقدرتها على مواجهة التحدیات»، تألیف محمد بن عبدالرحمن المغراوی
کتاب «أصول الدعوة السلفیة»، تألیف عبدالسلام بن برجس
و ...
برخی از محققین که در نقد وهابیت قلم زدهاند، بر این باور هستند که دعوا بر سر عنوان «سلفیت» یا «وهابیت»، فایدهای ندارد. اکنون که به هر طریق، وهابیان با نام سلفیه مشهور شدهاند، همین عنوان را بر آنان اطلاق کنیم و عقاید و رفتارشان را نقد کنیم. عنوان «سلفیت» نیز معنای مثبتی ندارد و اگر بر وهابیت اطلاق شود، بار منفی پیدا میکند؛ در اینباره باید بگوییم که اگر عنوان سلفیت مذموم است، چرا وهابیان این قدر کوشش میکنند که خود را با این نام معرفی کنند؟
حتی اگر عنوان سلفیه مذموم هم باشد، اطلاق آن برای وهابیان از این باب اشتباه است که وهابیت را داخل در مذاهب اسلامی و خیل عظیم مسلمانان میکند؛ تعداد زیادی از اهلسنت با عنوان سلفیه خوانده میشوند و یا با پیروان سلفیه، زاویه و مشکلی ندارند، در حالی که علمای اهلسنت و کسانی که خود را سلفی میدانند، کتابهای زیادی در نقد وهابیت نوشتهاند. استفاده از نام سلفیه برای وهابیان، آبرو دادن به آنان است و قدمت آنان را به صدر اسلام میکشاند، در حالی که آنان حدود سه قرن است که به وجود آمدهاند و دشمن مسلمانان هستند و باید وهابیت به آنان اطلاق گردد تا برای همه مسلمانان شناسانده شوند.
پینوشت:
[1]. «منشأ نامگذاری وهابیت (قسمت چهارم)»
[2]. لقب الوهابیة و اثره فی الصد عن الدعوة السلفیة، حسن معلم داود، ص6. «ولطالما قرع أسماعنا هذا اللقب؛ فاستعذنا بالله عند سماعه، إذ كان یساوی لقب "الشیطان" على ما رد ّ الجان! إن لم یكن أشنع منه؛ لأن الأول لقب على ما رد الإنس! حسب ما ّ نبئنا».
افزودن نظر جدید