منشأ نامگذاری وهابیت (قسمت دوم)
علمای فریقین، نام وهابیت را برای یک گروه ایجاد شده در قرن دوازدهم به کار بردهاند. بعد یک و نیم قرن از ابتدای شکلگیری تفکر تکفیری وهابیت، عبدالعزیز آلسعود، در سال 1929 میلادی، استفاده از این نام را رسماً ممنوع کرد و دستور داد از اصطلاح سلفیگری استفاده کنند؛ پس از آن، تمام تلاش مفتیان معاصر وهابیت این شد که نامی از وهابیت برده نشود و به آنان سلفیه و سلفی گفته شود.
.
پایگاه جامع فرق، ادیان ومذاهب_ گروه ارتجاعی و تکفیری وهابیت در قرن دوازدهم در منطقه نجد عربستان شکل گرفت. نام وهابیت از همان ابتدا از طرف دیگران بر روی این گروه گذاشته شد و بزرگان این گروه نیز همین نام را برای خود پذیرفتند و آن را لقبی بزرگ و شریف معرفی کردند.[1] علمای نجد در کتاب خود از مبلغان و بزرگان وهابیت نقل کردهاند که آنان واژه «وهابیت» را برای خودشان به کار بردهاند؛ حتی عنوان یکی از فصول این کتاب، «الرد على من أنكر على أهل الدعوة الوهابية»، [رد کسانی که دعوت وهابیت را نمیپذیرند]، است[2] که نشان دهنده این است که نام گروه خود را وهابی دانسته و تبلیغ تفکر خود را «دعوت وهابیت» نامیدهاند. همچنین رشیدرضا که از وهابیت متأثر است، کتابی با نام «الوهابیون و الحجاز» دارد.
اما بعد یک و نیم قرن از ابتدای شکلگیری تفکر تکفیری وهابیت، تصمیم به تغییر نامگذاری این گروه گرفته شد؛ عبدالعزیز آلسعود، پدر پادشاه فعلی عربستان، 27 سال پس از رسیدن به قدرت، بخشنامهای صادر کرد و در آن به کارگیری عنوان سلفیت را به جای وهابیت الزامی نمود. محمد نبیل مُلین مینویسد: «این مثالها نشان میدهد که اصطلاح وهابیت در اوایل قرن بیستم ... به طور گسترده مورد استفاده قرار میگرفت تا اینکه ملک عبدالعزیز که دوران پادشاهیش، از سال 1902 تا سال 1953 میلادی بود، به دلایل سیاسی ... در سال 1929 میلادی، استفاده از آن را رسماً ممنوع کرد و ترجیح داد از اصطلاح سلفیگری استفاده کند که به لطف تلاش اصلاح طلبان مسلمان عرب، در اواخر قرن نوزدهم در میان مسلمانان بار مثبتی پیدا کرده بود».[3]
پس از آن، تمام تلاش مفتیان معاصر وهابیت این شد که نامی از وهابیت برده نشود و به آنان سلفیه و سلفی گفته شود و اشخاصی مانند صالح بن فوزان وهابی، در تطهیر وهابیت و اعتبار بخشی به وهابیان، در نوشتههای خویش بسیار کوشیدهاند. وی در متنی از کتاب خود، اطلاق عنوان سلفیه را بر گروه خود واجب دانسته و برای آن استدلال نموده و به شدت مخالف عنوان وهابیت است![4]
«حسن معلم داود»، از نویسندگان وهابی کتابی با عنوان «لقب الوهابیة واثره فی الصد عن الدعوة السلفیة» نوشت که در آن درباره به کارگیری عنوان وهابیت و تأثیر منفی استفاده از این عنوان در گسترش این تفکر، مطالبی را بیان کرده است. وی در کتاب خود مینویسد: «لقب وهابیت آثار سلبی مخرب و ضررهای بیشماری بر دعوت سلفیت داشته و سد محکمی در راه انتشار آن بوده است» وی پس از اینکه آثار مخرب لقب وهابیت برای دعوت محمد بن عبدالوهاب را در دهها صفحه بر میشمارد، تنها یک اثر مثبت برای این لقب ذکر میکند و آن اینکه پادشاه مغرب، خود را مالکی مذهب و وهابی معرفی کرده و با مصادیق شرک ادعایی وهابیت مبارزه کرده است.[5]
او در دفاع از عنوان سلفیت و مبارزه با عنوان وهابیت تلاش فراوانی کرده و در مورد لقب وهابیت مینویسد: «هر روز ما این لقب (اطلاق وهابیت برای پیروان تفکر تکفیری محمد بن عبدالوهاب) را میشنویم و در هنگام شنیدن آن به خدا پناه میبریم؛ زیرا عنوان وهابیت مساوی با عنوان شیطان بر منحرفان از اجنه است؛ اگر نگوییم از آن هم شنیعتر است. عنوان شیطان، برای منحرفانِ از جنها بوده و عنوان وهابیت بر منحرفان از انسانها اطلاق میشود».[6]
وقتی از بن باز سؤال میشود که برخی از مردم علمای مملکت عربی سعودی را وهابی مینامند، آیا به این نامگذاری راضی هستید؟ ... پاسخ مفصلی بیان میکند و با اینکه لقب وهابیت را با جلالت و عظمت میداند، اما برآیند نظراتش این است که حرکت محمد بن عبدالوهاب یک حرکت توحیدی، سلفی، تابع رسول الله و مطابق با عقیده اهلسنت است، ولی لقب وهابیت، باعث نفرت عمومی میشود با اینکه این حرکت، مخالف عقیده اسلامی نیست.[7]
بنابراین، مشخص میشود که وهابیان، پس از فهمیدن این مسئله که نام وهابیت به ضرر آنان است، تاکتیکی برگزیدند که در جذب عموم مردم به سمت وهابیت به شکست نخورند و آن این بود که به شدت در تغییر نام خود اصرار کردند و با نام وهابیت مخالفت کردند، در حالی که پیشینیان آنها چنین حساسیتی روی این نام نداشتند.
پینوشت:
[1]. «منشأ نامگذاری وهابیت (قسمت اول)»
[2]. الدرر السنیه فی الاجوبه النجدیه، علماء نجد، ج1، ص566 ؛ ج10، ص511 و ج12، ص267.
[3]. علماء الإسلام، محمد نبیل مُلین، ص26.
[4]. البیان لاخطاء بعض الکتّاب، صالح بن فوزان، ج1، ص80.
[5]. لقب الوهابیة و اثره فی الصد عن الدعوة السلفیة، حسن معلم داود، ص204.
[6]. لقب الوهابیة و اثره فی الصد عن الدعوة السلفیة، حسن معلم داود، ص6.
[7]. فتاوی نور علی الدرب، بنباز، ج1، ص16-20.
افزودن نظر جدید