آیا سفارینی حنبلی به علت استغاثه به پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) مشرک است؟!
خلاصه
مسلمانان اعم از اهل تسنن و شیعه، قائل به توسل و استغاثه به اولیای الهی هستند و ادله آنها از کتاب و سنت و سیره سلف، ثابت است؛ در مقابل، وهابیت تکفیری، توسل و استغاثه به اولیای الهی را بدعت و شرک میدانند، ولی با مراجعه به کتب علمای اهل سنت مشاهده میشود، آنها نه تنها توسل به رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) را جایز میدانند، بلکه استغاثه به پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) هم داشتند؛ چنانچه سفارینی حنبلی، از بزرگان حنابله، استغاثه به رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) داشته است.
شبهه
وهابیت تکفیری، استغاثه به رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) را شرک اکبر میدانند؛ تا جایی که بسیاری از علمای اهل سنت، طبق این مبنا باید مشرک باشند؛ چنانچه بن عثیمین وهابی تکفیری، در پاسخ این سؤال که کسی بگوید: «یا سیدی یا رسول الله! خذ بیدی، إنی أتیت بلا علم ولا عمل.[1] ای آقای من! یا رسول الله! دستم را بگیر! من آمدهام در حالیکه نه علم دارم و نه عمل.» میگوید: این شرک در ربوبیت و الوهیت است.
پاسخ
سفارینی حنبلی، از علمای بزرگ حنابله، قائل به توسل و استغاثه به رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) بوده است؛ چنانچه در ابیاتی مینویسد:
«يَا سَيِّدِي يَا رَسُولَ اللَّهِ خُذْ بِيَدِي ... إنِّي أَتَيْت بِلَا عِلْمٍ وَلَا عَمَلِ.[2] ای آقای من! یا رسول الله! دستم را بگیر! من آمدهام، در حالی که نه علم دارم و نه عمل.»
نکته جالب این است که سفارینی حنبلی، کتابی دارد به نام عقیده سفارینیه و بن عثیمین وهابی، این کتاب را شرح میدهد و از طرفی دیگر میگوید کسی این جملات را بگوید، شرک در ربوبیت و الوهیت دچار شده است. وهابیون تکفیری باید پاسخگو باشند، چگونه عقیده یک مشرک را شرح میدهند؟!!
کتابهای عقیدتی وهابیت تکفیری، توسط علمایی نوشته شده که در الوهیت و ربوبیت مشرک بودهاند! و وهابیت کتابهایی را شرح میدهند که نویسندگانش مشرک تام هستند! چرا کتابهای فقه و عقیدۀ علمایی همچون «ابن حجر» و «نووی» و «سیوطی» و غیره که مشرک خالص بودهاند، را شرح میدهند؟
پینوشت:
[1]. بن عثیمین، محمد بن صالح، الكنز الثمين في سؤالات ابن سنيد لابن عثيمين، ص16، إعداد: فهد بن عبد الله بن إبراهيم السنيد، بیچا، بیتا. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[2]. سفارینی حنبلی، محمد بن أحمد، غذاء الألباب في شرح منظومة الآداب، ج1، ص425، مؤسسة قرطبة – مصر، چاپ دوم، 1414 ق/ 1993م. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
افزودن نظر جدید