استغاثه
یکی از اتهاماتی که به شیعه نسبت داده میشود، مشرک بودن شیعه است. در این کلیپ پاسخ علمای شیعه به این اتهام را ببینید.
برقعی از چهرههای جریان قرآنیون، با استناد به آیه 14 سوره فاطر مدعی شده است که اموری نظیر استغاثه و خواندنِ اموات و البته افراد غایب، تحت شمول این آیه درآمده؛ لذا همانند فعلِ بت پرستان، عبادت من دون الله به حساب خواهد آمد. این در حالی است که آیه مذکور، در وصف بت پرستان نازل شده است و تعمیم آیه بر استغاثه کنندگان و همچنین طالبان شفاعت از اموات، ناصواب است.
اعتقاد توسل به اموات، یکی از اعتقاداتی است که در میان مذاهب اسلامی جایگاه ویژه ای دارد؛ اما وهابیون بر خلاف نظر مشهور و مستند بزرگان مذاهب اهل سنت، هر مسلمانی را که معتقد به توسل به اموات باشد را مشرک و کافر می دانند. درحالی که علمای مذاهب چهارگانه اهل سنت معتقد به جواز توسل هستند.
وهابیت خطاب غیر خداوند با لفظ «یا» را شرک می دانند. باید گفت هر خطابی با الفاظ ندا شرک نیست، بلکه به نیت ندا کننده بستگی دارد؛ اگر ندا کننده، او را مستقل در برآوردن حاجت نداند، شرک نیست.
وهابیون با تبعیت از مفتیان مدعی اند که شیعیان به دلیل ایمان به برخی از خرافات و یا عقاید باطل، از اسلام روی گردان شده اند؛ یکی از اتهامات، حرمت استغاثه است در حالی که سلف، از جمله ابن عمر این کار را کرده اند.
استغاثه به مسئله اختلافی میان وهابیت و مذاهب اسلامی تبدیل شده است. وهابیت با هدف قرار دادن اعتقادات اصیل و ریشهای مسلمانان و بدعت و شرک خواندن آن اعتقادات، ریشههای اسلام ناب را تحت تاثیر آراء خود قرار دادند. از جمله افراد تحت تأثیر این تفکر "شریعت سنگلجی" است که یکی از سردمداران فرقه قرآنیون است.
وهابیت تکفیری در تعریف عبادت، نیت ربوبیت و الوهیت (عبادیت) را شرط میدانند، لذا سجده برای غیر خداوند متعال را شرک میدانند در حالیکه در تعریف عبادت، نیت ربوبیت و الوهیت دخیل است و هر سجدهای شرک نیست، چنانچه ملائکه بر حضرت آدم (علیهالسلام) و پدر و مادر و برادران حضرت یوسف (علیهالسلام) بر او سجده کردند.
محدثین شیعه، روایات فراوانی را از ائمه اهل بیت (علیهمالسلام) نقل کردهاند که بر مشروعیت استغاثه از اموات دلالت میکنند؛ از همینرو مشخص میشود قول وهابیون مبنی بر ممنوعیت استغاثه از اموات، قولی باطل و به دور از حق بوده است.
وهابیت تکفیری، استغاثه و توسل به رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) را شرک و بدعت میدانند؛ در حالیکه بسیاری از علمای اهل سنت، همچون سفارینی حنبلی، قائل به استغاثه و توسل به پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) بود و از نگاه وهابیت، باید سفارینی حنبلی دچار شرک ربوبی و الوهی باشد، چنانچه بن عثیمین میگوید.
سردمداران وهابی معتقدند که یاری طلبیدن از زندگان، صرفا هنگامی مشروع است که آنان توانِ انجام امور درخواستی را داشته باشند و استغاثه از اموات و یا در اموری که از توان بشر خارج است را ممنوع میدانند؛ در حالیکه ادله و مویدات فراوانی بر مشروعیت انواع استغاثه از اولیاء الهی دلالت میکند.
ابنتیمیه امور مورد استغاثه را به دو قسم: «اموری که غیرالله نیز میتوانند آن را انجام بدهند» و «اموری که غیر الله، توانِ انجام آن را ندارند» تقسیم کرده است؛ ولی در واقع، نوع سومی نیز هست که آن را «کرامات اولیاء الهی» مینامند و استغاثه در این امور هیچ منعی ندارد، چون خدا، قدرت انجام آن را به اولیاء خودش داده است.
از آنجایی که استغاثه و طلب یاری از اولیاء الهی، مسئلهای مرسوم میان تمامی مسلمین حتی سلف امت بوده و همچنین هیچیک از استغاثه کنندگان، قائل به الوهیت و ربوبیت صالحینی که به آنان استغاثه میکنند، نیستند، بنابراین استغاثه از اولیاء الهی را نمیتوان از مصادیق عبادت تلقی کرد.
رسول مکرم اسلام (صلیاللهعلیهوآله) همواره جایگاه والایی در میان مسلمانان دارند. این امر باعث شده است تا مسلمانان هنگام درخواست حاجات خود، نه تنها ایشان را واسطه در محضر پروردگار بدانند، بلکه ایشان را مجرای فیض الهی بدانند و از شخص پیامبر درخواست برطرف شدن مشکلاتشان را بکنند.