استغاثه به رسول خدا و تایید ایشان، در صحیح بخاری
خلاصه مقاله
بر خلاف وهابیت که استغاثه را شرک میدانند، عموم مسلمانان، با استناد به آیات قرآن و روایات اسلامی، استغاثه را امری جایز و مشروع میدانند؛ روایت ابوهریره که در صحیح بخاری نقل شده است، نمونهای است از آنچه در منابع اسلامی آمده است؛ طبق این روایت، پیامبر حاجت ابوهریره که از فراموشی رنجور شده بود را با حرکت دست خود و پیچیدن در عبای ابوهریره، برآورده کردند. طبق نظر بن علوی مالکی، عالم مالکی مذهب معاصر عربستان، اینکه پیامبر ابوهریره را به دعا و درخواست از خداوند توصیه نکردند، نشان میدهد استغاثه، عملی مشروع است.
متن مقاله
وهابیت، بر خلاف دیگر مذاهب اسلامی، مسلمانانی که به پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) استغاثه میکنند و از ایشان طلب مدد میکنند را مشرک میدانند. آنان اگرچه همواره ادعا میکنند از قرآن و روایات پیروی میکنند، اما بدون توجه به همه نصوص دینی، برخی ظواهر را پشتوانه نظرات افراطی خود میکنند و با تکفیر مسلمانان، اسباب خونریزی میان مسلمانان را مهیا میکنند.
این در حالی است که روایات معتبری وجود دارد که ثابت میکند استغاثه به اولیاء و صالحین هیچ اشکالی ندارد و عملی مشروع است. از جمله این روایات، ماجرایی است که در کتاب صحیح بخاری از ابوهریره نقل شده است.
بخاری مینویسد: «عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ، قَالَ: قُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، إِنِّي أَسْمَعُ مِنْكَ حَدِيثًا كَثِيرًا أَنْسَاهُ؟ قَالَ: «ابْسُطْ رِدَاءَكَ» فَبَسَطْتُهُ، قَالَ: فَغَرَفَ بِيَدَيْهِ، ثُمَّ قَالَ: «ضُمَّهُ» فَضَمَمْتُهُ، فَمَا نَسِيتُ شَيْئًا بَعْدَهُ. حَدَّثَنَا إِبْرَاهِيمُ بْنُ المُنْذِرِ قَالَ: حَدَّثَنَا ابْنُ أَبِي فُدَيْكٍ بِهَذَا أَوْ قَالَ: غَرَفَ بِيَدِهِ فِيهِ.[1] ابوهریره میگوید: به رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) عرض کردم: من احادیث بسیاری از شما میشنوم که فراموش میکنم؛ فرمودند: عبایت را باز کن. عبایم را باز کردم؛ حضرت با دو دست خود، عبای من را گرفتند، سپس فرمودند: «آنان را به خود بپیچ»؛ من عبا را به خود پیچیدم و پس از آن، هیچ چیزی را فراموش نکردم.»
طبق این روایت، ابوهریره با شکایت از فراموشی، به صورت ضمنی از حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآله) درخواست کردند که این مشکل را برطرف کنند؛ پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآله) نیز هیچگونه مخالفتی با درخواست وی نکردند و این درخواست را منافی با توحید ندانستند؛ بلکه بدون درنگ اجابت کردند.
جالب اینکه یکی از علمای معاصر اهل سنت عربستان سعودی، به نام «سید محمد بن علوی مالکی» نیز به همین مطلب استناد کرده است؛ وی در کتاب «مفاهیم یجب أن تصحّح» که در پاسخ به شبهات وهابیت نگاشته است، مینویسد: «ابوهريرة يطلب منه عليه و علي اله الصلاة و السلام عدم نسيان شيء و هو مما لا يقدر عليه الا الله.[2] ابوهریره از پیامبر خواست که دیگر دچار فراموشی نشود؛ به عبارت دیگر، وی چیزی از پیامبر خدا درخواست کرد که تنها خداوند میتواند آن را انجام دهد.»
بن علوی در ادامه مینویسد: «لو کان طلب أبی هریرة من مصادیق الشرک للزم علی النبی أن یقول له : ما لک تسألنی و الله أقرب الیک منی؟ لماهو معلوم عند کل أحد أن المعول علیه فی قضاء الحوائج ممن بیده مقالید الأمور لکنه علیه و علی اله السلام أجابه إلی مطلبه و لم یرد أنه دعا له فی هذه القصة و إنما غرف له من الهواء و ألقاه فی الرداء و أمره فضمه إلی صدره فجعل الله ذلک تفضلاً سبباً لقضاء حوائجه.[3] اگر درخواست ابوهریره از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) از موارد درخواستهای شرکآلود باشد، باید به ابو هریره میگفتند: چرا از من درخواست میکنی، در حالیکه خداوند متعال از من به تو نزدیکتر است؟ زیرا آنچه برای همگان مشخص است این است که کسی میتواند حاجات مردم را مستجاب کند که امور آسمان و زمین به دست او باشد؛ در حالیکه پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) نه تنها هیچ مخالفتی با درخواست ابوهریره نکردند، بلکه با دستان خود چیزی را در هوا گرفتند و آن را در عبای ابوهریره قرار دادند و به او فرمودند که عبا را به خود بپیچد و به سینهاش بچسباند؛ در نتیجه، این لطفی بود که خداوند به پیامبرش عنایت کرد تا به برکت او حاجات مردم برآورده شود.
در پایان این بحث وهابیت باید چند سوال را پاسخ بدهند:
1) آیا ابوهریره با درخواستی که از پیامبر نمود و این درخواست طبق باور وهابیون از جمله اموری است که تنها باید از خدا خواسته شود، دچار شرک گردید و مشرک شده است؟
2) آیا رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) با قبول درخواست ابوهریره عمل شرک آلود وی را تأیید کرده است؟ چنین احتمالی وجود دارد که پیامبر موحدین عمل شرک آلود را تأیید کند؟
3) آیا نباید خداوند با فرستادن فرشته وحی پیامبرش را از تأیید شرک نهی می کرد؟ یا این که خداوند متعال نیز موافق شرک گردیده است؟
پینوشت:
[1]. بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، دارابن کثیر، بیروت، چاپ اوّل، 1423 هـ، کتاب العلم، باب حفظ العلم، ح119، ص42. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[2]. بن علوی مالکی، سید محمد، مفاهیم یجب أن تصحح، دارالکتب العلمیة، بیروت، چاپ دوّم، 1430 هـ، ص172و173. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[3]. مفاهیم یجب أن تصحح، ص173. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
افزودن نظر جدید