این گونه بود آن مادر
در منابع تاریخی اهلسنت، بسیار برای عایشه دختر خلیفه اول، نقل فضائل و کرامات میشود و در صدد آن هستند که او را هم پای حضرت زهرا و بلکه بالاتر از ایشان معرفی کنند. وی آرام آرام به یکی از شخصیتهای تاثیرگذار در تاریخ اسلام تبدیل گردید و امروزه نزد اهل سنت نامی بلند دارد و بسیار محترم است، تا جایی که بسیاری از احادیث رسول اکرم را از او نقل میکنند.
اما واقعاً عایشه چگونه همسری بود؟ کسیکه بسیاری از احادیث فقهی اهل سنت، از او نقل شده است، در چه درجه و رتبهای از شناخت دین و عمل به دستورات قرآن کریم بود؟ معیارهایی که در قرآن و سنت رسولخدا معرفی شده، تا چه حد در وی وجود داشت؟
برای پاسخ به این سؤالات چند موضوع را با تکیه به کتاب خدا و مطالب موجود در کتب اهل سنت، مورد بررسی قرار میدهیم:
خداوند در سوره حجرات میفرماید: «یا أیها الذین امنوا لا ترفعوا أصواتکم فوق صوت النَّبی و لا تجهروا له بالقول کجهر بعضکم لبعض أن تحبط أعمالکم و أنتم لا تشعرون[حجرات/2] اى کسانىکه ایمان آوردهاید، در گفتگو با پیامبر صداى خود را از صداى ایشان بلندتر مکنید، و همچنان که برخى از شما با برخى دیگر بلند سخن مىگویید با او بلند سخن مگویید، مبادا اعمالتان بدین سبب تباه شود و شما از تباه شدن آن بىخبر باشید.»
در منابع تاریخی نقل شده است: «روزی ابوبکر برای تشرف به حضور پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) اجازه میخواست که صدای داد و فریاد عایشه را شنید، عایشه با فریاد میگفت: قسم به خدا! دانستم که علی (علیهالسلام) از پدر من و از خودم نزد تو محبوبتر است. عایشه این جمله را دو یا سه بار تکرار کرد. ابوبکر اجازه گرفت و وارد شد و به طرف عایشه حمله کرد و به او گفت: ای دختر فلانه! مبادا بشنوم که بر سر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) فریاد میزنی.»[1]
طبق آیهای که نقل شد صدای بلندتر از صدای رسول خدا باعث تباه شدن و حبط اعمال میشود، چه برسد که بر سر رسول خدا فریاد بزنی.
موارد دیگری نیز وجود دارد که ام المؤمنین! برخلاف نص قرآن عمل کرده است.
خداوند در سوره احزاب میفرماید: «وَقَرنَ في بُيوتِكُنَّ وَلا تَبَرَّجنَ تَبَرُّجَ الجاهِلِيَّةِ الأولىٰ ...[احزاب/33] ای همسران پیامبر! در خانههاى خویش بمانید و آنگونه که زنان در روزگار جاهلیتِ نخست نمایان مىشدند، در میان مردم نمایان نشوید»
در آیه دیگر از این سوره آمده است: «النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ... [احزاب/6] ... همسران پیامبر مادران مومنان محسوب میشوند.»
با توجه به این دو آیهی شریف، جنگ جمل را مرور میکنیم. این جنگ به نام جمل، نامیده شد، چون عایشه از خانهی خود بیرون آمده و بر شتری نشسته بود و در میان سپاهی از مردان جنگ آور، به نبرد با خلیفهی رسولخدا، امیرالمومنین علی (علیهالسلام) رفته بود.
در کتاب تاریخ طبری آمده است: «... لما كان الغد وثبوا علیه وعلى من كان معه ، فقتلوا سبعین رجلا.[2] عایشه فرمان قتل هفتاد نفر نگهبان بیت المال بصره را صادر کرد تا بر اموال آن دست یابد.»
چگونه مادر مسلمانان راضی به کشته شدن فرزندان خود میشود؟ مگر خداوند نفرمود در بین مردم نمایان نشوید؟ پس چگونه با لشکریانی از مردان به جنگ خلیفه مسلمین رفتند؟
در مخالفت دیگر عایشه با قرآن میتوان به آیه مودت اشاره کرد. خداوند در سوره مبارکه شوری فرموده است: «قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ.[شوری/23] بگو من هیچ مزد و پاداشى بر رسالتم درخواست نمىكنم؛ جز دوست داشتن نزدیكانم-اهل بیتم-.»
حال به این سه فراز تاریخی توجه فرمایید تا اوج عنایت عایشه به این آیه را متوجه شوید.
1) ابوالفرج إصفهانی، از دشمنان اهل بیت، در كتاب مقاتل الطالبیین به نقل از ابوالبختری نقل كرده است: «لما أن جاء عائشة قتل علی (علیهالسلام) سجدت.[3] أبوالبختری گفته است وقتی خبر شهادت علی (علیهالسلام) به عایشه رسید، سجده كرد.»
2) علامه مجلسی در نقلی از عداوت عایشه پرده برداشته است. او آورده است: «از مسروق روایت شده که گفت: بر عایشه وارد شدم و نزد او نشستم و او برایم سخن میگفت. سپس غلام سیاهش را که به او عبدالرحمن میگفتند، صدا زد. غلام آمد و ایستاد. عایشه به من گفت: میدانی چرا اسم این را عبدالرحمن گذاردهام؟ گفتم: خیر. گفت: به خاطر علاقهای که به عبدالرحمن بن مجلم دارم.»[4]
3) در برخی منابع اهل سنت آمده است: «از زمان وفات رسولخدا تا زمان وفات حضرت فاطمه (علیهاالسلام) همواره از عایشه، سخنان نیشدار و روانکاه برای امیرالمومنین و فاطمه زهرا (علیهماالسلام) آورده میشد. و امیرالمومنین و حضرت زهرا (علیهماالسلام) بر آن غیظ شدیدِ عائشه، صبر پیشه میکردند. ابویعقوب در ادامه میگوید: پس از شهادت حضرت زهرا (علیهاالسلام) تمام همسران رسولخدا برای تسلیت گفتن، نزد بنیهاشم آمدند، اما عایشه نیامد و خود را به مریضی زد. به امیرالمومنین (علیهالسلام) نیز اخباری رسید که عایشه از شهادت حضرت زهرا (علیهاالسلام) ابراز خوشحالی کرده است.»[5]
سؤال من از برادران اهلسنت این است که آیا درست است که همسر پیامبر از خبر مرگ دختر پیامبر اعلام خوشحالی کند؟ آیا سجده شکر گذاردن در شهادت برادر و وصی رسول خدا در شأن همسر رسول خداست. از عایشه که همسر پیامبر است، اصلا انتظار چنین رفتارهایی نمیرود.
پینوشت:
[1]. «استأذن أبو بكر على النبی فسمع صوت عائشة و هی تقول لقد علمت أن علیا أحب إلیك من أبى مرتین أو ثلاثا. قال فاستأذن أبو بكر فدخل فأهوى إلیها فقال یا بنت فلانة لا أسمعك ترفعین صوتك على رسول الله.» فتح الباری، ابن حجر، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج7، ص27
مجمع الزوائد، هیثمی، دارالعلم، بیروت: ج9، ص127
مسند احمد، احمد بن حنبل، دارالکتب العلمیة، بیروت: ج4، ص257
[2]. تاریخ طبری، محمد بن جریر طبری، دارالکتب العلمیة، بیروت:ج3، ص486
[3]. مقاتل الطالبیین، أبو الفرج اصفهانی، منشورات شریف رضی: ج1، ص11
[4]. «و روى عن مسروق أنه قال: دخلت على عائشة فجلست إلیها فحدثتنی و استدعت غلاما لها أسود یقال له عبدالرحمن، فجاء حتى وقف، فقالت: یا مسروق أتدری لم سمیته عبدالرحمن؟ فقلت: لا. قالت: حبا منی لعبدالرحمن ابن ملجم.» بحارالانوار، علامه مجلسی، موسسة الوفاء، بیروت: ج28، ص150
الشافی فی الامامة، شریف مرتضی، موسسه اسماعیلیان، قم: ج4، ص365
[5]. «كان یبلغه و فاطمة عنها كل ما یكرهانه منذ مات رسولالله(صلی الله علیه و آله و سلم) إلى أن توفیت فاطمة و هما صابران على مضض و رمض... قال ابویعقوب اللمعانی: ثُم ماتت فاطمة فجاء نساء رسول الله کلهنَّ إلی بنیهاشم فی العزا إلا عائشة فإنها، لم تأت و أظهرت مرضا و نقل إلى علی(علیهالسلام) عنها کلام یدل على السرور.» شرح نهج البلاغه، ابن أبی الحدید، دار الکتب العلمیة، بیروت: ج9، ص198
الوافی بالوفیات، صفدی، دارالعلم، بیروت:ج5، ص1
تاریخ یعقوبی، یعقوبی، دارالعلم، بیروت: ج2، ص125
افزودن نظر جدید