گفتگوی امام کاظم(ع) با شخص مسیحی

  • 1403/04/07 - 12:01
شخصی مسیحی وقتی نزد امام کاظم (ع) آمد بعد از شنیدن جزئیات ولادت حضرت عیسی(ع) و اطلاعات خانواده‌اش از طرف امام کاظم (ع) مسلمان شد.
امام کاظم

.

 پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در منابع روایی شیعه نمونه‌هایی از گفتگوی امام کاظم (علیه‌السلام) با مسیحیان یافت می‌شود. یکی از این موارد، گفتگویی است با فردی مسیحی که با رد و بدل‌شدن چند سؤال‌ و جواب، به مسلمان شدنش تمام شده است. بخشی از این روایت از این‌ قرار است: «يعقوب بن جعفر بن ابراهيم گويد: خدمت موسی‌بن‌جعفر (علیه‌السلام) بودم كه مردى نصرانى نزد آن حضرت آمد، موسی‌بن‌جعفر (علیه‌السلام) فرمود: هم اكنون به تو خبرى دهم كه آن را جز اندكى از خوانندگان كتب (آسمانى) ندانند. به من بگو اسم مادر مريم چه بود؟ و در چه روزى (روح عيسى) در شكم او دميده شد؟ و در چه ساعت از روز بود؟ و در چه روزى  عيسى (علیه‌السلام) را زائيد؟ و در چه ساعت از روز بود؟ نصرانى گفت: نمی‌دانم.

موسی‌بن‌جعفر (علیه‌السلام) فرمود: اما مادر مريم نامش «مرثا» بود كه در لغت عربى «وهيبة» مى‌باشد و اما روزى كه مريم باردار گشت، روز جمعه هنگام ظهر بود و آن روزى بود كه روح‌الامین (جبرئيل) از آسمان فرود آمد و براى مسلمين عيدى مهم‌تر از آن نيست. خداى تبارک‌ و تعالی و محمد (صلى اللَّه عليه و آله) آن روز را بزرگ دانسته و دستور داده كه عيدش قرار دهند و آن روز جمعه است و اما روزى كه مريم زائيد سه‌شنبه بود، در چهار ساعت و نيم از روز برآمده.

سپس فرمود: نهرى را كه مريم عيسى را در كنار آن زائيد، ميدانى كدام نهر بود؟ گفت: نه، فرمود :آن نهر فرات است كه درختان انگور و خرما در كنار آن است و هيچ نهرى از لحاظ درختان انگور و خرما با فرات برابر نيست و اما روزى كه زبان مريم بسته شد و قيدوس (پادشاه يهود آن زمان) فرزندان و پيروان‌ خود را طلبيد تا او را يارى كنند و آل‌ عمران را بيرون برد تا به مریم بنگرند و آنها آنچه را خدا در كتاب تو (انجيل) و كتاب ما (قرآن) بيان كرده، گفتند، فهميده‌اى؟ گفت: آرى، همين امروز خوانده‌ام فرمود: بنابراین از اين مجلس برنخيزى تا خدا تو را هدايت كند.

نصرانى گفت: اسم مادر من به لغت سريانى و عربى چيست؟ حضرت فرمود: اسم مادر تو به لغت سريانى «عنقالية» است و اسم مادر پدرت «عنقورة» بوده است و اما اسم مادرت به لغت عربى هومية است و نام پدرت عبدالمسيح است و به لغت عربى عبداللَّه مى‌شود، زيرا مسيح را عبدى نيست، عرض كرد: راست گفتى و احسان كردى (كه آنچه را هم نپرسيدم جواب گفتی)
اسم جدم چيست؟ فرمود: اسم جدت جبرئيل بود و من او را در اين مجلس عبدالرحمن ناميدم. نصرانى گفت: ولى او مسلمان بود، موسی‌بن‌جعفر (علیه‌السلام) فرمود: آرى و شهيد هم گرديد، زيرا لشكرى از اهل شام ناگهان به منزلش ريختند و او را كشتند. نصرانى گفت: نام من پيش از آنكه كنيه خود را تعيين كنم چه بود؟ فرمود: نام تو عبدالصليب بود، عرض كرد: شما چه نامى به من می‌دهی؟ فرمود: من تو را عبداللَّه نام می‌گذارم.
نصرانى گفت: من هم ايمان به خداى بزرگ آوردم و گواهى دهم كه شايسته پرستشى جز خداى يگانه بى‌شريك نيست و او يكتا و مورد نیاز مخلوق است، او نه چنان است كه نصارى وصفش كنند (كه مسيح را پسر يا شريك يا متحد با او دانند) و نه چنان است كه يهود معرفی‌اش نمايند (كه جسمش دانند و عزيز را پسرش خوانند) و هیچ‌گونه شركى نسبت به وى راه ندارد و گواهى دهم كه محمد بنده و فرستاده اوست، كه او را بحق فرستاده است و او حق را براى اهلش آشكار ساخت و اهل باطل در كورى و گمراهى بماندند، و او فرستاده خدا بود به‌سوی تمام مردم از سرخ‌پوست و سیاه‌پوست و همه نسبت به او يكسان بودند، گروهى بينا شدند و هدايت يافتند و اهل باطل در كورى بماندند و آنچه ادعا مى‌كردند، از دست بدادند و گواهى دهم كه ولى و جانشين او حكمت وی را بيان كرد... سپس زنار (1) و صليب طلائى را كه به گردن داشت بريد و بشكست و گفت: بفرما زكاتم را به چه مصرفى رسانم؟ فرمود: در اينجا برادرى دارى كه هم كيش تو است و از قوم خودت از قبيله قيس بن ثعلبه است، و او هم مانند تو در نعمت (اسلام) است، با یکدیگر مواسات و همسايگى كنيد و من از حق اسلامى شما دريغ نخواهم كرد.» (2)

پی‌نوشت:
(1). نوار یا گردن‌بندی که مسیحیان با صلیب کوچکی به گردن خود آویزان می‌کردند.
(2). کلینی، اصول کافی،  ترجمه مصطفوی، ج 2 ص 309

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.