مناظره:«جنگ جمل «درایت» و توبه طلحه وزبیر «روایت»
عیسی رمّانی، عالم سنی: آیه غار درایت و حدیث غدیر روایت است و روایت توان برابری با درایت را ندارد. شیخ مفید: تکلیف خروج کننده بر امام عادل؟ رمّانی: كافر است، شیخ مفید: راجع به امامت امیرالمؤمنین چه میگویید؟ رمانی: امام مسلمین است. مفید: تکلیف طلحه و زبیر؟ رمانی: توبه كردند. مفید: جنگ جمل درایت و توبه كردن طلحه و زبیر روایت است.
پایگاه جامع فرق، ادیان ومذاهب_ داستان حضور در جلسه درس و مناظره شیخ مفید با عالم سنی معتزلی و برخورد صادقانه و صمیمانه این استاد سنی، خود دلیلی بر وحدت و رابطه خوب و علمی شیعه و سنی بوده است و این شیوه روابط، در بین عالمان سنی و شیعه رواج داشته و برای کسب علم و ادب از محضر همدیگر استفاده میکردند.
داستان بدین قرار میباشد که «ابویاسر غلام ابیجیش» استاد شیخ مفید، به وی گفت «علی بن عیسی رمّانی» از بزرگان علمای كلام اهل سنت معتزلی است، چرا به نزد او نمیروی تا از او استفاده كنی؟ شیخ مفید به توصیه استادش، روزی در مجلس درس «رمّانی» حاضر شد و در صف آخر نشست و به تدریج كه مجلس خلوت شد، نزدیكتر رفت. در آن اثناء مردی از اهل بصره آمد و از رمّانی پرسید: نظرتان درباره حدیث غدیر كه به عقیده شیعه پیغمبر اكرم (صلی الله علیه و آله) امیرمؤمنان، علی (علیه السلام) را جانشین بلافصل خود گردانید، و داستان غار كه به اعتقاد اهل سنت دلیل برخلافت ابوبكر است، چیست؟ رمّانی گفت: داستان غار درایت «یعنی امری مسلم و معقول» است و حدیث غدیر «روایت و منقول» میباشد و آنچه از درایت و امر مسلم استفاده میشود، از روایت مستفاد نمیگردد و روایت توان برابری با درایت را ندارد. مرد بصری سكوت كرد و برخاست و از مجلس بیرون رفت.
در این موقع شیخ مفید خود را به «علی بن عیسی رمّانی» نزدیك گردانید و گفت: سوال دارم. رمّانی گفت: بگو! شیخ مفید گفت: چه میفرمایید درباره كسی كه بر امام عادل خروج كند و با وی جنگ نماید؟ رمانی گفت: او كافر است، نه بلکه فاسق است. شیخ مفید پرسید: راجع به امامت امیرالمؤمنین، علی بن ابیطالب (علیه السلام) چه میگویید؟ رمانی گفت: او امام مسلمانان است. مفید گفت: درباره طلحه و زبیر (دو آتش افروز جنگ جمل بر ضد امیرالمؤمنین) چه میفرمایید؟ رمانی گفت: آنها از این عمل توبه كردند. شیخ مفید گفت: جناب استاد! داستان جنگ جمل درایت و امر مسلمی است، و توبه كردن طلحه و زبیر روایت میباشد.
رمّانی كه متوجه موضوع شد، گفت: اشكال تو وارد است! آنگاه پرسید: تو كیستی و نزد كدامیك از علمای این شهر درس میخوانی؟ مفید گفت: نزد شیخ «ابوعبدالله جعل» رمّانی گفت: بنشین تا من مراجعت كنم. سپس برخاست و به درون خانه رفت و پس از لحظهای برگشت و نامهای سربسته به وی داد. گفت: این را به استاد خود بده. مفید نامه را آورد و به استادش تسلیم كرد. استاد نامه را گشود و شروع به قرائت آن كرد و طی مطالعه آن به خنده افتاد. پس از قرائت نامه گفت: رمّانی ماجرایی را كه میان تو و او در مجلس وی روی داده نوشته و سفارش تو را نموده و تو را ملقب به «مفید» كرده است.[1]
این داستان که حاکی از وحدت و صمیمیت بین شیعه و سنی بود، میتواند الگوی خوبی برای جوامع مسلمین باشد.
پینوشت:
[1]. کتاب ندای وحدت، مجموعه گفتارهای دبیر کل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی «آیت الله محمد واعظ زاده خراسانی» درنماز جمعه تهران، 1374ش، ص229
افزودن نظر جدید