فاطمه (س) تجلی نور خدا
در روایاتی از پیامبر (ص) نقل شده که بین خشنودی فاطمه (س) و خشنودی خدا و خشم فاطمه (س) و خشم خدا رابطه برقرار است که نشان میدهد رضای فاطمه زهرا (س) رضای خدا و غضب او غضب خداست.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ در بررسی ابعاد شخصیّت حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) موضوع تولد ایشان یکی از جنبههای رازگونه و پیچیدهای است که دارای فرآیند الهی بوده است.
همانگونه که زندگی کوتاه دنیوی آن بانو، سرشار از ناگفتههای زیاد است و نامعلوم بودن مدفن شریف ایشان سالهاست دل عاشقان را داغدار ساخته و قدرش همچون قبرش ناشناخته مانده، تولدشان نیز سِرِّ غامض و سر به مُهری است که فقط نکاتی از آن، از طریق سخنان فرزندان بزرگوارشان به ما رسیده و برای شنیدن همین نکات هم، ظرف ذهن ما بسی کوچک و کم حجم است.
حال با اندک تأملی میتوان فهمید كه حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) از حیث وجود امكانی دارای عالیترین درجه وجودی و كاملترین مرتبه هستی است و به همین دلیل، در تفسیر فرات كوفی از امام صادق (علیهالسلام) نقل شده است كه آن حضرت در تفسیر این آیه «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ» فرمود: «مراد از "لیل"، فاطمه (سلاماللهعلیها) است و "قدر" خداوند است، پس هركس فاطمه (سلاماللهعلیها) را واقعاً شناخت، شب قدر را درك كرده است و همانا فاطمه (سلاماللهعلیها) فاطمه نامیده شد، زیرا مردم از درک و شناخت او عاجزند.»
و مراد از این آیات: «وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ * لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ * تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ» یعنی فاطمه زهرا، از هزار مؤمن با فضیلتتر است و هم اوست كه مادر مؤمنین است. [1]
امام در ادامه تفسیر سوره قدر فرمودند: «مراد از ملائكه مؤمنینی هستند كه علم آل محمد (صلیاللهعلیهوآله) را ملكه خود قرار میدهند و مراد از روح القدس همانا فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) است.»[2]
یكی از كمالات وجودی و حقیقی حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) این است كه: «ام ابیها، بهجت قلب رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) پاره تن پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) میوه دل سید و سالار كاروان هستی و علمداران راهنمایی و رهبری بشریت و . . . است.» و در شأن وجودی ایشان آمده است: «... وكانت اذا دخلت علی النبی ص قام الیها فقبلها و اجلسها فی مجلسه.[3] از عایشه چنین نقل شده است که هرگاه فاطمه (سلاماللهعلیها) به حضور پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) می آمد، رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) او را خوش آمد میگفت و [به احترام ایشان] میایستاد و به سوی آن حضرت میرفت و دستان او را میگرفت و او را میبوسید و او را در جاى خود مى نشانید و هرگاه پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) نزد فاطمه (سلاماللهعلیها) مى رفت، حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) به پدر، خوش آمد میگفت و بر میخاست و به سوی ایشان میرفت و دست حضرت را میگرفت و او را مى بوسید و در جای خود مینشانید.»
تعبیر « قام الیها» نه «قام لها» اوج مرتبه وجودی ایشان را نزد خاتم پیامبران و سید مرسلین (صلیاللهعلیهوآله) نشان میدهد. چون حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) مظهر جمال و جلال الهی و جلوه مهر و قهر خدای سبحان است ... از سوی دیگر فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) جلوه جمال و جلال رسول الله (صلیاللهعلیهوآله) نیز هست كه در شأنش فرمود: «فاطمه بضعه منی، یسرّنی مایسرها و یغضبنی ما یغضبها.[4] فاطمه پاره تن من است، آنچه فاطمه را بیازارد، مرا نیز آزرده میسازد و آنچه فاطمه را به خشم آورد مرا هم غضبناک مىكند.»
در روایاتی دیگر از پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآله) نقل شده که بین خشنودی فاطمه (سلاماللهعلیها) و خشنودی خود و خداوند، و خشم فاطمه (سلاماللهعلیها) و خشم خود و خدا رابطه برقرار كرد تا نشان دهد كه همه هستی و حیات فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) تجلی گاه توحید الهی و اراده خداوند متعال است و چه معیاری بالاتر از اینكه رضای فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها) رضای خدا و غضب او غضب خداست.[5]
پینوشت:
[1]. كوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات، ص581.
مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج43، ص65.
[2]. همان.
[3]. أمالی، شیخ طوسی، ص۴۰۰.
بشارة المصطفى، طبری، ص۳۸۹.
حلیة الأبرار، علامه بحرانی، ج۱، ص۱۸۸.
[4]. امین، محسن، اعیان الشیعه، ج1، ص 307.
ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابه فی تمییز الصحابه، ج4، ص378.
[5]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج43، ص44.
افزودن نظر جدید