جاهلی شمردن بسیاری از امور مشروع میان مسلمانان، توسط صالح بن فوزان وهابی!
خلاصه مقاله
صالح بن فوزان در کتاب «شرح مسائل الجاهلیه» امور متعددی را از مصادیق جاهلیت بهحساب آورده است. هرچند جاهلی بودن برخی از امور مورد اشاره صالح بن فوزان را همه قبول دارند، ولیکن در این بین، مصادیقی نیز ذکر شدهاند که نه تنها جاهلی نیستند، بلکه مورد تاکید پیشوایان مذاهب اسلامی نیز بودهاند. از همینرو مشخص میشود وهابیونی همچون صالح بن فوزان، به اشتباه، جمع کثیری از مسلمانان (اعم از علمای دینی و عوام الناس) را غرق در جاهلیت قلمداد کردهاند!
متن مقاله
یکی از کتب برجای مانده از محمد بن عبدالوهاب، کتابی است با عنوان «مسائل الجاهلیه» که وی در آن کتاب، بیش از 120 مصداق از مصادیق عصر جاهلیت را ذکر کرده است. برخی از مفتیان وهابی، شرحی بر کتاب «مسائل الجاهلیه» نوشتهاند که شرح جناب صالح بن فوزان، یکی از شروح شاخص بر کتاب مذکور محسوب میشود. صالح بن فوزان، در «شرح مسائل الجاهلیه» ضمن تبیین نقطه نظرات محمد بن عبدالوهاب راجع به مصادیق جاهلیت، همچنین بسیاری از امور رایج و مشروع میان مسلمانان را جاهلی تلقی کرده است! در ادامه، برخی از این امور مورد نقد و بررسی قرار خواهند گرفت:
الف) تأویل صفات خبریهای همچون «استوای بر عرش»:
صالح بن فوزان یکی از مصادیق جاهلیت را، تحریف ادله دانسته و در همین راستا تصریح میکند: کسانیکه واژه «استوی» در آیه «الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى»[طه/5] را به معنی «استولی (یعنی تسلط خداوند بر عرش)» بگیرند، دچار تحریف شدهاند.[1]
پاسخ: این ادعا در حالی از سوی صالح بن فوزان مطرح میشود که بسیاری از لغت شناسان[2] و مفسرین قرآن[3] تأکید کردهاند «استوی» در آیه فوق، به معنی «استولی یا همان تسلط خداوند بر عرش» است.
ب) طواف دور قبور:
یکی دیگر از مسائلی را که صالح بن فوزان به جاهلی بودن آن تصریح کرده است، طواف دور قبور است.[4]
پاسخ: در مصادر علمای شیعه و سنی، ادله فراوانی وجود دارد که بر مشروعیت و جواز طواف دور قبور دلالت میکند؛ بهعنوان نمونه: در کتاب شریف «کافی» چنین روایت شده است: یحیی بن اکثم میگوید: «یک روز در حالیکه پیرامون قبر نورانی رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) مشغول طواف کردن بودم، امام جواد (علیهالسلام) را دیدم، که ایشان نیز دور قبر مطهر آن حضرت طواف میکنند...»[5] این روایت بهخوبی بر طواف کردن امام جواد (علیهالسلام) دور قبر مطهر نبوی دلالت میکند.
ابن عبدربه، از علمای مالکی مذهب نیز در «العقد الفرید» مینویسد: «حجاج بن یوسف ثقفی، هنگامیکه دید مردم، قبر و منبر مطهر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) را طواف میکنند، گفت: آنها (یعنی طواف کنندگان) دارند مشتی استخوان پوسیده را طواف میکنند. (العیاذبالله) همین امر موجب شد، علمای اسلامی، حجاج را تکفیر کنند.»[6] در این عبارت دو نکته مهم وجود دارد:
1) از آنجایی که حجاج بن یوسف ثقفی، در سال 95 هجری به دَرَک واصل شد،[7] عبارت فوق نشان میدهد که مسلمانان قرن اول هجری، قبر مطهر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) را طواف میکردند.
2) حجاج بن یوسف به پیامبراکرم (صلیاللهعلیهوآله) و طواف کنندگان آن حضرت توهین کرد، همین امر موجب شد علمای اسلامی، او را تکفیر کنند. این امر نیز نشان میدهد علمای اسلامی با مسئله طواف دور قبور هیچ مشکلی نداشتهاند.
برهمین اساس مشخص میشود که ادله متعددی در آثار فریقین، بر مشروعیت طواف دور قبور دلالت میکند.
ج: تبرك جستن به قبور:
یکی دیگر از مسائلی که از سوی صالح بن فوزان، جاهلی شمرده شده است، تبرک به قبور است.[8]
پاسخ: قطعاً تبرک به قبور را نیز نمیتوان از امور جاهلی تلقی کرد. چرا که ادله متعددی بر جواز آن دلالت میکند. چنانکه از احمد بن حنبل، پیشوای حنبلی مذهبان نقل شده است که وی قائل به مشروعیت تبرک به قبور بوده است.[9] ناگفته نماند که عبدالفتاح یافعی از علمای شافعی مذهب معاصر، کتابی مفید با عنوان «التبرک بالصالحین بین المجیزین و المانعین» در جهت اثبات مشروعیت تبرکجویی به قبور صالحین تالیف کرده است.
از آنجایی که در این نوشتار، بنا بر اختصار است، لذا به همین مقدار بسنده میشود.
با همه این تفاصیل، مشخص میشود که صالح بن فوزان، به ناحق، بسیاری از امور رایج و مشروع میان مسلمانان را جاهلی تلقی کرده است.
پینوشت:
[1]. صالح بن فوزان، شرح مسائل الجاهلیه، ص115، دارالعاصمه، چاپ اول، 1421هق.
[2]. «راغب اصفهانی از لغت شناسان مشهور اهل سنت بر این باور است که هرگاه، کلمه «استوی» با حرف«علی» متعدی شود، به معنای استیلاء و تسلط خواهد بود. بههمین دلیل، از آنجایی که در آیه «الرَّحْمَنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوَى»، واژه «استوی» با «علی» متعدی شده است، این واژه به معنی استیلاء و تسلط بر عرش خواهد بود.» راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن، ص439، بیروت، دارالقلم، چاپ اول، 1412هق.
[3]. نَسَفی از مفسرین مطرح حنفی مذهب مینویسد: «فالاستواء يكون بمعنى الجلوس و بمعنى القدرة و الاستيلاء، و لا يجوز الأول على اللّه تعالى بدليل المحكم و هو قوله لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْء» نَسَفی ، عبدالله بن احمد، مدارك التنزيل و حقايق التاويل، ج1، ص222، بیروت، دارالنفائس، چاپ اول، 1416هق. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[4]. صالح بن فوزان، شرح مسائل الجاهلیه، ص133، دارالعاصمه، چاپ اول، 1421هق.
[5]. «بَيْنَا أَنَا ذَاتَ يَوْمٍ دَخَلْتُ أَطُوفُ بِقَبْرِ رَسُولِ اللَّهِ فَرَأَيْتُ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ الرِّضَا (علیهماالسلام) يَطُوفُ بِهِ...» کلینی، محمد بن یعقوب، الكافي، ج1، ص353، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، 1407ق.
[6]. «ومما كفّرت به العلماء الحجاج، قوله ورأى الناس يطوفون بقبر رسول الله (صلّىاللهعليهوآله) ومنبره؛ إنما يطوفون بأعواد ورمّة.» اندلسی، ابن عبد ربه، العقد الفرید، ج5، ص313، بیروت، دار الكتب العلميه، چاپ اول، 1404هق. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
[7]. «الحجاج بن يوسف الثقفي أهلكه الله: في رمضان، سنة خمس وتسعين.» ذهبي، محمّد بن احمد، سير أعلام النبلاء، ج4، ص343، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ سوّم، 1405هق.
[8]. صالح بن فوزان، شرح مسائل الجاهلیه، ص133، دارالعاصمه، چاپ اول، 1421هق.
[9]. عبدالله پسر احمد بن حنبل میگوید: از پدرم (احمد) در مورد حکم تبرک جویی به قبر مطهر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) و بوسیدن آن قبر نورانی پرسیدم، که پاسخ داد: اشکالی ندارد. «سألته عن الرجل يمس منبر النبي (صلىاللهعليهوآله) ويتبرك بمسه ويقبله ويفعل بالقبر مثل ذلك أو نحو هذا يريد بذلك التقرب إلى الله جل وعز فقال لا بأس بذلك» العلل ومعرفة الرجال، ج2، ص493، ریاض، دار الخاني، چاپ دوم، 1422هق. جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.
نویسنده: محمد باغچیقی(باغچقی)
افزودن نظر جدید