سهلاندیشی متصوفه در میراث حدیثی
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ جعل حدیث یکی از مهمترین آسیبهایی است که مکتب اسلام را تهدید میکند. به همین دلیل، رسول خدا صلیاللهعلیهوآله مسلمانان را از این خطر آگاه کرده و در روایتی کسانی را که قصد جعل حدیث از زبان ایشان داشتهاند را ترسانده و نتیجه کار آنان را قرار گرفتن در جهنم بیان کرده است. سلیم بن قیس هلالی از امیرالمؤمنین علیهالسلام نقل کرده است که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمودند: «فَمَنْ كَذَبَ عَلَيَ مُتَعَمِّداً، فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ»؛[1] «هر کس به عمد بر من دروغ ببندد، جایگاهش در آتش است».
تصوف از جمله جریانات انحرافی است که به علل گوناگون، روایات جعلی در منابع آنها بسیار مشاهده میشود. یکی از محققان در مورد وجود چنین روایات جعلی در متون متصوفه مینویسد: «با مطالعه و بررسی آثار اهل طریقت، به سخنانی برمیخوریم که از آنها به عنوان قول نبی یاد شده است، اما در هیچ یک از جوامع حدیثی فریقین روایت نشدهاند. گذشته از این، حتی برخی از قصص موجود در منابع صوفیانه منبعی ندارند».[2]
یکی از عواملی که باعث شده تا متصوفه به ایراد اینگونه سخنان بپردازند، تشویق مردم به آخرت و تذکر آنان بوده است. جلالالدین سیوطی در این باره مینویسد: «استشهاد متصوفه به احادیث ضعیف و بیپایه برای تذکر و ترقیق قلوب که کمکم به صورت قطعی در کتابها درآمده است».[3]
ابوریه[4] درباره عُبّاد (کسانی که فاقد کمال علمی هستند و تنها به عبادت ظاهری میپردازند) و صوفیه میگوید: «دروغ گفتن در میان آنان رایج است و بدون شناخت، دقت و آگاهی، حدیث نقل میکنند؛ لذا نباید به احادیث موجود در کتابهای وعظ، عرفان و تصوف اعتماد کرد مگر آنکه سند آن نقل شده و میزان اعتبار حدیث مشخص شده باشد. این حکم تنها شامل کتابهایی که مولف آن شهرت علمی ندارد، مانند نزهة المجالس که چه در زمینه حدیث و چه غیر آن، پر از دروغ است نمیشود؛ بلکه حتی کتابهای دانشمندان بزرگی همچون احیاء العلوم غزالی نیز شامل احادیث جعلی زیادی است».[5]
متأسفانه نظیر این کتابها که به دست نویسندگان کوتهاندیش نوشته شده، بسیار است. آنان در امر دین تساهل میورزیدند و گمان میکردند کار نیکی انجام میدهند. ابن جوزی نیز به این تسامح صوفیه در نقل روایات اشاره کرده و انگیزه آنها را ترغیب مردم به عبادت دانسته و مینویسد: «گروهی از واضعان حدیث کسانی هستند که برای ترغیب یا بیم دادن مردم، حدیث جعل کردهاند تا به گمان خود آنان را به کار خیر وادارند و از کار ناپسند باز دارند. این یک نوع معامله شخصی و خودسرانه بر سر دین است. مفهوم کار این افراد این است که شریعت ناقص است و نیاز به تکمیل دارد و ما آن را کامل کردیم. ابوعبدالله نهاوندی نقل میکند که: "او به غلام خلیل گفت: این احادیثی که درباره اخلاق و عرفان نقل کردهای از کجاست؟ گفت: آنها را جعل کردیم تا دلهای مردم را به رحم آوریم." این در حالی است که همین غلام خلیل تظاهر به زهد میکرد و خود از شهوات دنیا روی برمیتافت و قوت متصوفانه او باقلا بود و در روز مرگش تمام بازار بغداد تعطیل شد».[6]
در نتیجه باید توجه کرد که محققین حدیث شناس، بسیاری از متصوفه و زاهدان را از عاملان جعل حدیث میدانستند. هرچند نیت آنها از جعل و سهلانگاری در بررسی احادیث، ترغیب مردم به آخرت بوده است، اما در هر صورت، مشمول حدیث عقوبت جاعلان حدیث میشوند.
پینوشت:
[1]. كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافي، دارالحديث، قم، چاپ: اول، ق1429، ج1 ؛ ص158 .
[2]. نعمتی، محمود، هاشمی، سید مرتضی، حدیث قبا در متون عرفانی، دو فصلنامه علمی- پژوهشی ادبیات عرفانی دانشگاه الزهرا(س)، سال هشتم شماره ۱۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۵، ص 15.
[3]. مدیر شانه چی کاظم، علم الحديث و دراية الحديث. دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علميه قم،۱۳۶۲، قم،ص ۱۰۴ .
[4]. محمود ابوریه (1889-1970م)، محقق و نویسنده مصری و مؤلف «أضواء على السنة المحمدية أو دفاع عن الحديث».
[5]. ابوریه، محمود، اضواء علی السنة المحمدیه، ص۱۲۲-۱۲۳.
[6]. ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی، الموضوعات، ج۱، ص۳۹-۴۰.
افزودن نظر جدید