احادیث جعلی
دینانی که گرایشات صوفیانه داشته در مباحثی که مطرح میکند، احادیث و آیات جعلی را مورد استناد قرار داده است .
صوفیه به انگیزههای مختلف از جمله ترغیب مردم به آخرت، روایاتی جعل کردهاند، این درحالی است که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله، همه جعلکنندگان حدیث را به جهنم وعده داده است.
مولوی در کتاب مثنوی خویش، حدیثی را به شعر در آورده که نه تنها منابع معتبر شیعه و اهلسنت آن را نقل نکردهاند؛ بلکه بعضی از عالمان اهلسنت به جعلی بودن آن اذعان کردهاند.
بشارة الاسلام کتابی مهدوی است که دارای اشتباهات چاپی بوده و زمینه را برای برداشتهای نادرست از روایات ذکر شده در این کتاب را فراهم کرده، به این علت است که جریان انحرافی احمد بصری نیز برای سوء استفاده از روایات و اثبات آموزههای نادرست و باطل خویش، بسیار به این کتاب استناد میکند.
حدیث«خطبةالبیان» یکی از آموزههایی بوده که جریانهای انحرافی همچون صوفیه و احمد اسماعیل بصری، از آن بهره بردهاند؛ در صورتی که این حدیث طبق نظر علامه مجلسی از آموزههای غلات میباشد.
گفتار«کُنْتُ کَنْزاً مَخْفِیّاً» بسیار در کتابهای متصوفه و عرفا مورد استفاده قرار گرفته و آنها این گفتار را حدیث قدسی به حساب آورده، درصورتی که این گفتار در منابع متقدم و معتبر شیعه ذکر نشده است.
نورعلی تابنده، در ضمن سخنان خویش، کلام مشهور «اَلْعِلْمُ عِلمٰانِ عِلْمُ الْاَدیٰانِ و عِلْمُ الاَبْدٰانِ» را به بزرگان منتسب دانسته؛ با اندک تأملی مشخص میشود این کلام اولینبار از شافعی نقل شده که در طی گذشت زمان، آن را به امام معصوم(ع) نسبت دادهاند؛ در حالی که طبق مبانی حدیثی، این انتساب نادرست است.
شطحیات یکی از مهمترین اشکلاتی است که بر جریان تصوف مطرح میشود؛ متصوفه برای رهایی از انتقادات متشرعین، به روایات شطحگونه همچون خطبةالبیان منسوب به امام علی(ع) تمسک کرده تا گفتار نادرست بزرگان خود را توجیه کنند. این در صورتی است که صدور اینگونه خطبهها از معصومین(ع)، طبق قرائن محکم، مورد تردید جدی است.
در حدیث مرسلی آوردهاند رسول خدا زید بن نفیل را در بیرون مکه، ملاقات کرد (قبل نزول وحی)، پیامبر سفرهای از خوراک گوشت بگسترد و به زید تعارف کرد؛ زید از خوردن ابا کرد و گفت از آنچه برای بتها ذبح میکنید، نمیخورم؛ این حدیث جز اهانت به پیامبر و فضیلت دادن به غیر ایشان نیست!
ازجمله احادیث جعلی و ساختگی در فضیلت شیخین این حدیث است که از قول پیامبر نقل میکنند: من بر دیگران سبقت دارم و پس از من ابوبکر است و عمر در مرتبه سوم است؛ این حدیث توسط عالمان اهل سنت (ابن جوزی، ذهبی و ...) جعلی دانسته شده است؛ «اصرم بن حوشب»، راوی این حدیث را کذاب میدانند.
از احادیث جعلی که در فضایل عایشه نقل میکنند، عبارات «ای حمیرا! با من سخن بگو!» «بخشی یا دو سوم از دین خود را از عایشه بگیرید» است که برخی کتب تفسیر و تاریخ اهل سنت، این عبارات را به عنوان روایت، جهت اثبات فضیلت عایشه، ذکر میکنند؛ اینها گرچه مشهور است، ولی هیچ سندی ولو ضعیف هم ندارند.
یکی از احادیث و فضایل ساختگی برای ابوبکر، این حدیث است که از پیامبر نقل کردهاند که فرمود: خداوند متعال چیزی در سینهی من نریخته، مگر اینکه من آن را در سینهی ابوبکر ریختم؛ این حدیث از لحاظ دلالت با شواهد تاریخی مورد قبول اهل سنت مخالف است و علمای اهل سنت، آن را باطل و جعلی دانستهاند.
یکی از احادیث و فضایل ساختگی برای ابوبکر، این حدیث است که از پیامبر نقل کردهاند که فرمود: شب معراج خانهی بزرگی دیدم؛ به جبرئیل گفتم این مکان برای چه کسی است؟ جبرئیل گفت این منزل و خانه برای ابوبکر است؛ این حدیث مورد نقد سندی توسط علمای اهل سنت واقع گردیده است.
یکی از احادیث و فضایل ساختگی برای ابوبکر، این حدیث است که عمر گفته است: پیامبر و ابوبکر در علم توحید سخن میگفتند، بین آن دو مینشستم مانند غلامان سیاه و نمیفهمیدم چه میگویند؛ این حدیث از لحاظ دلالت با اعتقادات دیگر اهل سنت مخالف است و علمای اهل سنت، آن را باطل و جعلی دانستهاند.