بررسی حدیثی گفتار«کُنْتُ کَنْزاً مَخْفِیّاً»/ازمنظرمنابع شیعی
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بن مایههای اصلی آموزههای صوفیه از طریق کشف و شهود به دست آمده است. برخی از صوفیه برای توجیه و دوری از طعن علما و متشرعین، آموزههای خویش را مطابق میل خود با تفسیر به رای، به آیات و روایات مستند میکنند. درحالی که برای این کار یا دچار تفسیر به رای میشوند یا بهدنبال استفاده از روایات ضعیف و جعلی هستند.
حدیث «کُنْتُ کَنْزاً مَخْفِیّاً فَاحْبَبْتُ أنْ أُعْرَفُ وَ خَلَقْتُ الْخَلْقَ لِکَیْ أُعْرَفَ»؛ [1] «من گنجی پنهان بودم، دوست داشتم شناخته شوم، خلائق را آفریدم تا شناخته شوم»، در آثار متصوفه به شدت به این حدیث پیرامون مباحث توحیدی استناد شده و اولین بار در کتاب ریاضة النفس حکیم ترمذی نقل شده و از این کتاب به منابع دیگر تصوف راه پیدا کرده است.
برای بررسی و اعتبار این حدیث باید از حیث منبع شناسی و سند شناسی مورد بررسی قرار گیرد تا میزان صحت حدیث قدسی [2] بودن این گفتار روشن شود. این گفتار در هیچ یک از منابع حدیثی متقدم شیعی پیدا نشده و حتی حدیثی که دارای مضمونی شبیه آن باشد وجود ندارد. در بین منابع متأخر حدیثی شیعه نیزاین روایت در کتابهایی همچون مشارق أنوار الیقین فی أسرار أمیرالمؤمنین علیهالسلام حافظ برسی، منهاج النجاح فی ترجمة مفتاح الفلاح شیخ بهایی، شرح أصول الکافی (ملا صدرا)، روضة المتقین محمدتقی مجلسی، شرح الکافی مولی صالح المازندرانی، الفصول المهمة شیخ حر، بحار الأنوار علامه مجلسی نقل شده است. اما نکته مهم این است که این روایت در این کتابها به صورت مُرسل نقل شده و هیچگونه سند و منبعی برای آن ذکر نکردهاند و حافظ رجب برسی اولین مؤلف شیعی است که این حدیث را در کتاب «مشارق الانوار» نقل کرده؛ او جزء علمای متأخر شیعی بوده و بعضی از علما او را تضعیف کرده و متهم به غلو دانستهاند.
علامه مجلسی رحمةاللهعلیه یکی از عالمانی است که او را تضعیف کرده و در مورد اعتبار مطالب حافظ رجب برسی مینویسد: «و کتاب مشارق الأنوار و کتاب الألفین للحافظ رجب البرسی و لا أعتمد علی ما یتفرد بنقله لاشتمال کتابیه علی ما یوهم الخبط و الخلط و الارتفاع»؛ [4] «کتاب مشارق الانوار و الفین از حافظ رجب برسی است، اگر مطلبی فقط در این دو کتاب آمده باشد [در جای دیگر نقل نشده باشد] مورد اعتماد من نمیباشد، چون این دو کتاب دارای مسائل غلوآمیز و مخلوط از ضعیف و قوی است». بنابراین گفتار «کُنْتُ کَنْزاً مَخْفِیّاً فَاحْبَبْتُ أنْ أُعْرَفُ» که به عنوان حدیث قدسی بین متصوفه مشهور است، در منابع معتبر شیعی نقل نشده و به نظر میرسد مشارق الانوار که اولین منبع این گفتار است، نمیتواند منبع معتبری برای اطمینان به صدور روایت از معصومین علیهمالسلام باشد.
پینوشت:
[1]. الحکیم الترمذی، ریاضة النفس، دارالکتب العلمیة، بیروت، دوم، ۱۴۲۶ ق، ص ۲۲.
[2]. حدیث قدسی، نوعی حدیث که به ذات مقدّس الهی منسوب است و به آن حدیث ربانی و الهی نیز گفته میشود.
[3]. حدیث مرسل؛ حدیثی است که راوی و محدث آن با حذف واسطههای قرار گرفته در زنجیره سند، آن را به طور مستقیم به شخص معصوم (ع) برساند. حدیث مرسل از احادیث ضعیف به شمار میرود.
[4]. مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، بحار الأنوار، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، دوم، ۱۴۰۳ ق، ج ۱؛ ص ۱۰.
افزودن نظر جدید