سهل‌اندیشی متصوفه در معارف حدیثی

  • 1403/06/07 - 08:47
نفوذ روایات جعلی در متون حدیثی ما عوامل مختلفی دارد، یکی از عوامل این مسئله جعل روایات توسط متصوفه برای اثبات اعتقادات خویش است، که با برررسی کتابهای این جریان انحرافی می‌توان حجم عظیمی از روایات جعلی را در آن کتاب‌ها مشاهده کرد.
سهل‌اندیشی

.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ سهل‌اندیشی یکی از آسیب‌هایی است که بین متصوفه و کسانی که دارای روحیات صوفیانه هستند، رواج دارد؛ این روحیه باعث می‌شود که آنها برای اثبات اندیشه‌ها و آموزه‌های خود به هر گزارش و سخنی استناد کرده و عنوان حدیث بر روی آن بگذارند یا به روایاتی که از حیث حدیث‌شناسی در نهایت ضعف هستند، استناد کنند.

 به عنوان نمونه ابوبکر کلابادی صاحب کتاب «التعرف لمذهب التصوف» در کتاب خویش به یک روایت جعلی استناد کرده که می گوید: «قال النبی صلی‌الله‌علیه وسلم لعلی رضی‌الله‌عنه: هذان سیّدا کهول أهل‌الجنّة من الأولین و الآخرین إلا النبیین و المرسلین - یعنی أبابکر و عمر- فأخبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم أنهما خیرالناس بعد النبیین»؛ [1] «پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم برای علی که خداوند از او راضی باد گفت: این دو نفر سروران پیرمردان اهل بهشت از اولین تا آخرین نفر بجز انبیاء و رسولان هستند؛ یعنی ابابکر و عمر؛ پس رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وسلم خبر داد که به راستی آن دو بهترین مردم بعد از انبیاء می‌باشند».  این حدیث در مقابل حدیث: «اَلْحَسَنُ وَ الْحُسَینُ سَیدَا شَبَابِ أَهْلِ‌الْجَنَّة»؛ [2] «حسن و حسین سرور جوانان اهل بهشت هستند» جعل شده است و جالب تر اینکه این حدیث را بسیاری از بزرگان دیگر اهل‌سنت؛ همچون هیثمی [3] و ابن‌جوزی [4] ضعیف و جعلی دانسته‌اند.

مولوی که در شیرین‌ سخنی مشهور اصحاب ادب است، در ابیاتی از مثنوی خویش، ماجرایی در مورد عایشه سروده که هنگام حضور شخص نابینا، پوشش و حجاب خویش را رعایت کرده است

 «چون در آمد آن ضریر(نابینا) از در شتاب                       عایشه بگریخت بهر احتجاب

 زانک واقف بود آن خاتون پاک                                   از غیوری رسول رشکناک

هر که زیباتر بود رشکش فزون                              زانک رشک از ناز خیزد یا بنون»[5]

درصورتی‌که این داستان در بعضی از منابع شیعه و اهل‌سنت در مورد حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها نقل شده، به‌گونه‌ای که «ابن المغالی» و «قاضی نعمان مغربی» در این باره می‌نویسند: «روزی مرد نابینایی با اجازه حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها وارد خانه‌اش شد، فاطمه زهرا خودش را پوشانید، رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: «او نابیناست چرا خود را پوشاندی؟» فرمود: «اگر او مرا نمی‌بیند، من او را می‌بینم». اینجا یکی از مواردی بود که رسول خدا درباره حضرت فاطمه فرمود: «أشهد أنک بضعة منّی؛ یعنی شهادت می‌دهم، به راستی تو پاره تن من هستی». [6]

این روایت بیان‌کننده همان فضیلتی است که مولوی در مثنوی بیان کرده؛ با این تفاوت که در روایت مذکور، در حقیقت، حضرت فاطمه سلام‌الله‌علیها محور این فضیلت بوده و کلام رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله برای معرفی جایگاه دخترش نزد خود و خداوند متعال بوده است. در نتیجه باید دانست که متصوفه و دلبستگان شیوه صوفیانه، به شدت از مواریث حدیثی سهل‌اندیشانه استفاده کرده و از هر روایتی حتی روایات جعلی برای اثبات آموزه‌ها و اندیشه‌های خویش استفاده می‌کنند، این شیوه خطری برای انتشار روایات جعلی در بین مخاطبین و جامعه اسلامی به حساب می‌آید.

پی‌نوشت:
[1]. ابوبکر محمد بن ابراهیم کلاباذی، التعرف لمذهب التصوف، مطبعة السعادة، مصر، چ اول، ۱۹۳۳ م، ص ۴۲ .
[2]. ترمذی، محمد بن عیسی، سنن الترمذی، مصر، مکتبة و مطبعه، چ دوم، ۱۳۹۵ق، ج۵، ص۶۵۶.
[3]. هیثمی، نورالدین، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، تحقیق: حسام‌الدین القدسی، قاهرة، مکتبة القدسی، ۱۴۱۴ق، ج۹، ص۵۳.
[4]. ابن‌جوزی، جمال‌الدین، الموضوعات، تحقیق: عبدالرحمن محمد عثمان، مدینه، المکتبة السلفیه، چاپ اول، ۱۳۸۶ق، ج۱، ص۳۹۸.
[5]. مولانا، مثنوی معنوی، دفتر ششم، بخش ۱۹، در آمدن ضریر در خانهٔ مصطفی علیه‌السلام و گریختن عایشه رضی الله عنها از پیش ضریر و گفتن رسول علیه‌السلام کی چه می‌گریزی او ترا نمی‌بیند و جواب دادن عایشه رضی الله عنها رسول را صلی‌الله‌علیه‌وسلم.
[6]. ابن المغازلی، مناقب علی، دار الآثار، صنعاء، الطبعة: الأولی ۱۴۲۴ ه، ج ۱، ص ۴۴۵؛ القاضی النعمان المغربی، دعائم الإسلام، مؤسسه آل‌البیت علیهم‌السلام، قم، دوم، ۱۳۸۵ ق ج ۲، ص ۲۱۴.

تولیدی

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.