نقد روایت جعلی مثنوی / اصحابی کَالنُّجُومِ بِاَیِّهِمْ اقْتَدَیْتُمْ اهْتَدَیْتُمْ
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب _ عدالت صحابه یکی از اصول مهم اهلسنت، برای سرپوش گذاشتن بر تمام خیانتها و جنایات برخی از صحابه در حق اهلبیت علیهمالسلام و دین اسلام است؛ طبق این اصل، صحابه همگی عادل هستند. از جمله روایاتی که اهلسنت در بسیاری از متون حدیثی، تفسیری، اصولی، فقهی و حتی در مناظرهها و محافل علمی و عمومی اهلسنت در جهت اثبات مرجعیت صحابه و مشروعیت بخشیدن به خلافت خلفاء، مورد استناد قرار میدهند، روایتی است که در اینجا به بررسی آن میپردازیم: محدثان از ابن عمر نقل میکنند که پیامبر فرمود: «مثل أصحابی مثل النجوم یهتدی بها فبأیّهم أخذتم بقوله اهتدتم»؛ [1] «یاران من مانند ستارگانند، از سخن هر کدام پیروی کنید، هدایت میشوید.» جلالالدین محمد بلخی (مولوی) در موارد مختلفی به این حدیث استناد کرده، از آن جمله برای تأیید درستی مسیر تمام اصحاب رسول خدا در کتاب مثنوی چنین سروده است:
«گفت پيغمبر كه اصحابى نجوم رهروان را شمع و شيطان را رجوم
هر كسى را گر بدى آن چشم و زور كاو گرفتى ز آفتاب چرخ نور»[2]
یا در جای دیگر مثنوی میسراید:
«در پى خورشيد وحى آن مه دوان و آن صحابه در پيش چون اختران
ماه مىگويد كه اصحابى نجوم للسرى قدوه و للطاغى رجوم»[3]
اما این روایت طبق مبانی اهل سنت ضعیف است و یکی از محققین اهل سنت درباره این حدیث مینویسد: «حدیث اقتدا و اهتدا را شش نفر از صحابه از پیامبر گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله نقل کردهاند: عبدالله بن عمر، ابوهریره، عمر بن خطاب، ابن عباس، جابر و انس بن مالک... با جستجو در منابع رجالی و سخنان اهلفن در میان اهلسنت روشن میشود که سند این حدیث با همه طرق آن مورد خدشه است و نسبت به آن، هم تضعیف عام و هم تضعیف خاص وجود دارد». [4] پس این روایت طبق مبانی اهلسنت قابل استناد نیست.
بزرگان اهلسنت نیز به بیاعتباری چنین روایتی تذکر داده و این روایت را نپذیرفتهاند، بهگونهای که ابن قیم جوزیه (شاگرد ابن تیمیه) در باره بیاعتباری این حدیث مینویسد: «وَ اَمَّا مَا یُرْوَی عَنْ النَّبِیِّ صلیاللهُعَلَیْهِوَسَلَّمَ {اصحابی کَالنُّجُومِ بِاَیِّهِمْ اقْتَدَیْتُمْ اهْتَدَیْتُمْ} فَهَذَا الْکَلَامُ لَا یصح عَنْ النَّبِیِّ صلیاللهُعَلَیْهِوَسَلَّمَ»؛ [5] «حدیث «اصحابی کالنجوم...» کلامی است که از رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلّم، صادر نشده است».
یا ابن حجر (یکی از علمای بزرگ حدیث و فقه شافعی، موّرخ و شاعر) در نقد این روایت مینویسد: «حدیث «اصحابی کالنجوم...» را دارقطنی در زمره غرائب مالک آورده و گفته این روایت از مالک ثابت نیست و راویان آن مجهولند». [6] باید دانست که عالمان اهلسنت این روایت را باطل میدانند و به احتمال بسیار زیاد چنین روایتی در برابر احادیث مشهور و متواتری جعل شده که در شأن اهلبیت عصمت و طهارت علیهمالسّلام صادر گردیده است.
حاکم نیشابوری از عالمان بزرگ اهلسنت نقل میکند که رسول خدا صلیاللهعلیهوآله درباره جایگاه اهلبیت علیهمالسلام فرموده است: «النُّجُومُ أَمَانٌ لِأَهْلِ الْأَرْضِ مِنَ الْغَرَقِ، وَأَهْلُ بَیْتِی أَمَانٌ لِأُمَّتِی مِنَ الِاخْتِلَافِ، فَإِذَا خَالَفَتْهَا قَبِیلَةٌ مِنَ الْعَرَبِ اخْتَلَفُوا فَصَارُوا حِزْبَ إِبْلِیسَ»؛ [7] «همانگونه که ستارگان آسمان مایه هدایت مردم از گمراهیاند، اهلبیت من هم مایه هدایت امت من در اختلافات هستند که اگر قومی از عرب با آنها مخالفت ورزد از حزب شیطان گردیده است».
پس این روایتی که مورد استناد اهل سنت و جلالالدین محمد بلخی برای اثبات عدالت صحابه بوده، از منظر مبانی رجالی اهلسنت بیاعتبار است و بزرگان این مکتب به جعلی بودن آن اذعان کردهاند؛ استناد جلالالدین محمد بلخی به این روایت، دلیل دیگری بر گرایشات او به مکتب خلفا و ضعف کتاب مثنوی میباشد.
پینوشت:
[1]. ابنحمید، عبد، منتخب المسند، بیجا، مکتبه النهضة العربیة، ۱۴۰۸ق، ص۲۱۵. نخستین ناقل این حدیث از اهلسنت را ابنحُمَید (درگذشت: ۲۹۰ق) دانستهاند.
[2].مولانا جلالالدین محمد بلخی (مولوی)، مثنوی معنوی، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی، تهران، چ اول، ۱۳۷۳، ص ۱۴۷.
[3]. همان، ص ۸۶۱
[4]. ترکاشوند، حسن، فصلنامه علمی _ پژوهشی کلام اسلامی، نقد و بررسی سندی و دلالی حدیث «صحابی کالنجوم»، دوره ۲۵، شماره ۹۷، فروردین ۱۳۹۵، ص ۱۳۱.
[5]. ابن قیم جوزیه، محمد بن ابیبکر، اعلام الموقعین عن رب العالمین، ج۲، ص۱۷۱.
[6]. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، لسان المیزان، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات بیروت، لبنان، الطبعة الثانیة، ۱۳۹۰ هـ، ج۲، ص۱۳۷-۱۳۸.
[7]. حاکم نیشابوری، محمد بن عبداللّه، المستدرک علی الصحیحین، دارالکتب العلمیة، بیروت، الطبعة الأولی، ۱۴۱۱، ج۳، ص۱۶۲.
افزودن نظر جدید