مکاتب اهل سنت
وقتي مردم به عثمان فشار آوردند ايشان وارد خانه علي ـ عليه السلام ـ شده و به او گفت: شما نزد مردم اعتبار داريد و قول شما را قبول دارند، سپس علي ـ عليه السلام ـ همراه با 30 سوار به سوي مردم كه بر عثمان هجوم آورده بودند رفتند و آنها را آرام كردند و خود عثمان با مردم صحبت كرد و وعده هايي به ايشان داد و.... بعد از اينكه مردم فهميدند عثمان باز خلف وعده كرده.....
به گواه تاریخ ابوبکر برای عمر جهت جانشینی بعد از خود بیعت گرفت. در اینجا شیعیان سوالی مطرح کردهاند که علی القاعده باید اهل سنت را به حقیقت رهنمون سازد و در این میان پاسخهای علمای سنی به گونهای است که موجب میگردد هرچه بیشتر متقاعد شوید حق با شیعیان است؛ چراکه پاسخهای داده شده، حرفهای خندهداری است، که نشانه بی پاسخی است.
اهلسنت یکی از راههای مشروعیت بخشیدن به خلافت و امامت شخص را اجماع مسلمین میدانند. ولی از آنجا که با اشکالهای متعددی مواجه شدند، از جمله حاصل نشدن اجماع و نبود میل و رغبت بر خلافت ابوبکر، لذا در صدد برآمدند تا دایرۀ آن را ضیق کنند، لذا به اتفاق اهل حل و عقد، یا پایینتر از آن به اتفاق چهل یا شش یا پنج یا چهار یا سه، یا دو و حتی یک نفر بسنده کردند، تا کاری را که با ناحق انجام گرفته توجیه نمایند.
در مذهب شیعه گذشته از اینکه عقل در استنباط مسائل فقهی یکی از منابع چهارگانه در کنار قرآن، سنت و اجماع است ضمنا در مسائل اعتقادی جایگاهی اصیل دارد تا این مذهب در ورطه دور که دیگران گرفتار آنند، نیافتد لذا در مذهب جعفری بر غیر تقلیدی بودن اصول اعتقادی تاکید میشود. با اعتقاد به عصمت نیز میتوان همراهی مستمر عقل و شرع را ادعا کرد.
خداوند به بندهاى از بندگان يا فرشتهاى از فرشتگان خود توانايى دهد كه عوالمى را بيافريند؛ يا از صفحه هستى محو كند؛ به يقين اين امر محالى نيست؛ چرا كه خداوند قادر بر همه چيز است و هر گونه توانايى را مىتواند به هر كس بدهد. ولى آيات قرآن در همه جا نشان مىدهد كه آفرينش عالم هستى و سماوات و... همه به قدرت پروردگار انجام گرفته، نه به وسيله بندگان خاصى يا فرشتگانش، و لذا همه جا نسبت خلقت به او داده شده
وهابیت سعی میکند انتساب کتاب «الامامه و السیاسه» را به ابن قتیبه مخدوش و آن را از درجه اعتبار ساقط کنند. به همین جهت ایشان که برای ادعای سست و بی اساس خود دلیل قانع کنندهای در دست ندارتد، به سخنان مستشرقان و یا برخی اقوال ضعیف متاخرین رو آوردند. اینک به موردی از این سخنان اشاره نموده و در ادامه به پاسخ آن میپردازیم.
جاحظ نقل كرده است كه عمار در وسط مسجد مدينه ايستاد و گفت: ما عثمان را در حالى كه كافر شده بود، كشتيم. او از دفن عثمان در قبرستانهاى مسلمانان و اين كه در مصلاهاى مسلمانان بر او نماز بخوانند جلوگيرى مىكرد. تا اين كه سه روز در محل جمع آورى زباله ماند و دفن نشد و پسر زبير او را مخفيانه در چاهى در حش كوكب دفن كرد.
اکثر اهلسنت هنگام درود فرستادن پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) چه در قول و چه در کتابت آن را به صورت ابتر ادا میکنند، یعنی تنها بر پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) اکتفا کرده و یادی از آل او نمیکنند. بر خلاف شیعۀ امامیه که آل پیامبر را نیز در درودهایشان شریک میسازند. اینک بر آنیم که به این مسئله پرداخته و استجابت صلوات و کیفیت آن را تبیین کنیم.
بخاري در صحيحش از نبي مكرم اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل ميكند:«يؤخذ برجال من أصحابي ذات اليمين و ذات الشمال فأقول أصحابي، فيقال أنهم لم يزالوا مرتدين علي أعقابهم منذ فارقتهم». فرداي قيامت صحابه من را، راست و چپ ميگيرند و من عرضه ميدارم كه اينها صحابه من هستند، گفته ميشود از روزي كه تو از آنها مفارقت كردي، اينها به ارتداد و دوران جاهليت برگشتند.
جماعت بسیاری از اهلسنت بر این باورند که پدر و مادر پیامبر اسلام ( صلی الله علیه و آله و سلم ) و اجداد او کافر بودهاند، حتی برخی از آنان در اثبات این موضوع کتاب و رساله نیز تألیف کردهاند همانند ابراهیم حلبی و علی القاری. فخر رازی میگوید: « اصحاب ما بر این گمانند که پدر پیامبر اسلام ( صلی الله علیه و آله و سلم ) کافر بوده است ». که در این مقاله به بررسی این شبهه میپردازیم.
عومل ظهور و بروز شیعه و یا به تعبیری جدایی شیعه از عامه که در روایات ما به آن اشاره شده را میتوان به چهار دسته تقسیم کرد؛ الف: وحود روایات فراوان بر امامت و ولایت اهلبیت. ب: وجود روایات فراوان دربارۀ فضایل و مناقب اهلبیت. ج: وجود روایات فراوان دربارۀ مرجعیت دینی اهلبیت. د: وجود روایات فراوان در مدح شیعه و پیروان اهلبیت (علیهم السّلام).
شیعۀ امامیه معتقد است تنها راه اثبات امامت و خلافت بر مردم از راه نصّ از جانب خداوند متعال و ابلاغ رسول ( صلی الله علیه و آله و سلم ) یا امام منصوص و منصوب قبل است. در مقابل، اهلسنت از آنجا که در مقابل عمل انجام شدهای قرار گرفتهاند، که همان خلافت ابوبکر است، به همین جهت گاهی به اجماع امت تمسک میکنند و آن را دلیل مستقلی بر مشروعیت حکومت میدانند. که در این مقاله به بررسی این مسأله میپردازیم.
عوامل ظهور و بروز شیعه و یا به تعبیری دیگر جدایی شیعه از عامه که در قرآن به آن اشاره شده است را میتوان به سه دسته تقسیم کرد؛ الف: وجود آیات فراوان بر امامت و ولایت اهلبیت ( علیهم السّلام ) ب: وجود آیات فراوان در مورد فضائل و مناقب اهلبیت ( علیهم السّلام ) ج: وجود آیات فراوان دربارۀ مرجعیّت دینی اهلبیت ( علیهم السّلام ).
از دیگر شبهاتی که اهلسنت در مبحث امامت به شیعه وارد میکنند این شبهه میباشد که چرا علی ( علیه السّلام ) را وصیّ پیامبر میدانید؛ در این مقاله به بررسی این شبهه میپردازیم به این نحو که وصی بودن امام در عصر رسالت و پس از آن، از شهرت بسیار بالایی برخوردار بود، تا آنجا که شاعران عصر نخست، « وصیّ » را یکی از القاب امام میدانستند.