امامت و علم غیب
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ یکی از مسائل اختلافی بین مذاهب اسلامی، علم غیب پیامبر و امام و اولیای الهی به موضوعات و احکام است. برخی از محققان به آیاتی نظر کردهاند که علم غیب را محصور در خداوند نموده و به آیات مخصّص توجهی نکردهاند، و کسی که آنان را برای غیر خدا اثبات کرده به غلوّ متهم کردهاند. برخی دیگر با جمع بین آیات به علم غیب پیامبر در تمام زمینهها پی بردهاند، ولی علم غیب را برای امام ثابت نمیدانند. جا دارد که این موضوع را مورد بحث قرار دهیم تا حقیقت علم غیب و اینکه چه نوع غیبی مورد نظر است و بر چه افرادی قابل اثبات است روشن گردد.
اعتقاد شیعۀ امامیه
شیعۀ امامیه معتقد است امامت منصب جانشینی رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) در امر هدایت بشر غیر از وحی است، لذا امام نیز باید تمام خصوصیات پیامبر مانند عصمت، علم لدنی، کمالات و فضایل و دوری از صفات ناپسند را داشته باشد.
شیعۀ امامیه میگوید: از آنجا که امام مبیّن و تطبیق دهنده و حافظ شریعت است، لذا باید از گناه و سهو و نسیان و اشتباه معصوم باشد.
علاوه بر این باید عالم به حقیقت شریعت و نیز هر چه را که امت در جهت کمال به آن محتاج است باشد؛ همان طوری که باید کاملترین شخص در زمینۀ صفات کمال باشد، تا مردم تسلیم محض او شوند.
علم غیب امام
سؤال برخی از مخالفان این است که آیا امام نیز همانند پیامبر میتواند از غیب مطلع باشد یا بالاتر از این، آیا امام، همانند پیامبر باید از علم غیب بهرهمند باشد؟ این سؤالی است که با بیان مقدماتی به آن پاسخ خواهیم داد:
1. مقصود از امام در مورد بحث همان شخصی است که حجت خدا در روی زمین است. او کسی است که معرفت و طاعتش واجب و مردن با عدم معرفت او همانند مردن جاهلیت است و اینان کسانی جز اهلبیت معصوم پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) نیستند.
2. در علوم عقلی ثابت شده که علم دو گونه است: علم حضوری و علم حصولی. مراد از علم حضوری علمی است که از طریق اکتساب به دست نمیآید و عبارت است از حضور معلوم نزد عالم. به خلاف علم حصولی.
3. علم حضوری خداوند با علم حضوری بندگان خدا فرق دارد، زیرا علم خداوند سابق بر معلومات، عین ذات او علت معلومات است، به خلا علم حضوری اولیای الهی که در این جهات با خداوند شریک نیستند.
4. مورد نزاع در علم غیب پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) موضوعات خارجی است، نه احکام کلّی؛ زیرا به اتفاق همۀ مسلمین حتی وهابیون، جهل به آنها موجب نقص در رتبه و نقض غرض خواهد بود.
دلیل عقلی علم غیب
الف: علم غیب نبی
پیامبر اسلام ( صلی الله علیه و آله و سلم ) مبعوث بر تمام افراد عالم است. چنین شریعتی تبعا باید کامل باشد، در هر عصر و زمانی و برای هر قوم و دستهای قابل اجرا باشد. و نیز صاحب آن شریعت به خصوصیات افراد و نفوص آنان، تا روز قیامت، آگاه باشد، در غیر این صورت رسالت او ناقص و اصلاح و عدالت گستری او فرا گیر نخواهد بود. در نتیجه، باید پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) احاطۀ غیبی نه تنها به احکام و موضوعات آنها داشته باشد، بلکه از موضوعات خارجی نیز مطلع باشد.
ب: علم غیب امام
میدانیم که همه موقعیتها به طور کامل برای پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) فراهم نگشت تا شریعت اسلامی را به طور کامل تبیین نماید. عمر پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) محدود بود و لذا باید برای بعد از خود خلیفه و امامان و جانشینانی قرار میداد تا ادامه دهندۀ راه او باشند. و به همان دلیل که پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) احتیاج به علم غیب دارد، امام و جانشین او نیز باید از این علم بهرهمند گردد.
شیخ الرئیس ابو علی سینا میگوید: « تجربه و قیاس میپذیرند که نفس انسانی میتواند در عالم خواب به غیب نایل شود و مانعی نیز ندارد که همین علم غیب در حال بیداری به او افاضه شود ».
در قرآن نیز آیات فراوانی در مورد علم غیب وجود دارد که برای نمونه به دو مورد آن اشاره میکنیم:
1. خداوند متعال میفرماید: « و علّم آدم الأسماء کلّها ثمّ عرضهم علی الملائکة فقال أنبئونی بأسماء هؤلاء إن کنتم صادقین؛ قالوا سبحانک لا علم لنا إلّا ما علّمتنا إنّک أنت العلیم الحکیم »؛ [ بقره / 31 ـ 32 ] « خداوند همه اسماء را به آدم یاد داد آنگاه حقایق آنها را بر فرشتگان عرضه داشت و فرمود اگر شما در دعوای خود صادقید اسماء اینان را بیان کنید. فرشتگان عرضه داشتند ای خدای پاک و منزه ما نمیدانیم جز آنچه به ما تعلیم فرمودی تویی دانا و حکیم ».
2. و نیز میفرماید: « عالم الغیب فلا یظهر علی غیبه أحدا، إلّا من ارتضی من رسول »؛ [ جن / 26 ] « او دانای غیب است و هیچ کس بر عالم غیب او آگاه نیست به جز پیامبرانی که خود برگزیده است ».
احادیث زیادی نیز در زمینه علم غیب وارد شده که برای نمونه به سه مورد آن اشاره میکنیم:
1. امام باقر ( علیه السّلام ) فرمود: « در وجود علی ( علیه السّلام ) سنت هزار پیامبر است. آنگاه فرمود: علمی که بر آدم نازل گشت بالا نرفت، علم هیچ کسی با مرگ نابود نگردید. بلکه علم به ارث گذارده میشود و زمین هرگز بدون عالم باقی نمیماند ».[1]
2. امام صادق ( علیه السّلام ) به ابو بصیر فرمود: « ای ابابصیر ما اهلبیتی هستیم که علم خوابها و بلاها و نسبها و وصیتها و فصل خطاب به ما داده شده است. شیعیان خود را میشناسیم. همانگونه که هر مردی اهلبیت خود را میشناسد ».[2]
3. امام صادق ( علیه السّلام ) فرمود: « همانا امام هرگاه بخواهد که بداند تعلیم داده میشود ».[3]
منابع:
[1]. بصائر الدرجات، ج 3، ص 134.
[2]. بصائر الدرجات، ج 6، ص 288.
[3]. کافی، ج 1، ص 258.
افزودن نظر جدید