مکاتب اهل سنت
تراویح لغتی عربی است و به نمازهایی اطلاق میشود که مسلمانان سنی در شبهای ماه رمضان به جماعت میخوانند. این نماز پس از نماز عشاء خوانده میشود. در بین اهل سنت رسم است که هر شب یک جزء قرآن را در این نمازها تلاوت کنند تا در پایان ماه رمضان، قرآن ختم شود. نماز تراویح بیست رکعت است اما پس از هر دو رکعت سلام داده میشود...
از دیگر شبهاتی که اهلسنت به شیعه وارد میکنند این شبهه میباشد که اگر شیعه حق است، چرا در اقلیت میباشد و اکثریت، مذهب تسنن را پذیرفتن، آیا اقلیت نشانه بطلان و اکثریت نشانه حقانیت نیست؟ که در این مقاله به بررسی این شبهه میپردازیم به این نحو که اکثریت، نشانه حقانیت نیست؛ زمانی که اکثر مردم بر این عقیده بودند که خورشید دور زمین میچرخد، آیا این عقیده موجب شد که واقعا خورشید دور زمین میچرخد؟
امروز، كافران از (زوال) آيين شما، مأيوس شدند بنا بر اين، از آنها نترسيد! و از (مخالفت) من بترسيد! امروز، دين شما را كامل كردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آيين (جاودان) شما پذيرفتم.طبق تفاسیر علمای شیعه و سنی و روایات متواتری، روز اکمال دین، روز غدیر خم است,همان روزی که پیامبر(صلی الله علیه وآله) علی(علیه السلام) را به عنوان امام به مردم معرفی کرد.
واقعا به شرط انصاف، قضاوت یک سنی با مطالعه در مورد این دو حدیث، در دو کتاب صحیح بخاری و مسلم خودشان چه خواهد بود؟! اگر سب صحابه موجب هدر بودن و کفر باشد آیا این فقط در مورد شیخین(ابوبکر و عمر) صادق است؟!فارغ از هر قضاوتی اما در هرحال این مظلومیت علی است که در سطر به سطر تاریخ اسلام موج میزند!
واقعه غدیر هفتاد روز پیش از رحلت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) رخ داد و گفته میشود که در آن روز حدود یک صد هزار تن حضور داشتند. با این حال هنوز پیکر پاک آن حضرت دفن نشده بود که مردم در خرد شمردن جایگاه علی (علیه السلام) بر یکدیگر سبقت جستند و در پایمال کردن حق او چنان پیش تاختند که گویا پیرامون منزلت علی علیه السلام کمترین سخنی از هیچ کس نشنیدهاند.
کسانی که به نهج البلاغه برای اثبات عدم علم غیب امام استناد می کنند چرا به قسمت های دیگر نهج البلاغه درباره پیشگویی ها و علم غیب امام دقت نمی کنند. در چندین قسمت نهج البلاغه امام به علم غیب خود اشاره می کند. پس از من بپرسید پیش از آنکه مرا نیابید، سوگند به خدایی که جانم در دست اوست، نمی پرسید از چیزی که میان شما تا روز قیامت می گذرد و نه از گروهی که صد نفر را هدایت یا گمراه سازد،....
همسر عزيز مصر، تصميم بر كامجويى از يوسف داشت و نهايت كوشش خود را در اين راه به كار برد، يوسف هم به مقتضاى طبع بشرى و اينكه جوانى نوخواسته بود، و هنوز همسرى نداشت، و در برابر هيجانانگيزترين صحنههاى جنسى قرار گرفته بود. چنين تصميمى را مىگرفت هر گاه برهان پروردگار يعنى روح ايمان و تقوى و تربيت نفس و بالآخره مقام "عصمت" در اين وسط حائل نمىشد
معاویه پس از صلح با امام حسن مجتبی (علیه السلام) و احساس امنیت از ناحیه آن فروغ امامت، برای جلوگیری از سقوط سلطنت خود و تثبیت آن در خاندانش با غلظت و شدت فراوان به تحریف ارزشها روی آورد. دگرگون سازی سخنان رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) و توجیه آنها به نفع بنی امیه و علیه اهلبیت (علیهم السلام) کاری رایج گردید. در این مقاله به بررسی نظر علما در این مورد می پردازیم.
آیا با وجود قرآن نیازی به امام منصوب از جانب الهی برای هدایت نیست!! قبول داریم که خداوند در کتاب هدایت آنچه را که برای هدایت انسانها لازم و ضروری است را بیان داشته است باید گفت مسئله امامت، خود از اموری است که پروردگار متعال در همین کتاب هدایت در جای جای آن، به آن رهنمون گشته است و دیگر اینکه به گواه تاریخ عدم نیاز امت اسلامی با وجود قرآن در بینشان، ادعایی باطل است.
در یک کلام کوتاه سخن در این است که به یک ويژگى مهمی كه همه اهل سنّت در خلیفه لازم مىدانند اشاره و بررسی کنیم؛ و به این نتیجه برسیم که این ویژگی در کدامیک از خلفا یافت میشده، در این صورت عقل حکم میکند کسی که این ویژگی را داشته باشد او مستحق به خلافت است.امام علی فرمودند که: رسول خدا (صلى اللَّه عليه وآله) هزار نكته علمى را براى من روشن ساختند كه از هر نكته و حقيقت آن هزار حقيقت ديگر گشوده مىشود
از دیگر شبهاتی که اهلسنت به شیعه وارد میکنند این است که به چه دلیل شیعیان خلافت خلفا را نمیپذیرند در حالی امام علی (علیه السّلام) خلافت آنان را تایید میکرد؟ برای پاسخ به این شبهه باید به مواردی همچون شرایط موجود بعد از رحلت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و خطر از هم گسیختگی جامعه اسلامی را در نظر گرفت که به شرح آن در ادامه میپردازیم.
این حدیث که امام علی و شیعیانش از بهترین افراد هستند، حدیثی است متواتر که در کتب فریقین آمده است. این حدیث تنها از طریق ابوجارود نقل نشده است، بلکه در منابع متعددی از کتب اهل سنت نقل شده است که در آن اسمی از ابوجارود نیست.به عنوان نمونه در الدر المنثور و شواهد التنزیل و دیگر کتب معروف اهل سنت آمده است که:تو و شيعيانت در روز قيامت خيرالبريه (بهترين مخلوقات) هستيد هم خدا از شما راضى است و هم شما از خدا راضى هستيد
قرآن مجموعه آیاتى است که بر حسب حوادث و پیشامدهاى گوناگون و هدف هاى مختلف، تدریجاً از طرف خداوند فرستاده شده است. چه بسا در یک سوره مقصدهاى مختلف و موضوعات گوناگون مورد بحث واقع شده است و به همین دلیل نمىتوان قبل و بعد آیهاى را گواه محکم بر چیزى گرفت و روابط آنها را حفظ نمود؛ گاهى تمام آیات یک سوره به صورت آیاتى است که مضامین آنها بسان حلقه زنجیر به هم پیوسته وارد شدهاند و گاهى ابداً به هم مربوط نیستند.
از جمله روایاتی که اهل سنت در بسیاری از متون حدیثی، تفسیری، اصولی، فقهی و حتی در مناظرهها و محافل علمی و عمومی اهلسنت در جهت اثبات مرجعیت صحابه و مشروعیت بخشیدن به خلافت خلفاء، مورد استناد قرار میگیرد روایت فوق میباشد که در اینجا به بررسی آن میپردازیم:محدثان از ابن عمر نقل میکنند که پیامبر فرمود: « مثل أصحابی مثل النجوم یهتدی بها فبأیّهم أخذتم بقوله اهتدتم »