مکاتب اهل سنت
یکی از مواردی را که در بحث و مواجهه با اهل سنت به آن بر میخوریم، وثوق و یا عدم وثوق روات شیعی است. اگر راوی، روایتی را در مدح امیرالمومنین علیه السلام بگوید و یا روایتی را در مذمت یکی از خلفاء متذکر شود، روایت وی را مردود و از درجه اعتبار ساقط میدانند؛ اما اگر همین شخص در جایی دیگر سخن از مدح خلفاء داشته باشد یا اینکه مذمتی از آنها به میان نیاورد و کلام و روایتی از مولا علی علیه السلام نگوید، بالاترین القاب را به وی میدهند.
یکی از دلائل اهل سنت و وهابیت جهت اثبات حجیت اقوال و رفتار صحابه، حدیث نجوم میباشد، ایشان میگویند: پیامبر اکرم در حدیثی فرموده است: «اصحابي کالنجوم بأيّهم اقتديتم اهتديتم» اصحاب من، مانند ستارگانند، به هر کدام از آنها که اقتدا کنيد، هدايت مييابيد. در این مقاله به نقد و بررسی این روایت و برخی دیگر از ادله ادعا شده بر عدالت جمیع صحابه میپردازیم
طبق احادیث شیعه ائمه از طرف خودشان چیزی نمیگویند، هر چه میگویند منتسب به پیامبر است. به اعتقاد شیعه هیچ جای شکی نیست که پیامبر نتوانست تمام احکام با جزئیاتش را برای مردم بیان کند و این ائمه بودند که بعد از آن حضرت، احکام دین را برای مردم تفسیر میکردند.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب- مخالفین شیعه یرای پیشبرد اهداف شوم خود در جهت ضربه زدن به تشیع، همواره در صدد خرافی جلوه دادن این مذهب و مشتمل بودن آن با انواع خرافات و بدعتها هستند تا بتوانند از این طریق تشیع را مذهبی ساختگی معرفی نمایند. لذا اتهاماتی را در قالب ایجاد شبهات و اکاذیب ساخته و به این مذهب نسبت میدهند. در این مقاله به بررسی یکی از اتهامات نسبت داده شده به شیعیان میپردازیم.
درباره فضايل و عظمت بزرگ بانوي اسلام و يگانه دختر باقي مانده از رسول خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم) حضرت صديقه اطهر فاطمه زهرا (سلام الله علیها) چه در منابع شيعي و چه در منابع اهل سنت به فراواني سخن گفته شده است و به قدري فضايل آن حضرت زياد است كه جاي كوچكترين ترديد و يا انكاري وجود ندارد. در این مقاله به ذكر برخي از فضايل بيشمار آن حضرت كه در منابع اهل سنت موجود است اشاره ميكنيم.
اگر به کتاب منهاج السنه ابن تیمیه نگاهی شود، قسمت اعظمی از این کتاب حاوی تهمتهایی به شیعه است.ابن تیمیه در این کتاب تمام تلاشش این بوده که شیعیان را با چهرهای مخدوش به دنیا معرفی کند و لذا در این کتاب از هیچ تهمتی بر علیه شیعه کوتاهی نکرده است. در این پست قصد داریم به بررسی یکی از تهمتهایی که علیه شیعه در این کتاب زده شده است بپردازیم
آیا اعتقاد شیعه بر این است که امامت مقامی بالاتر از نبوت است؟ برخی مخالفین تشیع چنین شبهه میکنند که شیعیان معتقدند که امامت، قامی بالاتر از نبوت است، لذا آنها به امامتی معتقدند که نه در قرآن و نه در روایات نامی از آن برده نشده است. در این مقاله به پاسخ این شبهه میپردازیم
داستان هجوم به بیت وحی از آنجا آغاز میگردد که خلیفه اول، عمر را مامور بیعت گرفتن برای خود از امیر المومنین امام علی علیه السلام و هر آنکس که در خانه آن حضرت پناه گرفته بود، کرد. چنانچه منابع تاریخی بر این سخن گواهی می دهند.
تاریخ گواهی میدهد که همان عدهای که مانع نگارش وصیتنامه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم شدند، چشم طمع به خلافت دوخته بودند و پس از اینکه با تشکیل شورایی خود را خلیفه مسلمین خواندند، برای گرفتن بیعت به خانه امیرالمومنین هجوم برده و همسر ایشان را مجروح ساخته به گونهای که جنین آن حضرت، سقط گردید.ایشان به این عمل خود پایان نداده و امیر المومنین را کشان کشان به مسجد بردند که البته در نهایت نیز موفق به اخذ بیعت از آن حضرت نشدند.
اگر با دیده بصیرت و به دور از هر گونه تعصب در قرآن بنگریم، خواهیم دید که قرآن کریم با صراحت تمام آزار دهندگان حضرت زهرا سلام الله علیها را که همان آزار دهندگان خدا و رسولش هستند،لعن نموده و عذاب دردناکی را برایشان وعده داده است،اگر چنین است پس دیگر ایرادی به شیعیان وارد نیست که چرا برخی صحابه را لعن می نمایند.
یکی از شبهاتی که طرفداران سران سقیفه برای رفع اتهام تهاجم به خانۀ حضرت زهرا ( علیها السّلام )، مطرح میکنند این است که میگویند: چگونه شیعیان ادعا میکنندخلیفۀ دوم، قاتل حضرت زهرا ( علیها السّلام ) است و حال آنکه حضرت علی ( علیه السّلام ) دخترش امکلثوم را به ازدواج خلیفۀ دوم در آورده است؟ در این مقاله به پاسخ این شبهه میپردازیم
از جمله مطاعنی که متوجه خلفاست،جریان هجوم ایشان به بیت وحی و به آتش کشیدن آن و به عبارت دیگر، هتک حرمت آن خانه است. لذا پیروان مکتب سقیفه همواره و در طول تاریخ تمام تلاش خویش را برای انکار و یا کتمان و حداقل تحریف این واقعۀ تلخ به کار گرفتهاند تا بتوانند این لکه سیاه را از پرونده رفتار خلفا با خاندان رسالت، محو نمایند.
برخی پیروان وهابیت چنین وانمود می کنند که شیعه به دستورات نبوی عمل نمیکند کند.شیعیان کسانی هستند که دستورات نبوی را متروک گذاشتهاند و خود بدعتهایی را در دین به وجود آوردهاند. ایشان میگویند: شيعه نسبت به دستورات پیامبر بیاعتناست، لذا شیعیان از دایره اسلام خارجند.
در حدیث معروفی در کتب فریقین از پیامبر اکرم نقل شده است که: امت من به 73 گروه تقسیم می گردند که از این میان تنها یك گروه در بهشت بوده و 72 فرقه دیگر در دوزخ قرار خواهند گرفت. اولین سوالی که درباره این حدیث پیش میآید، سند این حدیث است که به طور مختصر سند این حدیث را طبق کتب اهل سنت و شیعه بررسی میکنیم. طبق کتب اهل سنت در مستدرک حاکم نیشابوری در ذیل این حدیث آمده است که: این حدیث صحیح است. و در کتب شیعه هم: بسیاری از مفسران و حدیث شناسان به این حدیث استدلال میکنند که نشان دهنده مقبولیت این حدیث نزد آنان است.