پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب- مذهب شيعه كه هسته مركزى آن در زمان خود رسول خدا (صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم) به وجود آمد، شالوده آن طبق تعاليم عاليه پيامبر گرامى اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)، به دست تواناى امير المؤمنين (عليه السّلام) ريخته شد و پس از آن به وسيله فرزندان معصومش نشو و نما كرد. از روز رحلت رسول خدا تا حدود قرن سوم هجرى گرفتار تقيه بود و شيعيان نمى‌‏توانستند آشكارا عقايد خود را اظهار نموده و شاگردان مكتب على (عليه السّلام) غالبا در تبعيد و يا زندان به سر برده‏‌اند، گاهى نيز به دست دژخيمان بنى اميه و خونخواران جنايتكار تاريخ به قتل رسيده‌‏اند.
از كسانى كه همان ابتداى كار گرفتار تبعيد و آزار و شكنجه دستگاه جبارانه خلفاء شد، ابوذر غفارى بود، او كه از طرفداران امير المؤمنين (عليه السّلام) و شيعيان آن حضرت بود با شهامتى فوق العاده و ايمانى كامل به ترويج هدف مقدس على (عليه السّلام) و شيعيان او پرداخت و در اين راه دچار شكنجه‏‌ها و آوارگيهاى زيادى شد، آخر الامر نيز در حال تبعيد با وضع رقت بارى در ربذه جان سپرد.

به هر حال شیعه به فرموده رسول خدا از اهل بیت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، تبعییت می‌کند و همواره دستورات آنها که همان دستورات خداست را عمل می‌نماید. البته افضل بودن اهل بیت (علیهم السلام) بر کسی پوشیده نیست، چرا که خود اهل سنت هم این فضائل که نشانه برتری اهل بیت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم ) بر سایر مخلوقات است را نقل کرده‌اند.

اکنون در این چند سطر مختصر گوشه از فضائل اهل بیت (علیهم السلام) خصوصاً حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را از کتب اهل سنت نقل می‌کنیم.
عن فاطمة بنت رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم)، قالت : خرج علينا رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم)، عشية عرفة فقال : إن الله تعالى، باهى بكم و غفر لكم عامة و لعلي خاصة و إني رسول الله إليكم غير محاب لقرابتي هذا جبريل يخبرني أن السعيد حق السعيد من أحب عليّا في حياته و بعد موته و أن الشقي كل الشقي من أبغض عليّا في حياته و بعد موته.
حضرت فاطمه (علیها السلام) می‌فرمایند : رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شب عرفه به مردم فرمودند : خداوند متعال به شما مباهات می کند و شما را می آمرزد و علی را به خصوص مورد رحمت خود قرار می دهد، همانا من فرستاده خدا به سوی شما هستم و دوستدار خویشاوند خود نیستم، این فرشته خدا جبرئیل است که به من خبر می‌دهد، همانا سعادتمند حقیقی کسی است که علی را در حیاتش و بعد از وفاتش دوست بدارد و همانا شقی واقعی کسی است که بغض علی را در حیاتش و بعد از وفاتش داشته باشد.

آيه تطهير و حديث كسا :

خداوند بزرگ و سبحان در قرآن مجيد، اهل بيت پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) را مطهر خوانده و فرموده است : انما يريدالله ليذهب عنك الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا [ احزاب / 33] «خداوند مي‌خواهد كه پليدي و گناه را از شما اهل بيت دور كند و كاملا شما را پاك سازد».
مراد از اهل بيت كه در اين آيه ذكر شده است چه كساني هستند ؟
پاسخ اين پرسش را در روايات اهل سنت مي‌جوييم .
واقدي در كتاب اسباب التزيل مي‌نويسد كه آيه تطهير درباره پنج نفر نازل شد. اين پنج نفر عبارتند از، پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)، علي (علیه السلام)، فاطمه (سلام الله علیها)، حسن (علیه السلام) و حسين (علیه السلام ). [2]
ابن حجر در كتاب الاصابه في تمييز الصحابه مي نويسد : ام سلمه گفت : در خانه من اين آيه تطهير نازل شد. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فاطمه، علي،حسن و حسين (عليهم السلام) در اين خانه بودند. پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم )، فرمود : هولاء اهل بيتي.
اين عده اهل بيت من هستند.

حاكم حسكاني در كتاب شواهد التزيل لقواعد التفصيل مي نويسد : وقتي كه آيه (و امر اهلك بالصلاه و اصطبر عليها )[طه/132] نازل شد، پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در هر نمازي مي‌آمد در جلوي درب خانه علي (علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) و مي‌فرمود : الصلاه رحمكم الله انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت ... [3]
ابن عساكر، در كتاب تاريخ دمشق در ترجمه اميرالمومنين علي (علیه السلام) از ابي‌سعيد خدري مي‌نويسد : پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) بعد از نزول آيه (و امرا اهلك بالصلاه و اصطبر عليها ) [طه/132]، به مدت هشت ماه در هنگام نماز صبح مي‌آمد در جلوي درب خانه علي (علیه السلام) و حضرت زهرا (سلام الله علیها)و مي‌گفت : الصلاه رحمكم الله انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا [4] .
لخمي طبراني در المعجم الكبير آورده است، زينب بنت ام سلمه مي‌گويد كه رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) در نزد ام سلمه بود كه حسن، حسين و فاطمه (عليهم السلام) بر حضرت وارد شدند، حسن در يك سو و حسين در سوي ديگر پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) نشستند و حضرت زهرا (سلام الله علیها) نيز در ميان اين دو قرار گرفت، سپس پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود : رحمة الله و بركاته عليكم اهل البيت، انه حميد مجيد. [5]
حاكم نيشابوري در كتاب « مستدرك الصحيحين »، ترمذي در كتاب « سنن » و احمد بن حنبل در كتاب « مسند » مي نويسند : پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) درب خانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) مي‌رفت و مي‌فرمود : الصلاة يا اهل البيت، انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا. [6]

شمس الدين ذهبي در كتاب سير اعلام النبلاء مي‌نويسد : و صح ان النبي (صلی الله علیه و آله و سلم )، جلل فاطمه و زوجها و ابنيها لكسا و قال : اللهم اهل بيتي، اللهم فاذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهيرا .
درست است اين خبر كه پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، فاطمه (سلام الله علیها) و دو فرزندش را در كسايي جمع كرد و گفت خداوندا اينها اهل بيت من هستند و رجس و پليدي را از اين عده به دور كن و اينها را پاكيزه گردان . [7]

آيه مباهله :

ابن سعد در كتاب طبقات الكبري در ترجمه الحسين (علیه السلام) مي‌نويسد : در جريان مباهله با علماي نجران، پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دست فاطمه، حسن و حسين (عليهم السلام) را گرفت و گفت : اينها فرزندان من هستند. [8]
حاكم نيشابوري در كتاب مستدرك الصحيحين مي نويسد : وقتي كه آيه مباهله نازل شد، پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) علي، فاطمه،حسن و حسين (عليهم السلام) را خواند و گفت : اللهم هولاء اهلي. بار خدايا اينها اهل من هستند. [9]

ازدواج علي (علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) :

بنا به نوشته بزرگان اهل سنت و جماعت، خليفه اول براي خواستگاري حضرت زهرا (سلام الله عليها) به نزد پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، رفت و پيشنهاد خويش را بيان نمود. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)،  فرمود : انتظر بها القضا. من در امر ازدواج فاطمه (سلام الله علیها) منتظر فرمان خداوند هستم. خليفه اول اين پاسخ را پاسخ منفي تلقي نمود. خليفه دوم نيز به ديگر بار و به همين منظور به نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، رفت و مانند خليفه اول پاسخ منفي شنيد. سپس خانواده علي (علیه السلام) به آن حضرت پيشنهاد كردند كه براي خواستگاري فاطمه (سلام الله علیها) به نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بروند که این پیشنهاد مورد موافقت قرار گرفت . [10]
ابن عباس می‌گوید : در هنگام ازدواج فاطمه (سلام الله عليها) با علي (علیه السلام )، پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در جلوي فاطمه (سلام الله علیها) و جبرئيل در سمت راست و مكائيل در سمت چپ و هفتاد هزار فرشته در پشت سر حضرت زهرا (سلام الله عليها) حركت مي‌كردند و اين خيل ملايك تا طلوع فجر به تسبيح و تقديس خداوند مشغول بودند .[11]
فاطمه (سلام الله علیها) محبوب ترين زنان در نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) است .
حاكم نيشابوري در كتاب المستدرك آورده است، كان رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)، اذا رجع من غزاة او سفراتي المسجد فصلي فيه ركعتين ثم ثني بفاطمة ثم ياتي ازواجه.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) وقتي كه از جنگي و يا از سفري برمي‌گشت، به مسجد مي رفت و دو ركعت نماز مي‌خواند، سپس به نزد دخترش فاطمه مي‌رفت و به او ثنا مي‌گفت و سپس به نزد زنانش مي‌رفت. [12]
ابن حجر در كتاب استيعاب از عايشه همسر پيامبر روايت كرده است كه از او پرسيدند كه ايّ الناس احب الي رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم )؟ چه كسي در نزد پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) محبوبتر است؟ وي در پاسخ گفت : از ميان زنان، فاطمه (سلام الله علیها) و از ميان مردان علي (علیه السلام) در نزد رسول خدا محبوبترند . [13]

غضب فاطمه (سلام الله علیها)، غضب خداست :

حاكم نيشابوري مي‌نويسد، پيامبر به دخترش فاطمه (سلام الله علیها) فرمود : ان الله يغضب لغضبك و يرضي لرضاك. خداوند با غضب تو غضبناك مي‌شود و با رضايت تو خشنود مي‌گردد . [14]

جایگاه خانه فاطمه :

حاكم حسكاني حنفي در كتاب شواهدالتنزيل مي‌نويسد : پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، آيه في بيوت اذن الله ان ترفع و يذكر [نور/36] را قرائت كرد و گفت : اين بيوت پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است. از آن حضرت پرسيده شد كه آيا بيت علي (علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) نيز از جمله همين بيوت است ؟ حضرت فرمود : بيت علي (علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) از بافضيلت‌ترين آنهاست . [15]
وی در روايتي ديگر آورده است، بعد از خواندن اين توسط پیامبر، شخصی از آن حضرت پرسيد : يا رسول الله، مراد از اين بيوت در اين آيه چه خانه‌هايي است ؟ حضرت فرمود : خانه‌هاي انبياست. ابوبكر پرسيد : يا رسول الله، خانه علي و فاطمه هم از جمله اين خانه‌هاست ؟ حضرت فرمود : بله از بافضيلت‌ترين آنهاست.[16]

فاطمه (سلام الله علیها) در بهشت با رسول خداست :

محب الطبري در كتاب الرياض النضره نقل مي‌كند كه در درجه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، حضرت زهرا (سلام الله علیها) در بهشت است . [17]
حاكم نيشابوري مي‌نويسد : علي، فاطمه، حسن و حسين (عليهم السلام)، اولين كساني هستند كه در بهشت وارد مي‌شوند . [18]

عظمت حضرت زهرا (سلام الله علیها) در محشر :

حاكم درباره عظمت حضرت زهرا (سلام الله علیها)، نقل مي‌كند كه در روز قيامت منادي ندا مي‌دهد كه اي اهل محشر، چشمانتان را ببنديد كه فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) وارد مي‌شود . [19]

فاطمه (سلام الله علیها) حورا است :

خطيب بغدادي مي‌نويسد كه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، فرمود : فاطمه حوراء انسية كلما اشتقت الي الجنه قبلتها. فاطمه حوريه‌اي است در صورت انسان، هر گاه من مشتاق بهشت مي‌شوم او را مي‌بوسم . [20]
ابن حجر در كتابش از پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم )، نقل مي‌كند كه آن حضرت فرمود : ابنتي فاطمه حورا آدمية. دخترم فاطمه حوريه‌اي است در شكل آدميان .[21]

فاطمه بهترين زنان است :

خطيب بغدادي در تاريخ بغداد مي‌نويسد : خير رجالكم، علي‌ بن ابي‌طالب و خير نسائكم، فاطمة، بنت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم). بهترين مردان شما، علي‌بن ابي‌طالب و بهترين زنان شما، فاطمه، دختر محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) است.[22]

فاطمه (سلام الله علیها) پاره تن رسول خداست :

بخاري نقل مي‌كند كه پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)، فرمود : فاطمة بضعة مني، فمن اغضبها، اغضبني. فاطمه، پاره تن من است، پس هر كه او را غضبناك كند، مرا به غضب در آورده است. [23]

دوستي و دشمني با فاطمه (سلام الله علیها)، دوستي و دشمني با پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) است :

بسياري از بزرگان اهل سنت نوشته‌اند كه پيامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) به علي (علیه السلام)، فاطمه (سلام الله علیها)،حسن (علیه السلام) و حسين (علیه السلام)، نگاه كرد و فرمود : انا حرب لمن حاربكم و سلم لمن سالمكم. من با دشمنان شما، دشمن و با دوستان شما، دوستم.[24]

فاطمه (سلام الله علیها)، سيده زنان است :

ابن سعد، بخاري، ذهبي و حاكم نيشابوري نوشته‌اند كه عايشه همسر پيامبر مي‌گويد : حضرت زهرا (سلام الله علیها) در هنگام رحلت پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) پيش آن حضرت رفت و پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به وي چيزي گفت و فاطمه (سلام الله علیها)، گريان شد و سپس چيزي به وي فرمود و حضرت زهرا (سلام الله علیها)، خندان شد. عايشه مي‌گويد، از سرّ اين كار از وي جويا شدم. فاطمه (سلام الله علیها) در اين هنگام به عايشه گفت : من سر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را فاش نمي‌كنم.
مي‌گويد: بعد از رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به ديگر بار از او پرسيدم. فاطمه (سلام الله علیها) در پاسخ گفت : پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) به من فرمود : همانا جبرئيل هر سال يك بار نازل مي‌شد تا قرآن را بر من عرضه بدارد ولي امسال دو بار نازل شده است. اين دليل بر اين امر است كه مرگم نزديك است. من از اين سخن گريستم. حضرت فرمود : چرا گريه مي‌كني، اما ترضين ان تكون سيدة نساء هذه الامة او نساء العالمين ؟ آيا راضي نيستي كه سيده زنان اين امت يا سيده زنان جهانيان باشي ؟ [25]
ابن سعد نظير همين روايت را از ام سلمه نقل كرده است.[26]
احمدبن حنبل از ابوسعيد خدري نقل می‌كند كه پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، فرمود : حسن و حسين، سرور جوانان اهل بهشتند و فاطمه سرور زنان اهل بهشت است. [27]
عبسي كوفي مي‌نويسد : پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود : فرشته‌اي از جانب پروردگار بر من نازل شد و خبر داد كه فاطمه، سيده زنان اهل بهشت است.[28]
در نقلي ديگر آمده است كه آن حضرت فرمود : فاطمه، سيده زنان، جهانيان است.[29]
بخاري نیز نقل كرده است كه پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود : فاطمه سيده زنان اهل بهشت است. [30]
حذيفه هم مي‌گويد : پيامبر فرمود : ملكي از آسمان نازل شد و از خداوند عالم اين پيام را رساند كه فاطمه سيده زنان اهل بهشت است .
ذهبي در ذيل مستدرك حاكم وقتي كه به اين روايت مي‌رسد، مي‌گويد : اين روايت صحيح است.[31]

همه اینها تنها گوشه‌ای از فضائل این بانوی گرامی است که توسط برخی از غلمای بزرگ اهل سنت، انتشار پیدا کرده و دلیل بر برتری و فضیلت اهل‌بیت نسبت به سایر افراد است.

منابع:

[1]- المعجم الکبیر: ج 22، ص 415- مجمع الزوائد: ج 9، ص 132 . المناقب خوارزمی، ص 78 . الفصول المهمه فی معرفه الأئمه، ج 1، ص 585 . کنز العمال، ج 13، ص 145 . ینابیع الموده، ج 1، ص 381.
[2] ـ اعيان الشيعه 1، ص 308 3 ـ همان.
[3] ـ شواهد التنزيل لقواعد التفضيل 1، ص 497 ح 526.
[4] ابن عساكر، تاريخ دمشق، ترجمه الامام علي (علیه السلام) ص 89 ح 315.
[5] ـ المعجم الكبير24، ص 282، 281 خ 713.
[6] مستدرك الصحيحين 3، ص 158، سنن ترمذي خ 3206، مسنداحمد 3 ص 259.
[7] ـ سيراعلام النبلا 2 ص 122.
[8]  طبقات الكبري، ابن سعد، ترجمه الحسين، موسسه آل البيت، ص 139 و 140.
[9] ـ مستدرك الصحيحين 3، ص 150.
[10] ابن سعد، طبقات الكبري 8 ص 19 و 20.
[11] ـ تاريخ بغداد 5، ص 7.
[12] ـ اعيان الشيعه 1، ص 307.
[13] ـ همان ص 308.
[14]ـ مستدرك الصحيحين 3، ص 154.
[15]ـ شواهدالتنزيل لقواعد التفضيل ج 1 ص 532 ج 566.
[16]ـ همان ص 533 ح567 و نيز ص 534 خ 568.
[17] ـ الرياض النضره 2 ص 208.
[18]ـ مستدرك 3 ص 151.
[19]ـ همان ص 153.
[20] ـ تاريخ بغداد 5 ص 86.
[21] ـ صواعق المحرقه، ص 96.
[22] ـ تاريخ بغداد 3 ص 392.
[23]ـ صحيح بخاري 5، ص 92 و 105 المنصف في الاحاديث و الآثار، عبسي كوفي ج 7 ص 512.
[24]ـ مسنداحمد 2 ص 242 مستدرك حاكم 3 ص 149، ترمذي خ 3870، المصنف في الاحاديث 7 ص 512.
[25] ـ طبقات 8، ص 248 ـ 247، صحيح بخاري 5، ص 55 ـ 54 مستدرك 3 ص 156.
[26] ـ طبقات همان ص 248.
[27] ـ مسنداحمد 3، ص 473 خ 11224.
[28] ـ المصنف 8 ص 527.
[29] ـ همان.
[30] ـ بخاري 5 ص 92.
[31]ـ مستدرك 3، ص 151