گرفتن بیعت به چه قیمتی؟
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_به گواهی تاریخ، بعد از رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، همان عدهای که از آن حضرت در مورد تهیه قلم و کاغذ سرپیچی کرده یا مانع آوردن آن شدند، در واقع چشم طمع به خلافت دوخته بودند.
هم اینان بودند که در سقیفه بنی ساعده گرد هم آمدند و با تشکیل شورایی که خالی از وجود امیر المومنین علی (علیه السلام) بود، اقدام به تعیین جانشین پیامبر اکرم نمودند.[1]
اما برای به دست آوردن اقبال عمومی و مشروع جلوه دادن عمل خود میبایست به سراغ نزدیکترین اصحاب و یاران پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) میرفتند و با جلب رضایت ایشان، پایههای حکومت خود را استحکام میبخشیدند.
از طرف دیگر گروهی از اصحاب و یاران صدیق پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم )که بارها شاهد گفتار آن حضرت به خصوص در ضمن جریان غدیر مبنی بر جانشینی حضرت علی (علیه السلام) به عنوان خلیفه مسلمین بودند و همچنین بنیهاشم که به طور طبیعی از بیعت کردن با غیر امیرالمومنین (علیه السلام) امتناع میورزیدند، همگی جهت اعتراض به خلیفه منتخب سقیفه در خانه فاطمه زهرا (سلام الله علیها) متحصن شدند.[2]
پس از وقوع جریانهای مختلف، عمر به همراه عدهای، برای گرفتن بیعت از متحصنین و به ویژه امیر المومنین (علیه السلام ) به درب خانه فاطمه زهرا (سلام الله علیها) رفتند ولی پس از اینکه از ورودشان به داخل خانه جلوگیری شد، با هجوم به درب خانه، وارد منزل شدند و حضرت علی (علیه السلام) را کشان کشان (برای گرفتن بیعت ) روانه مسجد کردند.[3]
در این میان وقتی حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در پشت درب منزل قرار داشتند، با هجوم ناجوانمردانه مهاجمان مواجه گردیده و مابین در و دیوار، دچار آسیب گردیدند به گونهای که جنینشان را از دست دادند که این مطلب را ابراهیم ابن سیار بن هانی مشهور به نظّام ( متوفای 230 ه.ق) فیلسوف و متکلم مشهور اهل سنت در کتب متعددی از خود آورده است.[4]
حال جای این سوال باقی است که آیا بیعت این چنینی باعث مشروعیت بخشیدن به حکومت خواهد شد؟
بیعتی که در آن پاره تن رسول الله دچار جراحت و مسدومیت شدید شود و طفل بیگناهش سقط گردد، به خانه وحی تعرض گردیده و به آتش کشیده شود، یگانه یادگار رسول خدا تازیانه بخورد و... آیا ارزشی خواهد داشت و موجب مشروعیت خلافت خلیفه میگردد؟
بیعت گرفتن به چه قیمتی؟!
منابع:
[1] سلفی گری در آیینه تاریخ آیه الله شیخ جعفر سبحانی ص 72
[2] ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج 2، ص 325
[3] همان
[4] شبهات فاطمیه ص 48
افزودن نظر جدید