عدالت صحابه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ آیا همه صحابه عادل بودهاند؟ صحابه به چه کسانی اطلاق میگردد؟ آیا گناهان صحابه بخشودنی است؟ آیا نباید در مذمّت صحابه سخن گفت؟
اینها مسائلی است که بین اهلسنت و شیعه امامیه مورد اختلاف واقع شده است. طبق نظر اکثر اهلسنت، صحابه عادلاند و کسی حقّ ندارد در مذمّت آنان چیزی بگوید. و اگر گناهی نیز از آنان سر زده است، بخشیدنی است. ولی در مقابل، برخی از اهلسنت و شیعۀ امامیه، قائل به عدم عدالت کل صحابهاند، هر چند افراد خوب و عادل هم در میان آنان فراوان بوده است...
مفهوم عدالت
عدالت از مادۀ عدل، خلاف جور است. و در اصطلاح محدثان، اصولیها و فقیهان هر کدام آن را به معنایی تفسیر کردهاند که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
1. غزالی میگوید: « عدالت عبارت است از استقامت در سیره و دین. و حاصل عدالت، عبارت است از هیئتی راسخ در نفس که انسان را به ملازمت با تقوا و مروّت وا میدارد ».[1]
2. سیوطی میگوید: « اصحاب گفتهاند: عدالت، ملکه یا هیئتی است راسخ در نفس که مانع میشود از به جای آوردن گناه کبیره و صغیرهای که دلالت بر خسّت نفس داشته باشد، یا مباحی که مخلّ به مروت باشد ».[2]
3. ابن حجر میگوید: « عادل کسی است که دارای ملکهای باشد که او را بر ملازمت تقوا و مروت وا دارد. و تقوا عبارت است از اجتناب از اعمال پست مانند شرک، فسق، یا بدعت ».[3]
مفهوم صحابه
خلیل بن احمد فراهیدی میگوید: « صحابه: مصدر « صاحبک » و صاحب به معنای نعتی است؛ ولی در کلام غالبا به معنای اسمی به کار میرود ».[4]
راغب اصفهانی میگوید: صاحب به معنای ملازم است؛ یعنی کسی که ملازم کسی یا چیزی است، خواه مصاحبتش به بدن باشد، که این معنای حقیقی است و در اکثر اوقات استعمال دارد، یا به عنایت و همّت باشد، که این هم یک نوع مصاحبت است و لو مجازا... ». و به معنای لغوی در قرآن کریم در موارد متعدد به کار رفته است که تمام آنها مشترک در معنای معاشرت و ملازمت است.[5]
قول به عدالت کل صحابه مخالف قرآن است
قرآن گرچه برخی از صحابه را ستایش میکند، ولی عده دیگری را هم سرزنش و نکوهش میکند.
آیاتی را که در مذمت برخی از صحابه وارد شده میتوان بر چند بخش تقسیم نمود:
1. آیهای که بخشی از صحابه را متهم به نفاق نموده و با این عنوان آنان را سرزنش کرده است؛ مانند:
« و ممّن حولکم من الأعراب منافقون و من أهل المدینة مردوا علی النّفاق لا تعلمهم نحن نعلمهم سنعذّبهم مرّتین ثم یردّون إلی عذاب عظیم »؛[ توبه / 101 ] بعضی از اعراب اطراف مدینه و برخی از اهل شهر مدینه هم منافقاند و بر نفاق ثابتاند شما از نفاقشان آگاه نیستید و ما بر نیّت ناپاک آنان آگاهیم و آنان را دوبار عذاب میکنیم و عاقبت هم به عذاب سخت ابدی دوزخ باز خواهند گشت.
2. کسانی که تصریح به فسق آنان شده است؛ مانند:
« یا أیّها الّذین آمنوا إن جاءکم فاسق بنبإ فتبیّنوا أن تصیبوا قوما بجهالة فتصبحوا علی ما فعلتم نادمین »؛[ حجرات / 6 ] ای مؤمنان هرگاه فاسقی برای شما خبری آورد تحقیق کنید مبادا به سخن چینی فاسق نادانی، به قومی رنجی رسانید و سخت پشیمان گردید. آیه در مورد برخی از اصحاب است.
3. آیهای که گروهی از صحابه را بدون عنوان مذمت میکند مانند:
« و إذا رأوا تجارة أو لهوا انفضّوا إلیها و ترکوک قائما قل ما عندالله خیر من اللّهو و من التّجارة و الله خیر الرّازقین »؛[ جمعه / 11 ] و این مردم چون تجارتی یا لهو و بازیچهای ببینند بدان شتابند و تو را در نماز تنها گذارند ای رسول ما بگو به خلق که آنچه نزد خداست، برای شما از لهو و تجارتهای دنیا بهتر است و خدا بهترین روزی دهندۀ خلائق است.
4. آیهای که برخی از صحابه را به عنوان مؤمن و مسلمان مذمت کرده است:
« یا أیّها الّذین آمنوا ما لکم إذا قیل لکم انفروا فی سبیل الله اثاقلتم إلی الأرض أرضیتم بالحیاة الدنیا من الآخرة فما متاع الحیاة الدّنیا فی الآخرة إلّا قلیل * إلّا تنفروا یعذّبکم عذابا ألیما و یستبدل قوما غیرکم و لا تضرّوه شیئا و الله علی کلّ شیء قدیر »؛[ توبه / 38 و 39 ] ای کسانی که ایمان آوردید چرا وقتی امر شود که برای جهاد در راه دین بیدرنگ آماده شوید به خاک زمین دل بستهاید؛ آیا راضی به زندگانی دنیا به جای آخرت شدید؟ در صورتی که متاع دنیا در برابر عالم آخرت اندک و ناچیز است. بدانید که اگر در راه خدا برای جهاد بیرون نشوید خدا شما را به عذابی دردناک معذب خواهد کرد و قومی دیگر برای جهاد به جای شما بر میگمارد و شما به خدا زیانی نرساندهاید و خدا بر هر چیز تواناست.
قول به عدالت همه صحابه مخالف سنّت نبوی است
با مراجعه به روایاتی که از پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) رسیده، عدالت همه صحابه مورد قبول پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) نبوده است اینک به نقل برخی از روایات میپردازیم:
1. ابی وائل به نقل از عبدالله از پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) نقل میکند که فرمود: « من در کنار حوض به انتظار شما میمانم که در این هنگام مردانی از شما را نزد من میآورند، همین که اراده میکنم به آنها نزدیک شوم مانع میشوند. عرض میکنم پروردگارا! اینان اصحاب من هستند، خداوند میفرماید: ای پیامبر نمیدانی بعد از تو چه کردند ».[6]
به این مضمون دهها روایت در معتبرترین کتابهای اهلسنت موجود است.
2. امّ سلمه میگوید: پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: « از میان اصحابم کسانی هستند که بعد از من، نه من آنان را خواهم دید و نه آنان مرا ».[7]
3. طلحة بن عبیدالله و ابن عباس و جابر بن عبدالله میگویند: رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) بر کشتگان مسلمانان احد نماز گذارد، آنگاه فرمود: من بر آنان شاهدم. ابوبکر عرض کرد: ای رسول خدا! آیا اینان برادران ما نیستند، اسلام آورده و همانند ما جهاد ننمودند؟ پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: بلی، ولی آنان از اجرهایشان استفاده نبردند. نمیدانم که شما بعد از من چه میکنید... ».[8]
تعارض قول به عدالت کل صحابه با حقایق تاریخی
با مراجعه به تاریخ صحابه نیز درمییابیم که عدالت همۀ صحابه خلاف واقعیتهای تاریخی است.
1. ابن عباس میگوید: هنگامی که پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) درخواست قلم و دوات نمود تا وصیت خود را بنویسد برخی از صحابه به او جسارت کرده و نسبت هذیان دادند.[9]
2. جابر میگوید: ما با پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) نماز میخواندیم که قافلهای با کالایشان از شام وارد مدینه شد، همۀ نمازگزاران پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) را رها کرده و به سراغ قافله رفتند مگر دوازده نفر، که در این موقع آیهای در مذمت آنان وارد شد: « و إذا رأوا تجارة أو لهوا انفضّوا إلیها و ترکوک قائما ».[10]
3. آیا میتوان ولید بن عقبه را که به نص قرآن فاسق نامیده شده و در عصر عثمان شراب نوشید و در حالت مستی امام جماعت شد، عادل بنامیم.[11]
4. آیا میتوان مغیرة بن شعبه را که چند نفر بر زنای او شهادت دادند در حالی که از بیعت کنندگان در زیر درخت حدیبه بوده است عادل بدانیم. [12]
قول به عدالت همه صحابه با روح اسلام سازگاری ندارد
خداوند متعال انسان را مختار آفریده است و از طرفی، هیچ پیامبری در طول تاریخ بشریّت مردم خود را تکوینا متحوّل نکرده است، بلکه از راه تبلیغ و ارشاد آنها را به راه راست هدایت فرموده، که دستهای این هدایت را پذیرفته و سعادت یافتند، و دستهای دیگر به خاطر عدم پذیرش هدایت، به گمراهی افتادند. پیامبر اسلام ( صلی الله علیه و آله و سلم ) نیز از این قاعده استثنا نشده است، زیرا اگر چه آن حضرت ( صلی الله علیه و آله و سلم ) نهایت سعی و کوشش فراوانی در راه سعادت اصحابش نمود، ولی برخی تا به آخر راه، در مسیر باقی نماندند.
منابع:
[1]. المستصفی، ج 1، ص 157.
[2]. الاشباه و النظائر، ص 384.
[3]. فتح الباری، ج 5، ص 251.
[4]. ترتیب کتاب العین، ص 440.
[5]. مفردات راغب، ص 275.
[6]. صحیح بخاری، ج 9، ص 58.
[7]. مسند احمد، ج 6، ص 298.
[8]. مغازی واقدی، ج 1، ص 410.
[9]. صحیح بخاری، رقم حدیث 2888.
[10]. همان، رقم حدیث 1953.
[11]. الاصابة، ج 3، ص 228.
[12]. همان، ج 3، ص 452.
افزودن نظر جدید