تصوف
شاید بتوان سیدعلیرضا جذبی، قطب فرقه سلطان علیشاهی و جانشین منتخب نورعلی تابنده را ضعیفترین قطب فرقه سلطان علیشاهی خواند. قطبی که بعد از به قطبیت رسیدن، حدود یک سال سکوت اختیار کرد و هیچ صحبتی نداشت و تمام مدیریت او در این مدت در دو، سه بیانیه خلاصه میشود. عدم پاسخ به تفرقه افکنیهای امثال مصطفی آزمایش و همسرش و همچنین بی تفاوتی به ادعای قطبیت صلاحی از جمله ضعفهای مدیریتی ایشان بهشمار میآید.
نور علی تابنده قطب سابق طریقت درویشی گنابادیه، به عنوان انسان کامل و مهدی زمان! را در چهارچوب ویژگیها و توصیفات مذکور قرار دهیم. انسان کاملی که معصوم است! عالم به همه علوم عالم است، الهامات غیبیه را دریافت میکند، از باطن افراد مطلع است، عارف و زاهد زمانه است و ...وی اذعان میکند که نامههای دراویش را نمیخواند، چون فرصت نمیکند! و در جواب درویش بیچاره به دروغ میگوید: نامهها جواب ندارند!
نور علی تابنده قطب سابق فرقهی منحرف گنابادیه نیز در راستای نادیده گرفتن زن مسلمانی که الگویش، دردانه خلقت حضرت زهرا (سلام الله علیها) ست؛ بیتوجه به روز میلاد آن حضرت و روز زن، روز 8 مارس را روز زن نامید. واضح است که تابنده معلومات و سواد دینی ندارد ولی ندانستن جایگاه ویژه زنان در اسلام و ارزش و کرامتی که اسلام برای زنان قائل شده است عجیب و دور از ذهن است.
بعد از به قطبیت رسیدن سید علیرضا جذبی، وضعیت در فرقه سلطان علیشاهی به حدی بحرانی شده است که حتی زنانی که در این فرقه از جایگاهی برخوردار نیستند، قطبیت او را زیر سؤال میبرند.همسر مصطفی آزمایش در سخنانی عجیب، تجدید بیعت را امری الزامی و اجباری نمیداند، چراکه معتقد است دارای حق انتخاب است. این درصورتی است که ملاسلطان گنابادی بقای دین و حتی درویشی یک مرید را به بیعت با مرشد مشروط کرده است.
محمد اسماعیل صلاحی نیز بهمانند بزرگان سلف خود به تشریح موضوع لزوم اجازه پرداخت و مهمترین نیاز و اصل برای سالک را داشتن اجازه از ولی زمان دانست و تاکید کرد که نورعلیشاه ثانی در رساله صالحیه، داشتن اجازه هم در ملکوت سفلی و هم در ملکوت علیا را شرط دانسته است. ایشان همچنین به این موضوع اشاره کرده است که ریاضات و مکاشفات اگر بدون اجازه باشد نه تنها باعث کمال نخواهد شد، بلکه موجب استدراج نیز خواهد شد.
محمد اسماعیل صلاحی در سخنرانی خود برای اثبات اجازه در تمام اعمال شرعیه و غیر شرعیه با استناد به روایت قَصَمَ (قَطَعَ) ظَهری اثنانِ: عالِمٌ مُتَهَتِّک و جاهِلٌ مُتَنَسِّک به این موضوع پرداخت که جهل در این روایت به معنای به معنای عدم وجود اجازه است چرا که آن را از ولیّ زمان اخذ نکرده است. درحالیکه منظور از "جاهل متنسک" یعنی شخص نادانی که اهل زهد و انجام عبادات است و در انجام عباداتش سختکوش است.
محمد اسماعیل صلاحی مطابق رسم بزرگان سلف خود، در سخنانی به اثبات نیاز به اجازه پرداخت و اجازه را ملاک عمل در تصوف و تشیع دانست. ایشان برای اثبات این مطلب به تفسیر به رأی متوسل شد و آیه ای را که در تأکید بر گرفتن پند و اندرز از سرنوشت و سرگذشت گذشتگان بود را مربوط به داشتن اجازه در تمام اعمال شرعیه دانست.
درحالی که در فرمان قطبیت تمام فرزندان ملاسلطان گنابادی از واژه اشاره غیبیه استفاده شده و بدین وسیله انتخاب آنها را از طرف خداوند متعال قلمداد کرده است، ولی در سالیان اخیر و در دوره قطبیت نورعلی تابنده و مهندس جذبی این اشاره غیبیه دیگر رنگ و بو و کاربرد خود را از دست داده است و گویا این حضرات، دیگر مایل به استفاده از این واژه نیستند.
آیا تصوف فطرت است و یا بدعت؟! بدعت در لغت به معنی نوآور و یا نوآورده میباشد و در اصطلاح دانش کلام و علوم دینی پدید آوردن رسم و آیین و باور تازه در دین است. رسم و آیین و باوری که ریشه در قرآن و سنت پیامبر (صلّی اللَّه عليه و آله) و ائمه (علیهم السلام) ندارد و پس از زمان پیامبر(صلّی اللَّه عليه و آله) و یاران وی پدیدار گشته است.
بعد از منتشر کردن پستی درباره دفاع مولوی از ابن ملجم، یکی از برادران اهلسنت چندین سؤال مطرح کردند که چرا به ابوبکر و عمر و عثمان فحش و ناسزا میگویید؟ آیا تمام صحابه یکسان نبودند؟ چرا شیعه حضرت علی (علیه السلام) را به مقام خدایی میرساند؟ این درحالی که شیعه قائل به هیچ کدام از این مسائل نیست و اینها همگی اعتقاداتی است که به شیعه چسباندند و این اعتقادات در کتب اعتقادی شیعه جایی ندارد.
مصطفی آزمایش و همسرش شرمان بهشتی جزو اولین دراویشی بودند که مخالفت خود در بیعت با جانشین نورعلی تابنده را اعلام و ناقوس تفرقه را به صدا درآوردند. خانم شرمان بهشتی علت مخالفت خود در بیعت با جذبی را حبس خانگی نورعلی تابنده دانست و معتقد است که ایشان از آزادی در گفتار و عمل برخوردار نبودند و همچنین در انتخاب جناب جذبی مردد بودند. لذا نماینده الهی شخصی دیگر است.
محمد اسماعیل صلاحی با انتشار پستی در فضای مجازی به دفاع از مصطفی آزمایش پرداخته و در آن پست به خدمات مصطفی آزمایش اشاره کرده است. اما واقعیت این است که مصطفی آزمایش کاری جز خیانت و جاسوسی و تخریب نظام اسلامی و همراهی با شبکههای معاند و سازمان منافقین و فرقه ضاله بهائیت در راه دشمنی با مردم ایران نداشته است.
صلاحی مدعی قطبیت فرقه سلطان علیشاهی همراه با شبکههای معاند داخلی و خارجی به طرح توافقنامه ایران و چین واکنش نشان داد و خطاب به مسئولین گفت: بهجای تکیه بر کمونیست به دستور خداوند بازگردند و به دول مسیحی نزدیک شوند و روابط خود را با آنان اصلاح نمایند. این درحالی است که خدا در آیات قرآن خلاف این حرف را قائل شده است و مسلمانان را از ولی و سرپرست گرفتن آنها برحذر داشته است.
نورعلی تابنده همچون سایر اقطاب سلف خویش به پیروان خود امر میکند که در انجام مستحبات در پی کسب اجازه از وی باشند و تا به آنان گفته نشده اعمال مستحبی را انجام ندهند. وی میگوید: «در مواقعی خودتان حق ندارید مستحبّات را انجام دهید. آن مواقعی است که حتماً باید با اجازۀ پیر باشد.»