اعتقادات نسبت داده شده به شیعه
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ بعد از منتشر کردن پستی درباره دفاع مولوی از ابن ملجم، یکی از برادران اهل سنت چندین سؤال مطرح کردند و گفتند: چندتا سئوال از شما علمای شیعه دارم. چرا میگوئید فحش و ناسزا در اسلام حرام است ولی خود شما آخوندها فحش میدهید؟ چرا به ابوبکر و عمر و عثمان فحش و ناسزا میگویید؟ آیا تمام صحابه یکسان نبودند؟ اگر میگویید نه، خواهش میکنم دلیلش را بیان کنید که چرا یکسان نبودند؟ شماها چرا حضرت علی (علیه السلام) را به مقام خدایی میرسانید؟ فرق بین علی و سایر خلفای راشدین چیست؟ بهطور منطقی بیان کنید، کورکورانه و جاهلانه زیاد شنیدیم... اگر عمر دشمن علی بوده پس چرا علی او را به دامادی قبول کرده؟
اولاً شما خود دم از ایمان و اسلام میزنی ولی در مقام عمل، به علمای شیعه تهمت میزنی و ایشان را متهم به فحاشی میکنی. درحالیکه علمای شیعه فحاشی در حق اهل سنت و خلفای ایشان را حرام میدانند و اگر کسی چنین کاری انجام دهد کاری خلاف نظر علمای شیعه انجام داده است.
شما پرسیدید که فرق میان حضرت علی (علیه السلام) و بقیه خلفای اهل سنت چیست؟ و آیا همه صحابه پیامبر (صلی الله علیه و آله) مساوی نیستند؟ خود علمای اهل سنت در کتب خود به تفاوتهای میان حضرت علی (علیه السلام) و خلفای اهل سنت اشاره کردهاند. مثلاً ابن کثیر شافعی میگوید: «خلیفه دوم بر روی منبر پیامبر اکرم (صلیالله علیه و آله) در پاسخ به اشکالی که یکی از زنان حاضر در مسجد به سخنان او کرده بود گفت: «تمامی مردمان از عمر داناترند، حتی زنان پردهنشین!» [1] یا اینکه به اعتراف خود علمای اهل سنت، خلیفه دوم بارها گفته است که: «اگر علی نبود، عمر هلاک میشد» این جملهای است که بسیاری از علماء بزرگ اهل سنت مانند تفتازانی [2] فخررازی [3] ابن ابیالحدید [4] و زمخشری [5] به این مطلب اعتراف و در کتب خودشان به آن اشاره کردند. در مورد مساوی بودن و عدالت داشتن همه صحابه پیامبر (صلیالله علیه و آله) نیز شیعه چنین اعتقادی ندارد، چراکه در قرآن بارها خلاف این نظر اهل سنت آمده است. مثلاً قرآن مجید بعضی از صحابه پیامبر (صلی الله علیه و آله) را بهعنوان «فاسق» معرفی کرده است: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ جَاءَکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإ فَتَبَیَّنُوا أَنْ تُصِیبُوا قَوْماً بِجَهَالَة فَتُصْبِحُوا عَلَی مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ [حجرات / 6] ای کسانی که ایمان آوردهاید اگر شخص فاسقی خبری برای شما بیاورد، درباره آن تحقیق کنید، مبادا از روی نادانی به گروهی آسیب برسانید و از کرده خود پشیمان شوید». در میان مفسّران، معروف است که این آیه مربوط به «ولید بن عُقبة» از صحابه پیامبر (صلی الله علیه و آله) است.
اینکه شما مدعی هستید که شیعه حضرت علی (علیه السلام) را به مقام خدایی میرساند، درست نیست چراکه هیچگاه چنین مطلبی جزو اعتقادات شیعه نبوده و نیست بلکه این از اعتقادات انحرافی بعضی از فرقههای صوفیه است که خود را شیعه میدانند. مثلاً سلطان حسین تابنده یکی از اقطاب فرقه سلطان علیشاهی با نقل خاطرهای از سعادت علیشاه مینویسد: «یکی از پیروان از ایشان پرسیده بود فرق بین ما و علی اللهیان چیست؟ درصورتیکه ما نیز مقام علی را مافوق بشر میدانیم. جواب داده بود که ما میگوییم: علی نیست، خداست و آنها میگویند: خدا نیست، علی است.» [6] عقاید و انحرافات این فرق را نباید جزو اعتقادات شیعه دانست چراکه شیعه از این اعتقادات منحرف و ضاله مبراست و در کتب عقاید شیعه چنین اعتقاداتی به چشم نمیخورد و فقط این دراویش هستند که به این اعتقادات پوچ و باطل روی آوردهاند.
در مورد اینکه عمر داماد حضرت علی (علیه السلام) بود هم آنچه بین روایات شیعه و اهل سنت مشترک است، این است که خلیفه دوم، از ام کلثوم خواستگاری کرد، ولی حضرت علی (علیه السلام) با این امر مخالفت کردند. عمر بن خطاب، با تهدیدهای مکرر، خواسته خود را تکرار کرد و حضرت علی (علیه السلام) علیرغم مخالفت خود با این امر، اختیار ازدواج ام کلثوم را به عموی خویش عباس بن عبدالمطلب واگذار کردند و عقد نکاح بین عمر و ام کلثوم با اجازه و اختیار ایشان منعقد شد. برخی از روایات بر این نکته تأکید دارند که قبل از اینکه زفافی صورت بگیرد، عمر از دنیا رفت و حضرت علی (علیه السلام) دختر خود ام کلثوم را به خانه خویش بازگردانید. علت اینکه زفافی هم صورت نگرفته بود طبق اعتراف خود علمای اهل سنت این بود کهام کلثوم هنوز به سن بلوغ نرسیده بود و حضرت علی (علیه السلام) هم همین مسئله را مطرح میکند که عمر نمیپذیرد و آن را بهانه میدانست. [7] رزقانی مالکی، از علمای اهل سنت هم میگوید: ام کلثوم، همسر عمر بن خطاب بود و قبل از اینکه به سن بلوغ برسد، عمر از دنیا رفت. [8] البته عدهای از علمای شیعه و سنی از اساس این مطلب را انکار میکنند و معتقدند که در نقل این مطلب اشتباه صورت گرفته. نووی از علمای اهل سنت در کتاب تهذیب الاسماء معتقداست کهام کلثومی که با عمر ازدواج کرده دختر ابوبکر بوده نه حضرت علی (علیه السلام). [9]
پینوشت:
[1]. ابن کثیر، اسماعیل، تفسیر القرآنالعظیم، محقق محمدحسین شمسالدین، نشر دارالکتبالعلمیة، بیروت، 1419 ق، ج ۱ ص ۴۶۷، و الدررالمنتثره ص ۲۴۳، و ابن جوزی در سیره عمر ص ۱۲۹
[2]. تفتازانی، مسعودبنعمر، شرح مقاصد، ج 2، ص 294
[3]. فخر رازی، محمدبنعمر، التفسیر الکبیر، ج 21، ص 22
[4]. ابنابیالحدید، عبدالحمیدبن هبه الله، شرح نهج البلاغه، محقق محمد ابراهیم ابوالفضل، نشر مکتبه آیت الله مرعشی نجفی، قم، 1304، ج 1، ص 18 و ج 12، ص 179
[5]. زمخشری، محمودبن عمر، المفصل فی صنعه الاعراب، محقق محمد نعسانی، ج 1، ص 432
[6]. تابنده ، سلطان حسین، نابغه علم و عرفان، تهران، انتشارات حقیقت، ص 47
[7]. ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق، عطا، محمد عبد القادر، ج 8، ص 339، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1410 ق
[8]. رزقانی، محمد بن عبدالباقی، شرح المواهب اللدنیّة، نشر بیروت، 1417 ه ق، ج 7، ص 9
[9]. أبو زكريا محيي الدين يحيى بن شرف، نووی، تهذیب الاسماء، نشر دارالکتب العلمیه، بیروت، ۱۹۹۶ م، ج ۲، ص ۶۳۰
افزودن نظر جدید