مباحث کلامی
از نکات جالب روایاتی که نصّ بر امامت ائمه دوازدهگانه شیعه را نقل نمودهاند، وجود راویانی غیر اثنیعشری در سند برخی از آنهاست. یکی از این افراد زیاد بن منذر «ابوالجارود» که از بزرگان زیدیه است و حتی فرقه «جارودیه» به وی منتسب است. در این مقاله به بررسی روایات وی و نقش آن در اعتماد به احادیث ائمه اثنیعشر پرداخته شده است.
پیغمبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: قوم بنیاسرائیل به 71 فرقه منشعب شدند و امت من به 72 فرقه منشعب خواهند شد و همه آنها در آتش هستند، جز فرقهای که با جماعت همراه باشد. با توجه به فرمایش پیامبر در حدیث ثقلین، تنها گروهی جزو جماعت شمرده میشوند، که اولاً به قرآن تمسک کنند و ثانیاً امامی برای جماعت خود داشته باشند.
یکی از پرسشهای تاریخی که باید هر مسلمانی در پی جواب دادن به آن باشد، مساله تدفین شبانه حضرت زهرا(سلام الله علیها) است. بررسیها نشان میدهد که قضیه تدفین مظلومانه حضرت زهرا در دل شب، در پی نارضایتی ایشان، از عملکرد خلفا است. این نتیجه از مطالب علمای بزرگ اهلسنت همچون بخاری، ابنابی شیبه، جوینی و... به دست میآید.
اهل سنت معتقدند که خلیفه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به اجماع امت اسلامی منعقد شده است و از سوی خداوند تبارک و تعالی نصب نگردیده است، چرا که اگر اینطور بود حتماً پیامبر آن را در میان اصحاب خود متذکر میشد، و این در حالی است که به مناسبتهای مختلف خصوصاً در واقعه حجة الوداع پیامبر این مهم را به مردم ابلاغ نمود.
شیعه امامیه معتقد است که بعد از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) خلافت و جانشینی به حضرت علی (علیه السلام) طبق نص صریح و بعضی آیات قرآن باید میرسید، اما این جانشینی به خاطر هوی و هوس برخی از صحابه، از حضرت علی دور شد و جامعه اسلامی دچار اختلاف و تشتت آراء گردید، اما این اعتقاد باعث شد، برخی مذاهب خود را از آنان جدا بدانند.
موضوع امامت در دین اسلام از مسائلی است که میتوان گفت: هیچ مسئلهای در این دین به آن اندازه مورد بحث و بررسی و نقد قرار نگرفته است و شاید کتابهایی که در این موضوع تالیف و تدوین شده است، اگر کاملاً شمارش شود بیش از کتابها و مقالاتی باشد که در سایر موضوعات اعتقادی و مسائل متنوعه اسلامی در دسترس عموم مسلمانان قرار گرفته است.
تحقیق درباره باورهای اساسی شیعه در موضوع امامت، از مباحث مهمی است که با اصالت و اعتبار این باور در بین مذهب امامیه جریان دارد، و با مطالعه منابع اولیه میتوان به این نتیجه رسید که خاستگاه دیدگاه کنونی شیعه درباره علم و عصمت ائمه معصومین (علیهم السلام) نشات گرفته از همین دیدگاه میباشد، که با استدلال عقلی و نقلی نیز تقویت میشود.
در میان روایات و اخباری که از پیامبر اکرم در منابع حدیث اعم از شیعه و اهل سنت نقل شده است یکی از موضوعاتی که بیشترین احادیث را به خود اختصاص داده، موضوع حضرت مهدی میباشد. اخبار و احادیث مربوط به آن حضرت، متواتر بلکه بیش از حدّ متواتر است که حتی بعضی از علمای اهل سنت هم به متواتر بودن آنها تصریح کردهاند.
خواند امیر؛ از محدثان سنی مذهبی است که علاقه شدیدی به ائمه شيعه دارد، او میگوید: همانطور که دین اسلام بر دو کلمه طیبه «لا اله الا الله» و «محمد رسولالله» استوار است و هر یک از این دو کلمه که اصل ایمان متعلق به آن است مرکب از دوازده حرف است، پس باید امر امامت که ازجمله فروع ایمان است، منتسب به دوازده امام باشد.
یکی از اختلافات بین شیعه و اهلسنت، مسئلهی خلافت میباشد که آیا این امر انتخابی است یا انتصابی؟ اهل سنت با زیر پا گذاشتن اصول عقلی، امر خلافت را یک امر انتخابی از طرف مردم دانستهاند. لیکن باید از آنان پرسید کسی که نقشههای شوم منافقان را میدانست، چگونه از آیندهی امت خود و اختلافات آتی و تغییر سنتها و گذاشتن بدعتها با خبر نبود؟
جنید بن محمد قواریری یکی از علمای حنابله است که در مورد او مطالب نادرست و غیر واقعی، غالباً از قول خودش نقل شده است؛ اهل حدیث و حنابله با نقل قضایای ساختگی و استفاده از خواب که نزد دیگران حجیت ندارد، و آوردن این داستانها در شرح حال آنان، قصد بزرگ نمودنشان را دارند، که به هیچ وجه چیزی را به اثبات نمیرساند.
جنید بن محمد بن جنید قواریری، از عالمان حنبلی بوده و اهل حدیث و حنابله در مورد او مطالبی اغراق آمیز گفتهاند که روشن میشود، او را در مورد علم و عمل قبول دارند و از بزرگان خود میدانند. آنان در مورد افرادی که قصد بزرگ نمودن او را دارند غلو میکنند؛ ازجمله غلو آنان در مورد جنید، نسبتِ دانستنِ غیب (علم غیب) به ایشان است.
حنابله و اهل حدیث در مورد جنید بن محمد بن جنید قواریری مانند دیگر بزرگان خود، غلو نموده، و قصد بزرگ نمودن او را دارند، او که صوفی است و در تصوف و عرفان از شاگردان دایی خود «سری سقطی» است، روزی صدای یک زن آوازخوان را شنید، و برای شنیدن صدای او سکوت نمود، و اشعار او را حفظ کرده و همان اشعار را دلیل تحول و سیر و سلوک خود میداند!
از قضایای غلوآمیزی که در شرح حال ابراهیم حربی، از علمای حنابله آمده است، رسیدن روزی از غیب به او میباشد. مطلب نادرستی که در مضمون آن وجود دارد، این است که برای روزی، تلاش و کوشش لازم نیست، خدا خود روزی انسان را میرساند. در شرح حال ابراهیم حربی، زندگی زاهدانهای ترسیم شده، که این مطلب از موارد نادر در زندگی اوست.