مباحث کلامی
در کتب روایی به روایات بسیاری برخورد میکنیم که در آنها، گفتار صریح پیامبر اکرم (ص) و دستور آن حضرت به مسلمانان آمده، که امام زمان خود را بشناسند و از او پیروی کنند، تا گمراه نشوند، شیعه معتقد است که منظور از امام زمان در روایات، امامان معصوم (علیهم السلام) هستند، که پیامبر مستقیماَ در برخی از روایات از آنها نام برده است.
شیعیان و بسیاری از علمای اهل سنت، معتقدند حضرت مهدی(ع) به دنیا آمده و هماکنون در پس پرده غیبت است، که این غیبت پس از شهادت پدر بزرگوارشان آغاز گردیده و هنوز هم ادامه دارد. اما در میان علمای اهل سنت، اختلاف نظر وجود دارد که او هنوز بهدنیا نیامده است و این اختلاف اساسی باعث شده که به دو گروه موافق و مخالف تقسیم شوند.
از آنجایی که آیات قرآن، برخی با صراحت و برخی با کنایه، فضائل اهل بیت را بیان میکند، لذا با بررسی در کتب روایی شیعه و اهل سنت، علاوه بر اینکه به عمق مفاهیم و معانی آیات قرآن میرسیم، درک خواهیم کرد، که برخی آیات، اشارات بهخصوصی را همراه با روایات وارده، بیان میکند که مصداق آن، پیامبر و اهل بیت اویند.
یکی ازاعتقادات اختصاصی شیعه اعتقاد به رجعت است. رجعت یعنی اینکه، گروهى از مؤمنان راستین و عدهاى از کافران بدسرشت، هنگام ظهور منجى عالم بشریت، حضرت مهدى (عج) به این دنیا بازگردانده مىشوند، اما یکی از استدلالات ناقص مخالفان این عقیده این است که میگویند: امکان وقوع این امر در دنیا محال است و عقلاً قابل قبول نیست!
داستان سقيفه خود داستانى طولانى و سؤال برانگيز در تاريخ اسلام است كه نياز به تدوين مستقلّى دارد. ولى خشونت عمر بن خطاب در آن ماجرا و حوادث پس از آن به خوبى روشن است. با بازگو کردن دو داستان، که یکی از سعد بن عباده و یکی دیگر از ماجرای بیعت گرفته از حضرت علی (ع) میباشد به وضوح رفتار عمر را میرساند.
در احادیث مختلف به وضوح خلافت امیرالمومنین ثابت شده است ازجمله روایت غدیر و ... اما در اینجا شبهاتی وارد میشود که کلمهی ولی که در این روایات آمده است، به معنای دوست بوده است و معنای غیر از این را شامل نمیشود. اما با ذکر روایتی از سخنان خلفا روشن میشود که معنای کلمهی ولی دوست نیست، بلکه معنای واقعی آن همان معنای خلافت است.
شیعیان با توجه به روایت نبوی، جمله «صدق الله العلی العظیم» را در انتهای قرائت تلاوت میکنند. اما برادران اهل سنت متعصبانه برخورد کرده و میگویند شیعیان اسم امیرالمومنین علی (علیه السلام) را در کنار اسم خداوند میآورند. این در حالی است که هیچ یک از شیعیان با چنین تصوری نام «العلی» را در انتهای تلاوت بکار نبردهاند.
یکی از منابع چندگانه اسلامی در استخراج احکام شرعی که بین همه فرقهها مشترک میباشد سنت است، بطوریکه بعد از قرآن به عنوان مهمترین منبع مطرح میگردد؛ اما تفاوتهایی در تعریف و تبیین آن توسط دو فرقه بزرگ اسلامی یعنی شیعه و سنی وجود دارد. در قرآن کریم از واژه سنت در چندین آیه استفاده شده که معمولا به معنای راه و روش آمده است.
در منابع اهلسنت، در رابطه با مقام والا و مقدس حضرت امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) روایاتی وجود دارد؛ اما در مهمترین کتب اهلسنت که صحاح ستة میباشد، تعداد کمی از این فضائل ذکر شده است.
اما همین چند حدیث اندکی که آمده است، مقام والا و افضلیت حضرت علی (علیه السلام) را نشان میدهد.
چطور ممکن است کسی که در طول عمرش فقط یک لحظه پیامبر (ص) را مشاهده کرده باشد، یا مسافت اندکی را با ایشان طی کرده باشد، دارای چنین مقام و ارزشی شود، که بعد از پیامبران بهترین مردم باشد!؟ با کدامین عقل میتوان پذیرفت، که فردی با مشاهده پیامبر (ص) از اولیاء الهی و برترین مخلوقات شود!؟ این سخن بیشتر به یک طنز شباهت دارد!
آینده از آنِ متقین و صالحان و نیکوکاران بر روی زمین خواهد بود. این معنا را میتوان از انبوه آیات و روایاتی که در مورد ظهور منجی در دوره آخر الزمان آمده است استخراج نمود. آمدن مهدی مورد اتفاق همه ادیان آسمانی بوده و هدف آن نیز اصلاح تمام نابسامانیها و پایان یافتن تمامی ظلمها و جنایات مستکبران عالم است که انشاءالله محقق خواهد شد.
امدادهای الهی در طول تاریخ به بهترین نحو ممکن به کمک انسانها آمده و آنان را مورد حمایت قرار داده است. اگر چه قیام جهانی حضرت مهدی (علیه السلام) بر امور طبیعی استواراست، ولی به اقتضای عظمت وگستردگی آن، خداوند نیز برخی از نیروهای غیبی را در اختیار آن حضرت قرار خواهد داد، تا موجبات پیروزی ایشان هر چه بهتر فراهم آید.
عقیده راسخ مهدویت، برگرفته از تعالیم معرفتبخش اسلامی است که ریشه در کتاب و سنت دارد. اما برخی با کوتهنظری, این عقیده عمیق را به مذهب تشیع اختصاص داده و آن را از جعلیات شیعه میپندارند. این در حالی است که اهلسنت نیز بر این عقیده، استوار و به شدت از آن دفاع میکنند؛ که از آن جمله میتوان به طبری و بخاری و... اشاره کرد.
نامههای حضرت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به شیخ مفید که در منابع شیعی آمده، سه مورد است، که یکی در «صفر 410 قمری» و دیگری در«شوال 412 قمری» و نامه سوم، در «ذیحجه 412 قمری» صادر شده است، که در واقع خطاب حضرت به ما شیعیان هم هست و در آن دستور العملهایی برای سعادت دنیا و آخرت ما بیان شده، که خلاصه و گلچینی از آن بیانات را تقدیم محضرتان میکنم.