ادعای رسیدن روزی از غیب برای ابراهیم حربی

  • 1394/11/05 - 09:32
از قضایای غلوآمیزی که در شرح حال ابراهیم حربی، از علمای حنابله آمده است، رسیدن روزی از غیب به او می‌باشد. مطلب نادرستی که در مضمون آن وجود دارد، این است که برای روزی، تلاش و کوشش لازم نیست، خدا خود روزی انسان را می‌رساند. در شرح حال ابراهیم حربی، زندگی زاهدانه‌ای ترسیم شده، که این مطلب از موارد نادر در زندگی اوست.

پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از قضایای غلوآمیزی که در شرح حال ابراهیم حربی، از علمای حنابله آمده است، رسیدن روزی از غیب به او می‌باشد. احمد بن سلیمان قطیعی می‌گوید: «به فقر و تنگ‌دستی شدیدی مبتلا شده بودم. برای بیان وضعیت خودم، نزد ابراهیم حربی رفتم. او مرا دلداری داد و گفت: ناراحت نباش. روزی انسان‌ها دست خداست.»[1]
سپس ابراهیم ماجرایی از زندگی خودش را برایم تعریف کرد و گفت: «فقر و تنگ‌دستی سختی به سراغ ما آمده بود. در منزل چیزی برای خوردن نداشتیم. همسرم به من اعتراض کرد و گفت: من و تو شاید بتوانیم، این وضعیت را تحمل کنیم؛ اما این دو طفل توان تحمل این وضعیت را ندارند. همسرم پیشنهاد فروش یا رهن بخشی از کتاب‌هایم را داد. به او گفتم: مقداری پول برای تهیه غذای بچه‌ها از دیگران قرض کن و امروز و امشب را به من فرصت بده. در اندرون خانه، اتاقی بود که کتاب‌هایم در آن قرار داشت و من نیز در آن‌جا به نسخه‌برداری می‌پرداختم. همان شب ناگهان کسی در زد. پرسیدم: کیستی؟ گفت: یکی از همسایه‌ها. گفتم: بیا داخل. گفت: چراغ را خاموش کن تا بیایم. چیزی روی چراغ انداختم تا نور آن خانه را روشن نکند و گفتم: بیا داخل. آن شخص داخل شد و چیزی در کنار من گذاشت و برگشت. آن‌چه روی چراغ انداخته بودم، برداشتم تا اتاق روشن شود. با دستمال گران‌قیمتی مواجه شدم، که علاوه بر غذاهای مختلفی که در آن قرار داشت، پانصد درهم نیز درون آن بود. همسرم را صدا زدم و گفتم: بچه‌ها را بیدار کن، تا از آن‌چه درون دستمال بود، بخورند. زمان آمدن حجّاج از خراسان بود. فردای آن شب، با آن پول‌ها قرض خود را دادم و دم درِ خانه نشستم. مردی که دو شتر کاغذ حمل می‌کرد و دنبال منزل ابراهیم حربی می‌گشت، نزد من آمد. گفتم: من ابراهیم حربی هستم. بار شترها را پایین گذاشت و گفت: این کاغذها را مردی از خراسان برای تو فرستاده است. پرسیدم: اسمش چیست؟ گفت: قسم داده نام او را فاش نکنم.»[2]
ذهبی پس از نقل این قضیه، آن را مرسل و مقطوع می‌خواند،[3] و با اشکال در سندش، آن را بی‌اعتبار می‌داند؛ ولی همین قضایا در مورد ابراهیم حربی در کتاب‌هایی که شرح حال بزرگان را می‌نویسند، ذکر شده و به این صورت قصد بزرگ نمودن و کرامت داشتن او را دارند.
نقل این جریان، برای نشان دادن کرامت ابراهیم حربی، جعل شده است، اما مطلب نادرستی که در مضمون آن وجود دارد، این است که برای روزی، تلاش و کوشش لازم نیست، خدا خود روزی انسان را می‌رساند. در شرح حال ابراهیم حربی، زندگی زاهدانه‌ای ترسیم شده،[4] که مورد نقل شده، یکی از موارد نادر در زندگی اوست؛ ولی عدم تلاش ابراهیم حربی، زندگی سختی را برای خود و خانواده‌اش در پی داشته است. انسان باید برای توسعه معیشتی خانواده خود، و راحتی آنان سعی و تلاش خود را انجام دهد، و پس از آن به مقدرات خداوند راضی باشد.

پی‌نوشت:
[1]. «قال أحمد بن سليمان القطيعي أضقت إضاقة فمضيت إلى إبراهيم الحربي لأبثه ما أنا فيه. فقال: لي لا يضيق صدرك، فإن الله من وراء المعونة.» تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، بیروت: دارالكتب العلمية، 1417ق، ج6، ص31.
[2]. «إني أضقت مرة حتى انتهى أمري في الإضاقة إلى أن عدم عيالي قوتهم فقالت لي الزوجة هب أني أنا وإياك نصبر فكيف نصنع بهاتين الصبيتين فهات شيئاً من كتبك حتى نبيعه أو نرهنه فضننت بذلك وقلت: اقترضي لهما شيئاً وأنظريني بقية اليوم والليلة وكان لي بيت في دهليز داري فيه كتبي. فكنت أجلس فيه للنسخ وللنظر فلما كان في تلك الليلة إذا داق يدق الباب فقلت: من هذا فقال: رجل من الجيران فقلت: ادخل فقال: أطفیء السراج حتى أدخل فكببت على السراج شيئاً وقلت: ادخل فدخل وترك إلى جانبي شيئاً وانصرف فكشفت عن السراج ونظرت فإذا منديل له قيمة وفيه أنواع من الطعام كاغد فيه خمسمائة درهم فدعوت الزوجة وقلت: أنبهي الصبيان حتى يأكلوا ولما كان من الغد قضينا ديناً كان علينا من تلك الدراهم وكان وقت مجيء الحاج من خراسان فجلست على بابي من غد تلك الليلة فإذا جمال يقود جملين عليهما حملان ورقاً وهو يسأل عن منزل الحربي فانتهى إلي. فقلت: أنا إبراهيم فحط الحملين وقال: هذان الحملان أنفذهما لك رجل من خراسان فقلت: من هو فقال: قد استحلفني أن لا أقول من هو.» تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، بیروت: دارالكتب العلمية، 1417ق، ج6، ص31.
طبقات الحنابلة، ابن ابی یعلی، بیروت: دارالمعرفة، ج1، ص88.
سیر اعلام النبلاء، ذهبی، بیروت: مؤسسة الرسالة، 1413ق، ج13، ص368.
تاریخ الاسلام، ذهبی، بیروت: دار الكتاب العربی، 1407ق، ج21، ص104.
[3]. «إسنادها مرسل.» سیر اعلام النبلاء، ذهبی، بیروت: مؤسسة الرسالة، 1413ق، ج13، ص368.
«قلت: إسنادها فيه انقطاع.» تاریخ الاسلام، ذهبی، بیروت: دار الكتاب العربی، 1407ق، ج21، ص104.
[4]. «زهد و قناعت بیش ازحد ابراهیم حربی، و کتمان آن از دیگران»

تولیدی

دیدگاه‌ها

آخه چی میفهمید شما از عرفان و سیر سلوک و ...

افزودن نظر جدید

CAPTCHA
لطفا به این سوال امنیتی پاسخ دهید.
Fill in the blank.