تاریخ
ابنتیمیه برای فضایل اهلبیت(ع) اعتباری قائل نیست و با اینکه به آن اعتراف میکند، ولی در مواجهه آن با اعتقاداتش، فضایل را به کلی منکر میشود؛ او پس از انکار غصب فدک، به آن اعتراف کرده است و مخالف علمای اهلسنت، غضب حضرت زهرا(س) را بدون اثر دانسته، بلکه ابوبکر را در این کار تحسین میکند.
ابنتیمیه تاریخ را طبق عقاید خود بررسی میکند و اگر گزارش تاریخی با اعتقادش در تضاد باشد، واقعه تاریخی را منکر میشود؛ یکی از اتفاقاتی که وی منکر شده است، غصب فدک توسط خلیفه است؛ میگوید ممکن نیست که ابوبکر چنین کاری انجام دهد؛ اگر هم انجام داده باشد، برای مسلمانان غصب کرده و حضرت نباید به دنبال دنیا میبود و آن را طلب میکرد!
پس از غصب خلافت، به دلایلی حضرت از بین دو راه (قیام و سکوت)، راه دوم را انتخاب کردند و وضع موجود را تحمل کرده و در حد امکان، به حل مشکلات مسلمانان و انجام وظایف خود پرداختند. افراد شاخص بنیهاشم شهید شده بودند، باقی یاران امام نیز گوش به فرمان حضرت بودند که فرمان قیام دهد، اما حضرت یاران خود را برای قیام کافی ندانستند.
میگویند چگونه ممکن است برخی از مسلمانان بر فاطمه(س) ظلم و ستم روا دارند و امیرالمؤمنین(ع) که در شجاعت و قدرت زبانزد بود، از او دفاع نکرده باشد؟ پاسخ این است که این استبعاد از روی تعصب و جهالت است؛ رواياتی در منابع معتبر فریقین وجود دارد كه دلالت بر هجوم و جسارت بر حضرت زهرا(س) میكند و امیرالمؤمنین(ع) فرمود مأمور به صبر بودم و یاوری جز خانوادهام برای دفاع نداشتم.
در منابع اهلسنت روایات صحیحی در فضیلت حضرت زهرا(س) وارد شده و پیامبر(ص)، اذیت کردن فاطمه(س) را اذیت خود دانسته است. مشکلی که اهلسنت با آن مواجه شده، اين است كه حضرت زهرا(س) پس از رحلت پدرشان، از افرادی که حکومت را به دست گرفتند، اذیت شد و بر آنان غضب کرد. حضرت برای نشان دادن این غضب وصیت کرد، آنان در تشییع او شرکت نکنند.
پیامبر(ص) فرمود: «فاطمه(س) پاره تن من است، کسی او را اذیت کند، مرا اذیت کرده است». خداوند میفرماید: «آنهايی كه خدا و پيامبرش را اذيت كنند، در دنيا و آخرت مورد لعن خداوند قرار گرفته و برای آنان عذاب خوار كنندهای آماده شده است» و حضرت زهرا(س) به علت اذیتهایی که از طرف خلفا بر او رفت، نسبت به آنان غضب کرد و تا آخر عمر بر این غضب خود باقی ماند.
میگویند چگونه میتوان باور کرد كه با وجود علی(ع) در منزل، همسر او برای باز كردن درب خانه برود؟ پاسخ این است که حضرت زهرا(س) هنگام هجوم، با ديدن عمر و همراهانش در را بست و نزدیک در ايستاده بود و احتمال نمیداد كه با وجود آن حضرت، متعرض خانه شوند و این بیشرمی مهاجمان بود كه حرمت خانه و اهل آن را رعايت نكردند. حتی اگر حضرت برای باز کردن درب رفته باشد، مانند همين قضيه برای رسول خدا(ص) پيش آمده و حضرت به همسران خود دستور باز کردن درب دادهاند.
میگویند عربها بيش از هر قوم و ملتى، نسبت به زنان، غیرت داشتند و زير بار ننگ و عار نمىرفتند تا جایى كه یک يهودى را به خاطر اهانت به زن مسلمان كشتند؛ پس چگونه مىتوان پذيرفت كه عمر، فاطمه زهرا سلاماللهعلیها را كتک زده باشد و مسلمانان با غيرت عربی، هيچ واكنشى از خود نشان نداده باشند؟ پاسخ این است که با توجه به شرح حال افرادی که در هجوم به خانه حضرت زهرا(س) شرکت داشتند و گزارشاتی که از رفتار آنان با زنان نقل شده، نمیتوان با بهانه غیرت عربی، واقعه هجوم به خانه وحی را منکر شد!
وهابیت با روشی مشابه خوارج، 280 سال قبل در نجد شکل گرفت و حکومت آلسعود را به وجود آورد. این حکومت سه دوره داشت؛ یعنی دوبار منقرض شد و برای بار سوم با کمک انگلستان احیا شد. حدود یک قرن قبل بر کل عربستان مسلط شده و هرساله جشن روز ملی برپا میکنند. آنان ابتدا از شعار توحید برای توجیه جنایات خود استفاده میکردند، ولی اکنون به اهرمی برای پیشبرد اهداف انگلستان در جهان اسلام تبدیل شدهاند.
توبه کردن نیاز به دلیل و نشان دارد و در تاریخ، نشانی از توبهی یزید ثبت نشده است. افزون بر این که در توبه شرایطی هست که یکی از آنها جبران مافات است که چنین چیزی از یزید صورت نگرفته، بلکه او انبوه جنایتها را تا پایان عمر انجام داده است.
در شبکه ماهوارهای وهابی، روایتی در ردّ عزاداری از امام حسین(ع) نقل شده که باید گفت سند روایت مرسل است و ممکن است نهی در روایت، به سبب موقعیت خاص حضرت زینب(س) و امکان سوءاستفاده دشمن و تضعیف روحیه فرزندان و دیگر بازماندگان باشد. در آن شرایط حساس، بانوی کربلا رسالت بزرگی را به دوش میکشید و هرگونه اظهار ضعف از سوی ایشان، در مأموریتشان خلل ایجاد میکرد.
ایراد گرفتهاند که هیچ پدری فرزند کوچکش را در تیررس دشمن قرار نمیدهد؛ در پاسخ باید گفت که کیفیت شهادت حضرت علی اصغر به دو صورت نقل شده است؛ اما بر فرض صحت این قول که امام فرزندش را بر دست بلند کرد و از دشمن آب طلبید، بعید شمردن آن بیمعنی است؛ اتفاقاً پدر غیرتمند با این احتمال که ممکن است دشمن دلش به رحم آید و با چند قطره آب، جان فرزندش را نجات دهد، از این کار ابا نمیکند.
سؤال میکنند چرا امام حسین(ع) در کربلا برای آب دعا نکرد، ولی از دشمن طلب آب کرد؟ در پاسخ میتوان گفت اگر طلب آب از دشمن ثابت شود، این عمل به دلایلی از جمله اتمام حجت، اثبات مظلومیت و به جهت رحمت و هدایت دشمنان، توسط امام صورت پذیرفته و جهت الگو شدن برای مظلومین جهان، نمیبایست امام از عوامل غیرمادی مدد میگرفت.
امیرالمؤمنین (ع) در اثبات حق خود احتجاجاتی داشتند و فضایل خود را در آن احتجاج ها بیان میکردند. در میان این احتجاجات، امیرالمؤمنین (ع) مخاطبین را به خدا سوگند می دادند که آیا در میان شما جز من کسى هست که رسول خدا (ص) درباره او فرموده باشد (من کنت مولاه فعلى مولاه).