تاریخ
احمد بن حنبل داشت : «... اصحاب پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) خلافت آن حضرت (علی علیه السلام) را پذیرفته و به آن راضی بودند. پشت سر آن حضرت نماز میخواندند و در رکاب ایشان میجنگیدند. با آن حضرت اعمال حج به جا میآوردند و ایشان را امیرالمومنین خطاب میکردند. ما نیز از اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تبعیت میکنیم.
از جمله کسانی که به حمایت و بلکه ترویج نظریه تثلیث پرداخته بیشک ابنتیمیه بزرگترین نظریه پرداز قرن هفتم وهابیت است.
قضات و مجتهدین سلفی به پیروی از بنیامیه صلوات بر امیرالمومنین (علیهالسلام) را تحمل نمیکنند و هنگامیکه قاضی نورالله شوشتری عبارت «علیه الصلاة و السلام» را در حق حضرت علی (علیهالسلام) میگوید، وی را تقبیح میکنند و با نوشتن طوماری فرمان قتل او را صادر میکنند.
محمد بن عبدالوهاب پس از گذشت قرنها و به تبعیت از معاویه و با کراهت داشتن از ذکر صلوات و درود بر پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) بر بالای منارهها، موذن پیر نابینایی را به جرم صلوات فرستادن بر آن رسول گرامی به قتل رساند.
از زمان ورود محمد بن عبدالوهاب به درعیه در سال 1157 هجری قمری و منعقد شدن پیمان همکاری بین وی و محمد بن سعود، حکومت وهابی- سعودی پیریزی شد.
چندعامل در گسترش وهابیت موثر بود؛ از جمله اینکه: محمد بن عبدالوهاب منطقهای را برای دعوت خود انتخاب کرد که علمای زیادی در آن منطقه وجود نداشتند و مردم به خاطر عدم حضور عالمان از مبادی اسلامی به دور بودند و قابلیت پذیرش باطل در آنان به سهولت فراهم بود.
کسانیکه قصد پیروی از آیین وهابیت را داشته باشند، باید به مشرک و کافر بودن خود و پدر و مادرشان و ... شهادت میدادند تا اجازه ورود به آیین وهابیت به آنان داده شود.
رفاعی از علمای بزرگ کویت خطاب به وهابیان عربستانی میگوید: شما به تخریب خانه ام المومنین خدیجه کبری اولین حبیبه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رضایت دادید و هیچ عکس العملی از خود نشان ندادید ... چرا از خدا نمیترسید؟
پیروان محمد بن عبدالوهاب (وهابیها) زایرین قبر پیامبر را مورد آزار و اذیت قرار میدادند، تا جایی که برای گروهی از زائرین، ابتدا محاسن و ریش ایشان را تراشیدند و سپس به عنوان تشهیر و از بین بردن آبرو، آنان را وارونه بر مرکبهایشان سوار کردند و با همین حالت روانه شهر خود نمودند.
محمد بن سعود پیشنهاد کرد در صورت پیروزی محمد بن عبدالوهاب، وی همکاری خود را با محمد بن سعود حفظ کرده و او را ترک نکند، در گرفتن مالیات از اهالی درعیه با محمد بن سعود همکاری کرده و مانع آن نشود. با قبول شدن پیشنهاد ابن عبدالوهاب توسط ابن سعود هسته اولیه اتحاد وهابی- سعودی شکل گرفت.
نوشتهها و سخنان ابن قیم گرچه دارای ظاهری زیبا و به نحو استدلالی بود، ولی در واقع باطن آن پوچ بوده و چیزی به جز همان افکار باطل، انحرافی و جنجالی استاد خود را در بر نداشت.
ابنحجر عسقلانی درباره او میگوید: او چنان حب ابنتیمیه را در سینه داشت که چشم بسته تمامی سخنان استاد خویش را پذیرفته و به تایید آن میپرداخت. ابنقیّم کتابهای استادش را بازنویسی کرده و به نشر افکار او همت میگماشت.
ابن حجر عسقلانی شافعی از جمله کسانی است که با رد دیدگاه ابن تیمیه درباره زیارت قبر پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) عقیده ابن تیمیه را در این مسئله از زشتترین اعتقادات وی دانسته است.
بخاری حنفی با تصریح به بدعتگذار بودن ابنتیمیه و کافر بودن وی در جلسات درس خود میگفت: هر کس ابن تیمیه را شیخ الاسلام بداند، کافر است.