تاریخ
کعب الاحبار ... دانشمند یهودی مذهبی بود که پس از وفات پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و در دوران حکومت عمر بن خطاب از یمن به مدینه آمد و مسلمان شد و از اسرائیلیات خود برای صحابه نقل روایت کرد.
کهب الاحبار که جزء تابعین به شمار میرود و رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را ندید و در زمان عمر اسلام آورده بود روایت میکرد و اصحابی مانند ابوهریره و معاویه از او نقل روایت میکردند. او نیز فرصت را مغتنم شمرده و یهود را در قالب اسلام به خورد جامعه داد که به اسرائلیات معرون گشتند.
با توجه به اقرار ابوحنیفه نسبت به وجود اشتباه در روایات، این سئوال درباره پیروان وهابیت مطرح است که با روایات پر از اشتباه موجود در کتب مورد قبول ایشان،در راه رسیدن به کمال، مسیر درستی را انتخاب کردند؟
وهابیت به خاطر پیروی از مذاهب چهارگانه و یا حداقل یکی از آنها، دچار محدودیت و عدم دسترسی به روایات صحیح نبوی (صلی الله علیه و آله و سلم) گردیدند و از این رو در بیان پاسخ به سئوالات احکامی و ... نسبت به پیروان خود عاجز ماندند.
واقعهی ممنوعیت نقل حدیث در زمان خلفاء سبب گشت تا احادیث جعلی و دروغین ساخته شود و به جای احادیث صادق و پر بار نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در دسترس پیروان آن دو خلیفه قرار بگیرد.
اگر اهل سنت این ادعا را صحیح بدانند بر اینکه تنها باقیمانده از اسلام فقط قبلهای ست که به طرف آن نماز خوانده میشود مصیبت بس عظمایی است که دامنگیر ایشان شده است و حال باید پرسید چه کسی مسئول اینهمه کجروی و ورود بدعتها در دین است؟
بنابر روایتی که مالک بن انس روایت کرده و ادعا نموده تحریف و بدعت در همه امور شریعت انجام شده بجز اذان، میتوان نتیجه گرفت که ایشان (اهل سنت) نیز معتقدند عبارت «اشهد ان علیا ولیّ الله» جزء موارد بدعت نیست.
با ممنوعیت نقل احادیث نبوی رفته رفته کمبود سخنان رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و سیره عملی آن حضرت به وضوح در جامعه اسلامی مشاهده شد و مردم به این احساس رسیدند که با فاصله گرفتن از روایات آن حضرت دچار بدعت در دین شدند و با از بین رفتن گنجینه عظیم روایات نبوی (صلی الله علیه و آله و سلم) بدعتگران چارهای جز افسوس و گریه ماتم بر این فقدان بزرگ نداشتند.
کتاب خداوند، قرآن مجید حاوی دستورات کلی دین است که فقط در بعضی موارد کمی به توضیح مختصر اکتفا نموده است و از این جهت پیروان دین اسلام محتاج کلام پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برای توضیح و تبیین مسائل و احکام شریعت هستند.
ممکن است عدهای از دوستان و حامیان ایشان به روش متعصبانه منکر منع حدیث توسط خلیفه دوم باشند و حال اینکه اسناد و مدارک در این خصوص در کتب مورد قبول که توسط عالمان بزرگ اهل سنت بیان شده به سهولت در دسترس قرار دارد.
به آتش کشیدن روایات نبوی توسط ابوبکر اقدامی است که عایشه آن را بیان داشته و ذهبی آن را در تذکره الحفاظ آورده است.
وهابىها شبهه کردهاند که در نام مادر امام زمان (ع) اختلاف است و این مطلب دليلی بر ضعف ولادت ایشان است؛ در جواب گفته شده، مردم آن زمان ازجمله زنان، نامهای متعددی داشتند، همچنین اختلاف در نام افراد دیگر هم وجود دارد، که اگر این قاعده درست باشد، وهابیت در آن موارد چه جوابی خواهند داشت؟
حرمت ماههای حرام را حتی قبایل بدوی جاهلی عرب نگه میداشتند، ولی وهابیان در ماههای حرام به مردم مظلوم یمن حمله میکنند و آنان را به قتل میرسانند!
افکار تکفیری ابن تیمیه در قرن هشتم قمری به فراموشی سپرده شد و تا قرن دوازدهم هیچ سخنی از عقاید او نبود تا اینکه محمد بن عبدالوهاب افکار وی را احیا کرد و باعث رونق سلفیگری شد.