گریه و افسوسی که خود مسبب آن بودند!
بعد از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) عدهای به خاطر مطامع دنیوی، کسب زر اندوزی و رسیدن به پست و مقام، مانع ترویج روایات نبوی شدند و جامعه آن زمان نیز شاید به خوبی و درستی متوجه این ضایعه دردناک نشدند که با اقدام انقلابی و همه جانبه این پیام حکومتی مبنی بر عدم نقل احادیث پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به مبارزه برخیزند. اما رفته رفته کمبود سخنان رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و سیره عملی آن حضرت به وضوح در جامعه اسلامی مشاهده شد و مردم به این احساس رسیدند که با فاصله گرفتن از روایات آن حضرت دچار بدعت در دین شدند و با از بین رفتن گنجینه عظیم روایات نبوی (صلی الله علیه و آله و سلم) چارهای جز افسوس و گریه ماتم بر این فقدان بزرگ نداشتند.
بخاری در کتاب خود از زُهری روایت کرده: «نزد انس بن مالک در دمشق رفتم و در حالی که او میگریست او را ملاقات کردم. به او گفتم: چه چیز باعث گریه تو شده؟ گفت: از آنچه یاد گرفته بودیم چیزی جز نماز باقی نمانده که این را نیز ضایع ساختند.» [1]
پینوشت:
[1]. بخاری، صحیح بخاری، بیروت، ج1، ص198
افزودن نظر جدید