نماز
از آنجا که وهابیت به دنبال تفرقه میان امت اسلام هستند، در بحث نماز نیز، احکام جدیدی صادر میکنند. یکی از این احکام، تکفیر کسی است که نماز را ترک کند؛ در حالی که دیگر مسلمانان قائل به این مسئله نیستند.
بلاگرهای همه چیزدان، جدیداً عالم هم شدند و هر مشکلی را در کسری از ثانیه حل میکنند. این خانم برای نمازهایی که سالیان سال خوانده نشده و قضا شده یه دستورالعمل صادر میکنه که بنابر یک روایت، خواندن دو رکعت نماز با شیوه خاص در آخرین جمعه ماه رمضان، از کل نمازهای قضا شده شما کفایت میکند!!!
یکی از مسائل اختلافی در نماز شیعه و اهلسنت، دست بسته و یا دست باز نماز خواندن است؛ اما یک سؤال مهم از اهلسنت؛ آیا دستور پیامبر صلیاللهعلیهوآله به دست بسته نماز خواندن است؟ پاسخ را در این کلیپ مشاهده کنید.
برخی از دشمنان با اشاره به اختلاف مسلمانها در مهمترین مسئله دین اسلام یعنی نماز، نمازی که حدود 40 هزار بار توسط پیامبر (ص) خوانده شده، بطلان اسلام را نتیجه گرفتهاند. این در حالیست که اختلاف در ادیان، دلایلی دارد و صرف تفاوت داشتن، دلیل بر بطلان نیست؛ چرا که روش درست، تنها در یکی از فرقههای منشعب از دین، یافت میشود.
شیعه نیز مانند برادران اهل سنت به نافلههای ماه مبارک رمضان، اهمیت میدهد. هر چند در جماعت و فُرادا خواندن، در تعداد رکعات و وقت خواندن نماز تراویح، بین شیعه و سنی اختلافاتی وجود دارد. مهمترین اختلاف شیعه و سنی در نماز تراویح، در جماعت یا فُرادا خواندن این نماز است.
شیعه نیز مانند برادران اهل سنت به نافلههای ماه مبارک رمضان، اهمیت میدهد. هر چند در جماعت و فُرادا خواندن، در تعداد رکعات و وقت خواندن نماز تراویح، بین شیعه و سنی اختلافاتی وجود دارد. اما مسئله قابل توجه اینکه نه تنها شیعیان در تعداد رکعات این نماز و فرادا یا به جماعت خواندن این نماز با اهل سنت اختلاف دارند، بلکه خود اهل سنت نیز در این موارد با یکدیگر اختلاف دارند.
فرقه اهل حق به دلیل این که خود را مقرب درگاه الهی میدانند، از نماز اظهار بی نیازی نموده و با نگاه ابزاری به این فریضه الهی، چرایی اقامه این عمل واجب را صرفاً برای تشکر از خداوند دانسته و بر این عقیده هستند که با هر ذکری میتوان خدا را یاد کرد و این ذکر اختصاص به نماز ندارد.
یکی از شبهاتی که از جانب مفتیان وهابی بیان می شود، نبودن نام امیرالمومنین (ع) در نماز است. آنان می گویند اگر ولایت امیرالمؤمنین (ع) امری مهم و الهی است، چرا نام او در نماز برده نمی شود؟! این در حالی است که قرآن کریم از امیرالمؤمنین (ع) به عنوان نفس رسول خدا (ص) یاد میکند و این سخن به معنای آن است که هرجا نام پیامبر (ص) برده میشود، نام حضرت وجود دارد.
شیعیان بر اساس ایمان و اعتقاد به مقام شامخ امیرالمومنین (علیهالسلام)، همواره به دنبال ابراز پایبندی خود به ساحت مقدس حضرت بوده و هستند. اما یک سؤال پیش میآید که چرا با وجود بیان مقام الهی امیرالمؤمنین (علیهالسلام)، نام ایشان در نماز نیامده است؟ در پاسخ گفته میشود که نماز، عبادتی توقیفی است و تمام ارکان و اجزای واجب آن از جانب شارع مقدس وضع شده است.
اقامه نماز و مراقبت بر نمازهای یومیه، از الزاماتی است که یک عارف باید نسبت به آن پایبندی جدی داشته باشد. یعنی برای رسیدن به موفقیت در مسیر عرفان و تعالی، مراقبت و محافظت بر نماز از اصول مهم و اساسی در عرفان ناب به شمار میرود. اما در معنویتهای کاذب، آن چیزی که در همان ابتدای کار، از انسان سلب میشود، نماز است.
از رهگذر شریعت حقّه است که سالک به طریقت و آنگاه به حقیقت میرسد؛ به بیان دیگر، راه رسیدن به حقیقت از شریعت عبور میکند و شریعت در همه منازل طریقت و مقامات حقیقت، حضور بالفعل و فعال دارد؛ به همین خاطر است که در عرفان اسلامی شریعت از جایگاه ویژهای برخوردار بوده و محورعرفان محسوب میشود.
یکی از اعتقادات فرقه صوفیه، که میتوان گفت از انحرافات و بدعتهای آنان بهشمار میرود، مسئلهی شریعتگریزی و ترک تکالیف شرعی است که با توجیهات مختلف مانند به فنا رسیدن و یا به حقیقت رسیدن قطب، دیگر نیازی به انجام این تکالیف مانند نماز نخواهند بود و از نماز بینیاز میشوند.
شیخ احمد احسایی با مجهولالکُنه خواندن خداوند، حضرت علی (علیه السلام) را مخاطب آیهی «إیّاک نعبد» در نماز دانسته است. اما به راستی او، چه دلیلی برای وجوب نظر به کُنه ذات الهی در نماز داشته تا آن را محال برشمرَد و حضرت علی (علیه السلام) را مخاطب آیهی عبودیت قرار دهد؟! ادعایی که بعدها زمینهساز ادعای خدایی پیامبرخواندهی بهائی شد.
در منابع معروف اهل سنت، مانند صحیح مسلم، بخارى، سنن ترمذى، موطّا مالک، مسند احمد، سنن نسائى، مصنف عبدالرزاق و کتب دیگر، که همه از منابع مشهور و شناخته شده اهل سنّت است، حدود سى روایت درباره جمع میان نمازظهر و عصر یا مغرب و عشاء، بدون سفر و مطر (باران) و خوف و ضرر نقل شده است.