نماز
بغوی برای افضلیت نماز جماعت مستحبی به فعل عمر بنخطاب استناد کرده است و برای فرادا خواندن آن به سنت پیامبر تمسک کرده است. وی در نهایت عمل عمر را حجت دانسته و آن را بر فعل و قول پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) مقدم داشته است.
معاویه در حضور مهاجرین و انصار و در یکی از نمازهای جماعت ذکر «بسم الله الرحمن الرحیم» را به حالت آهسته خواند که با اعتراض شدید مهاجرین و انصار و دلایل محکم ایشان مبنی بر سنت بودن آن، مجبور به اعاده نماز شد.
فخر رازی پس از ذکر روایات مختلف و متعارض درباره نحوه قرائت «بسم الله الرحمن الرحیم»، روایات جهر (بلند خواندن) را ترجیح میدهد و معتقد است پیامبر (صلیاللهعلیهوآله)، عمر، ابوبکر و امام علی (علیهالسلام) همواره آن را بلند میخواندند.
روایات زیادی درباره توضیح و تفسیراین آیه وارد شده است، از جمله، در کتاب توحید شیخ صدوق و امالی شیخ مفید.«فلیس له جهةٌ خاصّه حتّى یَشارُ إلیهِ فی تلکَ الجهة، پس برای خدای متعال جهت خاصی وجود ندارد تا با دست به آن جهت اشاره گردد.» یعنی خداوند جهت نداشته و محدود در جهت خاصی نمیباشد.
با توجه با روایاتی که از حضرات معصومین (ع) وارد شده، هدایت و سعادت جز با اطاعت از قرآن و اهلبیت (ع) میسر نمیشود، بنابراین اطاعت از افرادی همچون اقطاب صوفیه، که مخالف دستورات قرآن عمل کرده و حتی خود را از ائمهی معصومین (ع) پیشی میگیرند، سبب گمراهی و ضلالت است.
سنّت نبوی پس از رحلت جانگداز پیامبر خدا (صلیاللهعلیهوآله) با ممانعت شدید در عرصه نقل و نوشتار مواجه گردید و تا حدود یک قرن که بسیاری از حاملان و ناقلان حدیث از دنیا رفته بودند، ادامه یافت. بنابراین طبیعی است در چنین جو و فضایی، سنّت، جای خود را به بدعتها دهد؛ چنانکه خود پیامبر نیز چنین روزگاری را پیشبینی کرده بود.
امامان شیعه در راستای تحکیم وحدت بین همه مسلمانان، پیروان خود را به شرکت در مراسمات دیگر مسلمانان از قبیل تشییع جنازه، اقامه جماعت و عیادت از مریضان سفارش مینمایند.
از شاخصههای فرقهی وهابیت به پیروی از سرکرده و سردمدار خود، ابنتیمیه حرّانی به کارگیری کلمات و عبارات تند، زشت و اهانتآمیز نسبت به اهلبیت و شیعیان است؛ چنان که گویا فرهنگ استدلال و احترام به نظز مخالف، جایی نزد او و پیروانش ندارد. او و پیروانش در موضوع عزاداری سیدالشهداء نیز تعبیرات زشت و زنندهای به کار بردهاند.
با ممنوعیت نقل احادیث نبوی رفته رفته کمبود سخنان رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و سیره عملی آن حضرت به وضوح در جامعه اسلامی مشاهده شد و مردم به این احساس رسیدند که با فاصله گرفتن از روایات آن حضرت دچار بدعت در دین شدند و با از بین رفتن گنجینه عظیم روایات نبوی (صلی الله علیه و آله و سلم) بدعتگران چارهای جز افسوس و گریه ماتم بر این فقدان بزرگ نداشتند.
وهابیت بر خلاف همه مسلمانان کسی که نماز را ترک کند، کافر قلمداد میکنند. آنان به صراحت اعلام میکنند هر کس عملی از اعمال دین را انجام ندهد کافر است. وهابیت با استناد به احادیثی چون «بَيْنَ الرَّجُلِ وَبَيْنَ الشِّرْكِ وَالْكُفْرِ تَرْكُ الصَّلاَةِ» کسی را که به خاطر کاهلی، نماز نخواند کافر، مرتد و خارج از اسلام میدانند.
در عرفان حلقه بیش از 50 مورد تضاد و تناقض وجود دارد که همه مخالفت این فرقه با دین اسلام را میرساند. نفی زیارت قبور، شرک دانستن توسل، مخالفت با ذکر و یاد خدا، موحد دانستن شیطان، توهین به پیامبران مثل حضرت سلیمان (علیهالسلام)، تمسخر و توهین به امامان مثل امام زمان و امام حسین (علیهمالسلام)، خدا دانستن انسان و...
یکی از مسائلی که اهلسنت توجه خاصی بدان داشته و اهمیت فراوانی به آن میدهند، نماز تراویح است. تراویح به نمازهایی اطلاق میشود که اهلسنت در شبهای ماه رمضان به جماعت میخوانند. این نماز پس از نماز عشاء خوانده میشود. در بین اهلسنت رسم است که هر شب یک جزء قرآن را در این نمازها تلاوت کنند تا در پایان ماه رمضان، قرآن ختم شود.
خداوند تبارک و تعالی در آیات زیادی به امت امر فرموده اند که نماز بخوانید و از طرفی کیفیت نماز خواندن و جزئیات آن نیز به پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) ابلاغ شده است و نه کس دیگر ، بنابراین کیفیت نماز خواندن امری است تعبدی که مسلمانان باید از آن تبعیت کنند .اما اینکه پیامبر اکرم چگونه نماز می خواندند مساله ای است که در این مقاله در پی پاسخ به آن هستیم.