نگاه ابزاری به نماز در فرقه اهل حق
.
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از عواملی که می تواند انسان را به عبادت پروردگار سوق دهد، نوع نگاه به حقیقت عبادت است. اگر عبادت را عاملی برای اظهار عبودیت و بندگی در برابر معبود بدانیم بر اساس این دیدگاه، آدمی همیشه خود را نیازمند به اعمال عبادی دانسته و احساس بی نیازی نسبت به آن را نمی کند همانگونه که امامان معصوم(علیهمالسلام) هیچ گاه خود را بی نیاز از عبادت در برابر حضرت حق ندانسته اند و مداومت بر انجام عبادت از جمله نماز را از نشانه و علائم پیروان خود بیان فرموده اند. امام صادق(علیه السلام) در این باره فرمودند:«امْتَحِنُوا شِيعَتَنَا عِنْدَ ثَلَاثٍ عِنْدَ مَوَاقِيتِ الصَّلَاةِ كَيْفَ مُحَافَظَتُهُمْ عَلَيْهَا وَ عِنْدَ أَسْرَارِهِمْ كَيْفَ حِفْظُهُمْ لَهَا عِنْدَ عَدُوِّنَا وَ إِلَى أَمْوَالِهِمْ كَيْفَ مُوَاسَاتُهُمْ لِإِخْوَانِهِمْ فِيهَا؛[1] شیعیان ما را با سه چیز امتحان کنید؛ خواندن نماز به وقت و چگونگی مداومت بر آن، حفظ اسرار ما و چگونگی پنهان داشتن آنها از دشمنان ما و مواسات و کمکهای مالی با برادران خویش و چگونگی اجرای آن.»
در متون آیینی فرقه اهل حق نگاهی متمایز از نگاه شیعه نسبت به اعمال عبادی از جمله یکی از مهم ترین اعمال، یعنی نماز شده است، به گونه ای که تقید به انجام آن را منحصر در یک مقطعی خاص و برای افرادی خاص نموده و با نگاه ابزاری به نماز مداومت همیشگی بر انجام آن را ندارند. پاسخ یکی از بزرگان فرقه اهل حق در جواب از سوال درباره نماز، از این نگاه ابزاری به عبادت حکایت میکند. سوال این است که :«آیا اهل حق کرمانشاه نماز میخوانند یا نه؟
جواب: برای چه نماز میخوانیم برای اینکه به فکر خدا باشیم و از او تشکر کنیم ، اهل حق در دورۀ خانقاه تمرین کرده است تا جائی که همیشه با خدایش است و همیشه با او راز و نیاز میکند و از او تشکر مینماید دیگر احتیاج نیست که حالا نماز بخواند. ما از ماشین برای رفتن به جاهای مختلف استفاده میکنیم ولی آیا همیشه آنرا با خود به همه جا میگردانیم؟ نه! و وقتی که به مقصد رسیدیم آنرا ترک میکنیم، نماز و روزه برای رسیدن به درگاه خداوندی است، وقتی که به او نزديك شديم و همیشه با او هستیم دیگر احتیاجی نیست که همیشه نماز بخوانیم و یا همیشه روزه بگیریم و برای نماز مولوی میگوید: «خوشا آنانکه دائم در نمازند» یعنی همیشه نماز میخوانند ولی پنج وقت نه»[2]
در این اینجا، نماز به وسیله نقلیه تشبیه شده است که خود تشبیه و قیاسی مع الفارق است. نماز یک امر معنوی است با هدف تقرب به خداوند و این قرب، امری مادی نیست تا آن را با امور مادی تشبیه کرد.
نکته دیگر اینکه گوینده بر چه اساسی ادعا میکند که به مقصد رسیده است و به این دلیل خود را بی نیاز از نماز میداند در حالی که اولیای الهی حتی خود پیامبر گرامی اسلام(صلیالله علیهوآله) خود چنین ادعایی نداشتهاند، بلکه عکس آن را اعتراف نموده و فرمودند:« مَا عَبَدْنَاكَ حَقَّ عِبَادَتِكَ وَ مَا عَرَفْنَاكَ حَقَّ مَعْرِفَتِكَ.؛[3] ما تو را آن گونه كه حق عبادت تو است پرستش نكرديم و ما تو را چنان كه حق معرفتت مىباشد نشناختيم».
اگر چه نماز برای ذکر و یاد خداست اما در شرع اسلامی هیچ عبادت و ذکری جایگزین نماز نشده است، پس این ادعا که ما با انجام ذکر و امور معنوی دیگر از نماز بینیاز میشویم امری خلاف دستور خداوند حکیم است.
پی نوشت:
[1]. شیخ صدوق، محمد بن علی، الخصال، ج۱، ص۱۰۳
[2]. خواجه الدین، سید محمدعلی، سرسپردگان، خورشید، تبریز، ص101-102
[3]. علامه مجلسی، بحار الأنوار، جلد۶۸، ص۲۳
افزودن نظر جدید