شریعت ستیزی نقطه مشترک معنویتهای نوظهور
پایگاه جامع فرق، ادیان و مذاهب_ از رهگذر شریعت حَقّه است که سالک به طریقت و آنگاه به حقیقت نائل میشود. به بیان دیگر، راه رسیدن به حقیقت از جاده شریعت عبور میکند و شریعت در همه منازل طریقت و مقامات حقیقت، حضور بالفعل و فعالی دارد؛ به همین خاطر در عرفان اسلامی التزام به شریعت از جایگاه ویژهای برخوردار بوده و در حقیقت محور یک معنویت اصیل محسوب میشود. سلوک حقیقی از منظر عرفان اسلامی، سلوکی منطبق بر صراط مستقیم بوده و صراط مستقیم، طریق توحید محض و عبودیت خالص برای خداوند است؛ توحیدی که در آن شرک و ظلم و ضلالت و گمراهی هیچ گونه راهی ندارد.
شهيد مطهری در اين مورد میگوید: «عرفای اسلامی هرگز مدعی نيستند كه سخنی ماورای اسلام دارند و از چنين نسبتی سخت تبرّی میجويند. برعكس، آنها مدعی هستند كه حقايق اسلامی را بهتر از ديگران كشف كردهاند و... چه در بخش عملی و چه در بخش نظری، همواره به كتاب و سنت و سيرهی نبوی و ائمه (علیهمالسلام) و اكابر صحابه استناد میكنند.»[1]
در عرفان اسلامی«شریعت، طریقت و حقیقت» هرگز سه عنصر مستقل و جدای از هم نیستند، چه رسد به اینکه در تضاد با همدیگر باشند. از اینرو، یک عارف اسلامی هرگز اینها را در مقابل و در تباین با هم قرار نمیدهد. بر خلاف معنویتهای نوظهوری همانند عرفان کیهانی، که با برخورد سلیقهای و غیر عالمانه در خصوص عمل به شريعت و احکام الهی، مصداق آیه «نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ[نساء/150]؛ به برخی (از انبیاء) ایمان آورده و به پارهای ایمان نیاوردیم.» میشوند. گاهی نیز با صراحت، به عدم مداخله عرفان کیهانی با روبنا، که همان شريعت اسلامی است،[2] عملاً به غیر ضروری بودن احکام دینی تاکید میشود.
در عرفان حلقه، از همان ابتدا، احکام شرعی و دینی تفسیر به رأی شده و مورد تحریف معنوی واقع میشود. به عنوان نمونه طاهری در معنای نماز آن را به اتصال معنا کرده و با توجیه تفاوت ميان اقامه نماز و قرائت آن، اتصال را بهتر از خواندن نماز معمول بیکیفیت برای پیروان حلقه میداند. او میگوید: «الصلوة را اتصالی يافتم بين خود و او كه میخواهم مقيم آن باشم و با آن ساكن سر كوی او شوم. میخواهم مقيم اتصالش باشم تا حضورش را دریابم. الصلوة اتصال با اوست و اتصال برقرار كردنی است، نه خواندنی.»[3]
این در حالی است که نماز اصلیترين و مهمترين اركان عبادی دين اسلام به شمار رفته و در قرآن كريم از آن به صراحت به عنوان عبادت جوارحی سخن به میان آمده است و بارها افعال آن از قبيل سجده، ركوع و... و همچنين مقدمات آن از قبيل وضو و غسل مطرح شده است و حضرات معصومين (علیهالسلام) به خواندن با توجه و با حضور قلب آن، تأكيدات فراوانی داشتهاند و خودشان نیز در خلوت و جلوت، نماز را اقامه کرده و نحوهی انجام صحیح آن را به صورت دستورات عملی و مسائل فقهی به مردم بيان میفرمودند. تا جای كه در روايات فقهی بيش از هزار مسئله در باب احكام نماز مطرح شده است كه اين خود به افعالی بودن نماز جلوهی خاصی میدهد.
همچنین در دیدگاه اشو، دین نظام وحیانی و الهی نبوده و به همین خاطر تصور این که دین بر باور متکی باشد، در مکتب اوشو غیر منطقی است. او میگوید: «دین بر باورها متکی نیست. دین ریشه در تجربه دارد.»[4] از همین قبیل مطالب میتوان یافت که رهبران معنویتهای کاذب، با دین و شریعت که مانعی برای رسیدن آنها به اهدافشان است، به شدت مبارزه کرده و مخاطبان خود را از عمل به آموزههای آن منع میکنند.
آن چه در کلمات اشو، طاهری و این قبیل افراد، به عنوان دین مورد بحث قرار گرفته؛ متخذ از مسیحیت، یهودیت و بودیسم است. به همین جهت، آموزههای این ادیان را در دین اسلام نیز مورد تسری قرار میدهند.
پینوشت
[1]. مرتضی مطهری، آشنایی با علوم اسلامی، نشر صدرا، جلد دوم، ص 161.
[2]. طاهری محمدعلی، عرفان کیهانی، نشر اندیشه ماندگار، اصل 10، ص ۷1.
[3]. محمدعلی طاهری، چند مقاله، تأملی درباره الصلوة، بیتا، بیجا، ص 21.
[4]. اشو، پرواز در تنهایی، ترجمه مجید پژشکی، نشر هودین، ص 109.
افزودن نظر جدید