گریه
روایاتی در متون حدیثی نقل شده که دلالت بر نهی از گریه بر مردگان دارند؛ پاسخهایی که برای جواز گریه داده شده است، با فرض صحت این روایات، به این صورت است که این حدیث برای مورد خاص (یهود و کفار) صادر شده و مختص به مؤمنین نیست؛ راوی، حدیث را اشتباه نقل کرده و عذاب در این حدیث به معنی ناراحتی روحی بوده، نه عقاب الهی.
برخی به جهت اینکه اثبات کنند که حضرت زهرا سلاماللهعلیها از ازدواج با علی بن ابیطالب علیهالسلام ناراضی بود، به روایتی که در آن آمده حضرت گریه میکرد، تمسک کردهاند؛ اما تنها شاهد این شبهه همین گریه کردن است که امری طبیعی برای دختری است که بناست از خانواده خود جدا شود.
اعتقادی در وهابیت شکل گرفته که عزاداری و گریه برای مردگان را عمل حرام و شرک میدانند؛ در حالیکه روایات بسیار زیادی از منابع معتبر آنها وجود دارد که از پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) عزاداری و گریه بر مردگان نقل شده است.
همه مسلمانان عقیده دارند که سیره و سنت پیامبر اکرم(ص) در تمام ابعاد برای ما الگو و سرمشق است، درباره عزاداری نیز که یکی از روشها و الگوهای رفتاری رسول خدا(ص) است میتوان مواردی را جستجو کرد که از وقوع حوادثی محزون و ناراحت بودهاند و یا نسبت به پیشامدهای آینده و تلخی و ناگواری آنها ابراز ناراحتی مینمودند
برخی از دشمنان مکتب تشیع با ترویج احادیثی از اهل بیت عصمت، در صددند که عزاداری را بدعت به حساب آوردند و چنین وانمود کنند که عزاداری سابقهای در زمان معصومین نداشته است. این در حالی است که معصومین همگی در عزای امام حسین نوحهسرایی و گریه کردهاند. در روایات آمده است که فقط امام سجاد 40 سال در عزای امام حسین گریه کرد.
در گفتگوی دوستانه با یکی از دوستانم در فضای مجازی، متوجه شدم که او اصل عزاداری را نپذیرفته و با توجه به روایات، آن را زیر سوال میبرد. اما باید گفت که مساله گریه و عزاداری به مثابه امری فطری، از سوی قرآن در داستان حضرت یعقوب نیز آمده است و افزون بر آن روایاتی در تایید آن نیز وارد شده است.
از جمله شبهاتی که دشمنان مکتب تشیع مطرح میکنند، اینکه عزاداری و نوحهسرایی نکنید، زیرا نوحهسرایی از اعمال جاهلیت است. این در حالی است که امام باقر در مصیبت جدشان امام حسین گریه کرده و میفرمودند: هر مومنی که به خاطر شهادت حسین بن علی گریه کند و اشکش بر گونهاش جاری گردد، خداوند منان غرفهای در بهشت به او دهد.
اگر افکار و اعمال احمد بن حنبل موافق افکار و عقاید مجوس و یهود و نصارا باشد، این گریه در جهت موافقت و از دست دادن یک یار توجیه پذیر است. اما اگر احمد بن حنبل عقایدی در جهت خلاف عقاید با ایشان داشته باشد، چنین اقامه عزایی توجیه ناپذیر است.
از مسلّمات تاریخ و سیره مسلمانان عزاداری و گریه برای اموات است، چرا که این عمل هم در قرآن آمده و هم در اعمال و رفتار پیامبر و هم در میان صحابه و تابعین مرسوم بوده است؛ چرا که این عاطفه و حس درونی انسانهاست که منجر میشود که برای عزیزان و کسانیکه به او علاقمند هستند، اینگونه رفتار کنند، اما وهابیون میگویند که نباید برای اموات گریه و عزاداری کرد چرا که میت را عذاب میکنند.
از شاخصههای فرقهی وهابیت به پیروی از سرکرده و سردمدار خود، ابنتیمیه حرّانی به کارگیری کلمات و عبارات تند، زشت و اهانتآمیز نسبت به اهلبیت و شیعیان است؛ چنان که گویا فرهنگ استدلال و احترام به نظز مخالف، جایی نزد او و پیروانش ندارد. او و پیروانش در موضوع عزاداری سیدالشهداء نیز تعبیرات زشت و زنندهای به کار بردهاند.
از شاخصههای فرقهی وهابیت به پیروی از سرکرده و سردمدار خود، ابنتیمیه حرّانی به کارگیری کلمات و عبارات تند، زشت و اهانتآمیز نسبت به اهلبیت و شیعیان است؛ چنان که گویا فرهنگ استدلال و احترام به نظز مخالف، جایی نزد او و پیروانش ندارد. او و پیروانش در موضوع عزاداری سیدالشهداء نیز تعبیرات زشت و زنندهای به کار بردهاند.
از شاخصههای فرقهی وهابیت به پیروی از سرکرده و سردمدار خود، ابنتیمیه حرّانی به کارگیری کلمات و عبارات تند، زشت و اهانتآمیز نسبت به اهلبیت و شیعیان است؛ چنان که گویا فرهنگ استدلال و احترام به نظز مخالف، جایی نزد او و پیروانش ندارد. او و پیروانش در موضوع عزاداری سیدالشهداء نیز تعبیرات زشت و زنندهای به کار بردهاند.
از شاخصههای فرقهی وهابیت به پیروی از سرکرده و سردمدار خود، ابنتیمیه حرّانی به کارگیری کلمات و عبارات تند، زشت و اهانتآمیز نسبت به اهلبیت و شیعیان است؛ چنان که گویا فرهنگ استدلال و احترام به نظز مخالف، جایی نزد او و پیروانش ندارد. او و پیروانش در موضوع عزاداری سیدالشهداء نیز تعبیرات زشت و زنندهای به کار بردهاند.
با ممنوعیت نقل احادیث نبوی رفته رفته کمبود سخنان رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و سیره عملی آن حضرت به وضوح در جامعه اسلامی مشاهده شد و مردم به این احساس رسیدند که با فاصله گرفتن از روایات آن حضرت دچار بدعت در دین شدند و با از بین رفتن گنجینه عظیم روایات نبوی (صلی الله علیه و آله و سلم) بدعتگران چارهای جز افسوس و گریه ماتم بر این فقدان بزرگ نداشتند.