عزاداری در مرگ ابن تیمیه
.
سیره و روش مسلمانان در عزاداری و ناله و جزع کردن در مرگ افراد از مسلمات مسلمین است و مخالفت با آن در حقیقت مخالفت با شرع مقدس اسلام و افعال پیامبر و صحابه و ... است، چرا که در قرآن حضرت یعقوب (علیه السلام) در فراق فرزندش یوسف طبق روایات وارده، نزدیک به چهل سال گریه کرد و در اثر این گریه کردن کور و نابینا شد و بدنش به حدّی لاغر و نحیف شده بود که تمام مفاصل بدنش مشخص گردید و به حالت احتضار افتاد. این خود بهترین دلیل است برای اینکه عزاداری و گریه در افراد به هر اندازهای که باشد، جایز است. فلذا خداوند در قرآن با صراحت ذیل این واقعه از جانب یعقوب میفرماید: «وَ تَوَلَّى عَنْهُمْ وَ قالَ يا أَسَفى عَلى يُوسُفَ وَ ابْيَضَّتْ عَيْناهُ مِنَ الْحُزْنِ فَهُوَ كَظِيمٌ.[84/یوسف] يعقوب از فرزندان روى گرداند و گفت: اى دريغا بر يوسف، پس اندوه خود را فرو مىخورد (تا آنكه) دو چشمش از اندوه سفيد (و نابينا) شد.»
در ذیل این آیه شریفه میتوان به کتب تفاسیر اهل سنت رجوع کرد و روایات وارده را مشاهده نمود، که گریه و عزاداری جایز است. مثلاً در کتاب روح المعانی از عالم بزرگ سلفی یعنی آلوسی روایاتی وارد شده که عزاداری کردن جایز است.[1] و همچنین از طرف دیگر پیامبر هم در فراق مادرش حضرت آمنه (سلاماللهعلیها) گریه کرد و این درست زمانی بود که حضرت در عنفوان کودکی مادرش را از دست داد و بعدها هم وقتی به کنار قبر مادرش میآمد، گریه میکرد.[2] و یا گریه صحابه پیامبر در مرگ برخی از صحابه دیگر مانند عزاداری و یکسال گریه کردن در مرگ عثمان بن عفان.[3]
اما چرا برخی مانند ابنتیمیه از آن نهی میکنند و این در حالی است که ابن کثیر دمشقی با اشاره به گریه و عزاداری مردم در مرگ ابن تیمیه مینویسد که: «حضر جمع کثیر الی القلعه... اجتمع الخلق بالقلعه و الطریق الی الجامع...[4] صدای گریه مردم در مرگ ابنتیمیه بلند بود، و اهالی روستاهای اطراف، خود را به دمشق رساندند و در تشیع جنازه ابنتیمیه شرکت کردند. مردم بهخاطر مرگ او مغازهها و... را بستند و به خاطر کثرت جمعیت، نزدیکیهای غروب او را دفن کردند و مردم در مرگ ابنتیمیه ناله و گریههای زیادی سر دادند...» و این در حالی بود که ابنتیمیه، طبق روایتی از پیامبر که فرمودند: «میت با گریه بستگانش بر او در عذاب میافتد.»[5] و یا «کسیکه برای او نوحه سرایی میشود، به خاطر این نوحه سرایی عذاب میشود.»[6] آن را نهی میکرد.
اینجاست که سؤالی مطرح میشود که چگونه دوستداران او در فراقش گریه و عزاداری میکردند، در صورتیکه خودش از آن نهی میکرد؟ آیا حکم و دیدگاه او را نسبت به این موضوع نمیدانستند و یا از او نشنیده بودند؟ و یا ابنتیمیه خود جاهل به آن بود و مردم نسبت به او عالمتر در این قضیه بودند؟ والله العالم
پینوشت:
[1]. روح المعانی، آلوسی، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج7 ص37.
[2]. مستدرک علی الصحیحین، حاکم نیشابوری، دارالکتب العلمیه، بیروت، لبنان، ج1 ص357.
[3]. تاریخ الاسلام، ذهبی، دار الکتاب العربی، بیروت، لبنان، ج3 ص452.
[4]. البدایه و النهایه، ابن کثیر، دار الکتب العربی، بیروت، لبنان، ج14 ص141-142 حوادث 728.
[5]. صحیح بخاری، بخاری، المکتبه الاسلامیه للنشر، استانبول، ترکیه، ج2 ص58.
[6]. مجموع الفتاوی، ابنتیمیه، موسسه دار الوفاء، بیروت، لبنان، ج24 ص369.
افزودن نظر جدید