تاریخ
برخی به روایتی از کتاب کافی استناد کرده و میگویند امام سجاد (علیهالسلام) با یزید بیعت کرده است، قضایای وارد شده در این روایت کذب بوده که منجر به عدم صحت روایت است، اما به فرض صحت روایت، باید گفت امام در شرایط تقیه بوده است و خوف از جان خویش داشته و با استناد به این روایت نمیتوان طعنی وارد کرد که امام سجاد (علیهالسلام) با یزید بیعت کرده است.
خواجه نصیرالدین طوسی و علامه حلی از شخصیتهایی هستند که به اسلام و مسلمین خدمات ارزنده ای کردند، با این وجود مورد عتاب و سرزنش از سوی ابن تیمیه و پیروانش قرار گرفته اند. علت چیست؟
وهابیان بر خلاف همه مسلمانان هنگامی که بر مکه مسلط شدند، قبه زادگاه پیامبرو قبه زادگاه ابوبکر و امام علی و حضرت خدیجه را ویران و با خاک یکسان کردند. وهابیان همچنین تمام آثار باستانی و مذهبی که در اطراف خانه خدا و بر روی چاه زمزم بود را تخریب کردند و هنگام تخریب طبل میزدند و به رقص و آوازه خوانی میپرداختند.
جمیل صدقی زهاوی درباره حمله وهابیان به طائف مینویسد از زشتترین کارهای وهابیان در سال 1217 قتل عام مردم طائف است که بر صغیر و کبیر رحم نکردند. طفل شیرخوار را بر روی سینه مادرش سربریدند، جمعی را که مشغول فرا گرفتن قرآن بودند، کشتند و حتی گروهی را که در مسجد مشغول نماز بودند به قتل رساندند. کتابها را پایمال کردند.
ابن حجر هیثمی، از علمای بزرگ اهل سنت درباره ابن تیمیه میگوید: «خدا او را خوار و گمراه و کور و کر کرده است و معاصرین وی از شافعیها و مالکیها و حنفیها بر فساد افکار و اقوال او تصریح دارند، اعتراض او حتی عمر بن خطاب و علی بن ابی طالب (علیهالسلام) را نیز در برگرفته است. ابن تیمیه بدعت گذار و گمراه است.»
از جمله تکفیریها در زمان پیامبر و صدر اسلام میتوان آن مسلمانانی را نام برد که نسبت به بعض از احکام از پیامبر پیشی میگرفتند و روزه خود را در سفر افطار ننمودند و در زمان امام علی (ع) ایشان را تکفیر نموده و پس از مخالفتها و دشمنیهای بسیار سرانجام در یک توطئه و برنامه از پیش تعیین شده ایشان را در محراب عبادت به شهادت رسانیدند.
از زشتترین کارهای وهابیان قتل عام مردم طایف در سال 1217 قمری است که به کوچک و بزرگ رحم نکردند. طفل شیرخوار را بر روی سینه مادرش سر میبریدند. حتی کتابها را که در میان آنها تعدادی مصحف قرآن کریم و نسخههایی از صحیح بخاری، مسلم بود پایمال کردند.
اگر کمی ژرف اندیشانه بیاندیشیم، متوجه خواهیم شد که علاوه بر دو مکتب صحابه و اهل بیت، مکتب سومی به نام مکتب اموی نیز وجود دارد که در طول تاریخ سعی کرده افکار انحرافیش را از طریق مکتب صحابه به گوش جهانیان برساند. معاویه سردمدار و پایه ریز مکتب فکری اموی است. وی بر خلاف مکتب صحابه، با حضرت علی و خاندانش دشمنی عمیقی دارد.
لفظ شیعه از زمان پیامبر شروع و رواج پیدا کرد، نه از زمان صفویه؛ احمد امین مصری میگوید: «پیدایش و شروع تشیع در میان گروهی از صحابه پیامبر بود که در محبت به حضرت علی بسیار مخلص بوده و ایشان را بهخاطر صفات و فضائلی که راجع به او رسیده سزاوارتر به امامت میدانستند، و مشهورترین آنان سلمان و ابوذر و مقداد بود.»
تاریخ مغول و حمله چنگیز خان به عنوان تاریخی ننگین در زندگی بشریت و مایه خجالت نوع بشر است. رفتاری همه خون و همه غارت و از بین بردن اموال و هتک نوامیس باعث شد قطعهای تاریک برای تاریخ انسان ساخته شود. وهابیت نیز در تاریخ خود نمونههای از این رفتاها را بروز داده است که در حقیقت مایه شرمساری ابنا بشر است.
گاهی انسان برای رسیدن به یک هدف بر اساس اصول عمل میکند و گاهی برای رسیدن به هدف مورد نظر خود از هر راهی اقدام میکند. دومین حالت اگر توسط مدعیان دین باشد زشتی و پلیدی بیشتری از خود نمایش میدهد. جریان وهابیت برای رسیدن به هدف خود با داشتن رفتارهای غیراخلاقی و غیرانسانی همیشه موجبات شرمساری مسلمانان را فراهم میکند.
در تاریخ چه بسیارند افرادی که ادعایی دارند ولی در عمل به نحو دیگری رفتار میکنند. این چهره متفاوت در گفتار و کردار نوعی نفاق و دروغگویی است که در چهره برخی دیده میشود. نفاقی که برای مقاصد دنیایی و منافع سیاسی در برخی نهادینه شده است. این فرهنگ منافقانه در شخصیتها و سردمداران سعودی به خوبی پیداست.
آیین اسلام دارای نمادهایی است که نشان دهنده هویت و تاریخ اسلام است. تقریبا هیچ دینی مانند اسلام دارای تاریخ مستند و دقیق نیست. ما حتی کوچههایی که پیامبرعزیزمان در آنها عبور میکرده و حتی خانهای که در آن بدنیا آمده و یا نزدیکانش در آن زیستهاند را با اسناد معتبر تاریخی داشتیم تا اینکه وهابیت اختیار مکه و مدینه را در دست گرفت.
اندیشهای که تمامی مسلمانان تاریخ و تمدن اسلامی را کافر میکند و همگی را در بستر تاریخی خود دارای نقص ایمانی و اندیشهای قرار میدهد، لابد از جایی اشکال دارد. هیچ کس نمیتواند ادعا کند که اندیشه تمام مسلمانان اشتباه است. اندیشه وهابیت، همه مسلمانان را در طول تاریخ خارج از دین دانسته و فقط خود را در مسیر دینی میداند.